• 1404 دوشنبه 17 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6133 -
  • 1404 يکشنبه 16 شهريور

فرهنگ

ستاره‌شناسي گرانمايه بود به فرهنگ و دانش ورا پايه بود (دقيقي مروزي)

صادق كيا در كتاب «فرهنگ»، از انتشارات وزارت فرهنگ و هنر درسال ۱۳۴۹خورشيدي و در بخش «پيشگفتار» نوشته است: پيشرفت دانش و هنر و صنعت هم فزاينده است هم كاهنده، زيرا كه از يك‌سو زندگاني مردمان را گسترش مي‌دهد و تازه‌هايي بر آن مي‌افزايد و از سوي ‌ديگر چيزهايي را از آن مي‌كاهد و به دست فراموشي مي‌سپارد و چون هر چيزي مادي يا معنوي نامي دارد، از اين افزايش و كاهش دگرگوني‌هايي در واژگان زبان‌ها پديد مي‌آيد. از يك‌سو واژه‌هاي تازه‌اي به كار برده مي‌شود و از ‌سوي‌ ديگر واژه‌هايي فراموش مي‌گردد يا معني تازه مي‌يابد. مردماني كه در اين راه پيشگام هستند ناچار بر هر تازه‌اي نامي مي‌گذارند ولي كساني كه از آنان بازپس مانده‌اند و مي‌خواهند از پيشرفت‌هاي‌شان بهره‌ور گردند يا آنچه را كه از كوشش آنان پديد آمده با نامش مي‌پذيرند يا به زبان خود نامي بر آن مي‌گزينند. اين راه دوم بيشتر هنگامي پيش گرفته مي‌شود كه شماره واژه‌هاي بيگانه فزوني گرفته و بيم آن است كه زبان ملي لگدكوب زبان‌هاي بيگانه گردد و هماهنگي دروني و پايگاه فرهنگي خويش را از دست بدهد و به صورت زبان ناتوان و نارسا و ناهماهنگي درآيد. در اين هنگام است كه گفت‌وگو در موضوع‌هايي مانند: چگونگي به‌كاربردن و فراگو (تلفظ) كردن واژه‌هاي بيگانه، دشواري آموزش زبان‌هاي گرانبار از اينگونه واژه‌ها، سرباز زدن ادب ملي از راه‌ دادن آنها و در نتيجه پرهيز از به ميان‌آوردن و پيش‌ كشيدن موضوع‌هاي تازه، بدفرجامي پذيرفتن بي‌چون‌وچراي فرهنگ و زبان ديگران، به ميان مي‌آيد. 
ايرانيان نيز با آنكه زبان فارسي در توانايي و زيبايي و آساني بي‌مانند است و گنجينه ادب گسترده‌اي پر از گوهرهاي گرانبهاي شاهوار دارد و صدها سال در بخش پهناوري از جهان به عنوان يك زبان فرهنگي و رسمي والا و بسيار گرامي به‌كار رفته و واژه‌هاي آن از خاور دور تا باختر دور به زبان‌هاي گوناگون فراوان راه يافته است، در برابر پيشرفت‌هاي باختريان در دانش و صنعت دچار چنين حالتي گرديدند. آنان چون مي‌خواستند شتابان به پيشرفته‌ترين مردمان جهان برسند و با ايشان همگام گردند ناچار شدند كه تازه‌هاي فراوني را با نام‌هاي آنها بپذيرند و چون شماره واژه‌هاي بيگانه در زبانشان رو به افزوني نهاد، دريافتند كه اين پذيرندگي پرشتاب و نسنجيده رخنه‌ها در بنياد فرهنگ گسترده پيشرفته و شالوده كاخ آينده آنان پديد خواهد آورد و بايد هرچه زودتر در برابر تازش زبان‌هاي بيگانه به پايداري و چاره‌جويي برخاست. آري بهره‌جويي از پيشرفت‌هاي باختريان رفته‌رفته بيداري و هشياري و جنبش تازه‌اي در ايرانيان پديد آورد و به انديشه و آرزوي بيرون راندن آنچه از بيگانه به زبان ملي راه يافته است، نيرو بخشيد و ازاين‌رو آنان نه تنها به يافتن و ساختن واژه‌هاي