تصويب حق پخش در مجلس براي چندمين بار!
طي كردن راهي كه توسط صدا و سيما مسدود شده است
علي ولياللهي
روز يكشنبه براي چندمينبار مجلس قانوني در رابطه با حق پخش تلويزيوني ليگ به تصويب رساند. قانوني كه همچنان باگهاي گذشته را دارد و بعيد به نظر ميرسد اين بار هم به سرانجام خاصي برسد.
به گزارش «اعتماد» موضوع حق پخش عمري بيش از 20 ساله در فوتبال ايران دارد. در تمام اين سالها تلاشها در زمينه فشار به صدا و سيما بابت پرداخت پول به باشگاهها بابت پخش مسابقاتشان به بنبست خورده است، آنهم به يك دليل واضح: هيچ كس زورش به صدا و سيما نميرسد.
اواخر دهه 90 نمايندگان مجلس قوانيني را به تصويب رساندند كه رقمي مشخص به عنوان درآمد حق پخش به خزانه دولت واريز شود و آن مبلغ به صورت هفتاد به سي بين صدا و سيما و وزارت ورزش تقسيم شود. سپس اين قانون تغيير كرد و درصد تقسيم 50-50 شد. البته كه اين دو قانون هرگز اجرايي نشدند. سپس مهدي تاج هنگام بازگشت به فدراسيون فوتبال پس از فروكش كردن ماجراي ويلموتسگيت و بهبود از مشكل قلبي مدعي شد يكي از انگيزههاي بازگشتش حل مساله حق پخش است. اين اظهارات هم البته در حد همان ادعاهاي تبليغاتي باقي ماند.
اما روز يكشنبه ادامه رسيدگي به لايحه جامع باشگاهداري در دستور كار نمايندگان در جلسه علني امروز قرار گرفت و نمايندگان در اين جلسه در جريان بررسي لايحه مذكور پس از استماع نظرات موافقان و مخالفان با ماده 17 آن با 241 راي موافق، 3 راي ممتنع و بدون راي مخالفت با مجموع 254 نماينده حاضر در صحن موافقت كردند.
در نهايت ماده 17 لايحه مذكور به شرح زير اصلاح شد:
«باشگاهها ذينفعان اصلي كليه حقوقي هستند كه ناشي از برگزاري مسابقات و ديگر رويدادهاي رسمي باشگاهي ميباشد. اين حقوق شامل هرنوع منافع مالي و معنوي، سمعي و بصري، ضبط راديويي، حقوق توليد و پخش تلويزيون، حقوق چندرسانهاي، بهرهبرداري از نشان (آرم)ها ميباشد و متقاضيان بهرهبرداري از اين حقوق بايد با صاحبان آن توافق نمايند.
تبصره 1- به منظور ارتقای سلامت جامعه، ترويج فرهنگ ورزش و دسترسي رايگان و عمومي به مسابقات ورزشي، سازمان برنامه و بودجه موظف است اعتبارات لازم براي پرداخت حق پخش تلويزيوني و حقوق چندرسانهاي مسابقات ورزشي را براساس آييننامهاي كه توسط سازمان صدا و سيمای جمهوري اسلامي ايران با همكاري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تهيه و به تصويب هيات وزيران ميرسد، تامين و تخصيص دهد.
تبصره 2- وزارت مكلف است با همكاري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سه ماه پس از لازمالاجرا شدن اين قانون، آييننامه چگونگي تامين، تسهيم منافع مالي و معنوي، سمعي، بصري، چند رسانهاي و بهرهبرداري از نشان (آرم)ها بين ذينفعان و وظايف دستگاههاي مرتبط را با لحاظ كيفيت و كميت به تصويب هياتوزيران برساند.
انتشار خبر تصويب اين قانون موجي از واكنشهاي مثبت را به دنبال داشت، چراكه اغلب فقط تيتر آن را كه «تصويب حق پخش» بود، خواندند و به جزييات آن اشاره نكردند، اما كمي دقت در موج تحسينها را به انتقاد بدل كرد، چراكه جزييات نشان داد هيچ چيزي تغيير نكرده است. در بخشي از اين ماده آمده: «سازمان برنامه و بودجه موظف است اعتبارات لازم براي پرداخت حق پخش تلويزيوني و حقوق چندرسانهاي مسابقات ورزشي را براساس آييننامهاي كه توسط سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران با همكاري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تهيه و به تصويب هيات وزيران ميرسد، تامين و تخصيص دهد.»
اين بدان معناست كه حق پخشي در كار نيست، بلكه دولت قرار است پول پخش مسابقات ورزشي را به صدا و سيما بدهد تا صدا و سيما با صلاحديد خودش آن را به وزارت ورزش يا باشگاهها بدهد. نيازي به توضيح نيست كه اين قانون چقدر از موضوع «حق پخش» دور است و البته چقدر خندهدار!
روز گذشته و در واكنش به انتقادات زياد از تصويب اين قانون كه عملا تفاوتي در مساله حق پخش باشگاهها به وجود نياورده است محمدباقر قاليباف در تویيتي نوشت: مجلس مهمترين منبع درآمد پايدار باشگاهها يعني حق پخش مسابقات ورزشي را به رسميت شناخت. پس از لازمالاجرا شدن اين قانون، هر نهادي ازجمله صدا و سيما و... بايد با باشگاهها براي خريد اين حق مالي توافق كند.
با اين حال مشخص نيست كه اين به رسميت شناختن كه قبلا هم انجام شده بود چه كمكي به باشگاهها خواهد كرد؟ آيا فدراسيون و سازمان ليگ ميتوانند جلوي ورود دوربينهاي صدا و سيما به استاديومها را از بازيهاي هفته سوم ليگ بگيرند؟ و اگر گرفتند از شوراي امنيت كشور تماس نميگيرند كه راه را باز كنيد؟ آيا دولت قرار است پول بدهد به صدا و سيما تا اين سازمان به باشگاهها بدهد؟ مگر دولت پول دارد؟
اصلا دولت چه نفعي از پخش مسابقات ميبرد كه بابتش هزينه كند؟ اگر گفته ميشود صدا و سيما بايد حق پخش بدهد به خاطر اين است كه سال گذشته طبق گزارش رسانهها ازجمله فرهيختگان نزديك به 70 هزار ميليارد تومان از قبل پخش فوتبال درآمد كسب كرده است و سوال مهمتر: اگر سازمان برنامه و بودجه قرار است پولي براي اين مساله كنار بگذارد چرا خودش آن را مستقيما به باشگاهها نميدهد؟ اصلا به صدا و سيما چه ربطي دارد؟
تمام اين ماجراها در مجلس ناشي از يك چيز است؛ عدم مشورت با متخصصان حوزه رسانه و فوتبال و تلاش براي انجام كارهاي نمايشي و بهره بردن از فضاي هواداري. اگر چهار تا پيشكسوت، مربي يا مدير باشگاه يا چند فعال رسانهاي حوزه فوتبال در كميسيونهاي مربوطه حضور داشتند، حتما به نمايندگان گوشزد ميكردند مسير آغاز شده مثل مسيرهاي قبلي به بنبست ميرسد يا نهايت به جابهجايي ارقامي در حد چند ميليارد تومان خواهد انجاميد.
حل مشكل مساله حق پخش تلويزيوني تنها يك راهحل دارد: صدا و سيما ابتداي فصل براي خريد پخش مسابقات ليگ وارد رقابت شود و در صورتي كه بالاترين رقم را پيشنهاد داد اين حق را از آن خود كند وگرنه هر مسير ديگري به خاطر انحصار صدا و سيما منجر به شكست خواهد شد.