يادداشتي به مناسبت درگذشت هوشمند عقيلي
صدايي از جامعه باربد
بابك بختياري
آخرين نفرات از آخرين نسل كه يادگار جامعه باربد بودند؛ جامعه باربدی كه سال ۱۳۰۵ در خيابان لالهزار به دست استاد اسماعيل مهرتاش نوازنده تار و مدرس موسيقی پايههايش بنيان گذاشته شد. جامعهاي كه در آن قديميترها از استادان اديب خوانساری، ابوالحسن صبا و مرتضی محجوبی حضور داشتند تا مرضيه، عبدالوهاب شهيدی، جمال وفايی، هوشمند عقيلي، محمد منتشری و محمدرضا شجريان بود. اهميت هوشمند عقيلي علاوه بر آثار ماندگاري كه مردم هنوز آنها را زمزمه ميكنند، در حوزه هنر موسيقي بيشتر به خاطر حضورش در جامعه باربد بود.
هوشمند عقيلی در سوم مرداد ماه سال ١٣١۶ در شهر اصفهان متولد شده بود. قاعدتا تحت تاثير ساز و جو هنري اصفهان آن زمان عقيلي ابتدا از تعليمات استاد تاج اصفهانی بهرهمند شد تا زمانی كه در تهران به جامعه باربد پيوست و نزد استاد مهرتاش رفت و به فراگيری رديف و آموختن گوشهها نزد مهرتاش مشغول شد. مدتی از محضر محمود كريمی استفاده كرد و رديف آوازی كريمی را آموخت. عقيلی صدايی نرم و لطيف داشت كه آميخته با تحريرهای صاف و شمرده و حساب شده بود. در اواخر دهه سی با ظهور اكبر گلپايگانی و حسين خواجهاميری آواز در موسيقی ايران به اين دو ستون محكم استوار شد كه تحولي در حوزه آواز به حساب ميآمد؛ تحولی كه با گذشته بسيار متفاوت بود و اگر اين اتفاق نيفتاده بود، آواز به نوعي به بنبست و يكنواختی رسيده بود و شايد به انزوا كشيده ميشد، دقيقا يكتواختی و انزوايی كه امروز به آن رسيدهايم. قاعدتا اين تحول و سبك و سياق گلپا و خواجهاميري روی خوانندگان زن و مرد تاثير بسيار مهمي داشت. هوشمند عقيلی هم از سبك استاد اكبر گلپايگانی و سوز و حال محمودیخوانساری تاثيراتی گرفت گرچه توانمندی، وسعت و قدرت صدا و تحريرهاي عقيلي به گلپا نميرسد و قابل قياس با او نيست ولي به هر حال عقيلي متاثر از گلپا بود. لطافت، نرمی، دكلاماسيون شفاف و با احساس هوشمند عقيلي ضمن شناخت و رعايت ضرب، حال و هوايی منحصر براي آثارش بود. عقيلی كه فعاليتهاي خود را حدودا از سال ۱۳۳۴ آغاز كرده بود، اولين اجرايش اثر ساقینامه از استادش مهرتاش بود. او همچنين در كارنامه هنري خود همكاري با استاد همايون خرم را نيز دارد. عقيلي يك اثر به نام «خودستا» با كلام تورج نگهبان را خوانده كه ساخته همايون خرم است كه بيراه نيست اگر بگويم كه از زيباترين و قویترين آثارش به شمار ميرود. عقيلي با همكاري جهانبخش پازوكی آهنگهايی اجرا كرد كه آميختهاي بود از موسيقی ايرانی و پاپ مانند «فردا تو میآيی» كه همچنان ميان مردم زمزمه ميشود. او با برنامههايي مانند «راديو دريا» همكاری مستمر داشت و همچنين با هنرمندانی همچون هايده، گلپا، وفايی و مهستی همراه بود. در اواسط دهه پنجاه همكاری خود را با برنامه موسيقی ايرانی تلويزيون آغاز كرد و در اين برنامه با زندهيادان سياوش زندگانی، فرهنگ شريف، فضلالله توكل، اميرناصر افتتاح و... همكاری داشت. اثر «ديدار» ساخته فضلالله توكل يكي از يادگارهاي اين پيوند هنری بود. عقيلي در همان دهه پنجاه به امريكا مهاجرت كرد و در آنجا با جهانبخش پازوكی به همكاری خود ادامه داد و آثاری مانند «چه خبر از ايران» و... را خواند. در دهه شصت ضمن اجرای برنامه زنده با هايده، برنامههايی را به علت علاقه و شيفتگی به دلكش، به اين خواننده تقديم كردند. عقيلي همچنين به بازخواني برخي آثار قديمي نيز دست زد. در سالهای اخير از او در گفتوگويی شنيدم كه برای آموزش و تدريس به جمعآوری گوشههای آوازی موسيقی ايران هم روي آورده و بعدترها گويا متاسفانه بعد از مدتی به بيماري دچار شد تا اينكه خبر درگذشتش در رسانهها انتشار يافت. اسماعيل مهرتاش با تاسيس جامعه باربد و با تربيت شاگردانی در زمينه موسيقي، آواز، تئاتر و... در واقع مقر و پايگاهی را برای جمع شدن هنرمندان ساخت كه در آن از عبدالوهاب شهيدی تا عقيلی ظهور كردند و اين ثمره خدمات مهرتاش در جامعه باربد بود. روحش شاد و يادش گرامی باد.