فارسي براي تازه‌هاي دانش و صنعت پرداختند، بلكه كوشيدند كه به جاي واژه‌هاي بيگانه ديگري نيز كه پيشتر به زبانشان راه يافته بود جانشين‌هاي ايراني بگمارند. در اينجا سه راه پيش گرفته شد يكي ساختن واژه‌هاي نو، دوم يافتن واژه در زبان‌هاي باستاني و گويش‌ها و فارسي‌هاي عاميانه، سوم به‌كارگرفتن واژه‌هاي فارسي كه فراموش شده بود يا كمتر به‌كار مي‌رفت. «فرهنگ» و «فرهنگستان» كه در اين زمان زندگي تازه يافته‌اند از گروه دوم و سوم‌اند. پيش از آنكه درباره آنها بيشتر سخن بگويد يادآور مي‌شود كه واژه‌سازي فارسي همواره زنده مانده و هرگز ترك نشده بود ولي از روزگاراني كه چيز تازه در آن كمتر پيدا شده چگونه مي‌توان به واژه‌هاي فراوان تازه چشم داشت. نگاهي به واژه‌هاي نوساز فارسي درستي آنچه را كه گفته شد آشكار مي‌نمايد و نه تنها توانايي اين زبان، بلكه آساني واژه‌سازي آن و همچنين آشنايي و دلبستگي ژرف عامه ايرانيان را به آن نمايان‌تر مي‌كند و از روي اين حقيقت پرده بر مي‌دارد كه عامه مردم بيش از دانشمندان كه بسياري از آنان دانستن زبان بيگانه را مايه برتري مي‌پنداشتند و در كاربرد واژه‌هاي آن پافشاري مي‌كردند، سنت واژه‌سازي فارسي را گرامي داشته و به گرمي در نگاهداشت آن كوشيده‌اند. 
«فرهنگستان» كمي پيش از «فرهنگ»، در سال ۱۳۱۴ خورشيدي دوباره به‌كار برده شد. اين واژه كه از زبان پهلوي گرفته شده تاكنون در نوشته‌هاي كهن فارسي (نظم و نثر) ديده نشده است. فرهنگستان در پهلوي به معني «آموزشگاه» بود، پس اينك در معني تازه‌اي به‌كار مي‌رود. 
«فرهنگ» در پهلوي به معني «تربيت، آموزش و پرورش، آنچه آموخته مي‌شود» به‌كار مي‌رفت ولي در فارسي رفته‌رفته معني آن گسترده‌تر و شايد هم تا اندازه‌اي تيره و ناروشن گرديد و كاربرد آن نيز كاهش گرفت. معني‌هاي آن كه در بخش چهارم اين كتاب (صفحه ۹5-۹2) به ترتيب زمان از واژه‌نامه‌هاي فارسي آورده شده است اين گسترش و تيرگي را خوب نشان مي‌دهد. برخي از دانشمندان مانند ابوعلي سينا و باباافضل‌كاشاني نيز معني اين واژه را در كتاب‌هاي خود داده‌اند. جلال‌الدين محمد بلخي (مولوي) بارها آن را به معني ويژه‌اي (چاره، نيرنگ، تدبير) به‌كار برده است. چون فرهنگ براي «ادب» گرفته شده بود فرگشت (تحول) معني ادب در معني آن اثر گذاشته است. اين كتاب براي آن فراهم گرديده تا چگونگي كاربرد و معني اين واژه و دگرگوني آن روشن‌تر گردد. 
از دهه دوم سده چهاردهم هجري فرهنگ زندگي تازه يافت و نخست به همان معني اصلي پهلوي به‌كار برده شد ولي كم‌كم اين معني گسترش گرفت تا آنجا كه در برابر كولتور فرانسه و كالچر انگليسي نيز گذاشته شد. چون براي اين دو معني دو واژه جداگانه بايسته بود «آموزش و پرورش» براي معني نخستين و «فرهنگ» براي معني دوم برگزيده شد ولي هنوز هم گاهي فرهنگ به همان معني پيشين به‌كار مي‌رود... .
منبع: كتابخانه‌هاي شماره يك 
و ايرانشناسي مجلس

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون