نسل زد و اقتصاد ديجيتال
نويد ايرانبهار
ورود نسل زد، متولدين اواسط دهه ۱۳۷۰ شمسي به بعد، به عنوان يكي از تاثيرگذارترين و مهمترين تحولات اجتماعي و اقتصادي عصر حاضر، در حال دگرگون ساختن ماهيت بازار كار و اقتصاد است. اين نسل كه از همان بدو تولد، در دنياي بيكران فناوري ديجيتال، اينترنت و شبكههاي اجتماعي غوطهور بوده، به معناي واقعي كلمه «بوميان ديجيتال» به شمار ميروند. اين ويژگي منحصربهفرد، ديدگاهها، ارزشها و انتظارات آنها را به گونهاي كاملا متفاوت از نسلهاي پيشين شكل داده است. آنها نه تنها با ابزارهاي ديجيتال سازگارند، بلكه بهطور غريزي از آنها براي ارتباط، يادگيري و خلق ارزش استفاده ميكنند. اين تسلط ذاتي بر فناوري، نسل زد را به يك نيروي محركه قدرتمند و حياتي در اقتصاد ديجيتال كشور تبديل كرده است.
درك دقيق و صحيح اين تفاوتها براي تمامي فعالان اقتصادي، از سياستگذاران كلان تا مديران كسبوكارهاي خرد و كارآفرينان نوپا، امري حياتي است.
ارزشها و انتظاراتي متفاوت از محيط كار
ورود نسل زد به بازار كار، فراتر از يك تغيير جمعيتي ساده است؛ اين يك تحول عميق فرهنگي و ارزشي در محيطهاي كاري به شمار ميآيد. برخلاف نسلهاي پيشين كه غالبا ثبات شغلي، امنيت مالي و پيروي از سلسلهمراتب سازماني را به عنوان معيار اصلي موفقيت در نظر ميگرفتند، نسل زد رويكردي كاملا متفاوت دارد. البته اين به معناي نفي اهميت اين موضوعات براي نسلهاي گذشته نيست؛ آنان نيز به دنبال معنا در كار و ارزشهاي اجتماعي بودند، اما اولويتبنديشان متفاوت بود. شرايط اقتصادي و اجتماعي در زمان آنها، ثبات و امنيت را در جايگاه بالاتري قرار ميداد. اين نسل به سازمانهايي كه در قبال مسائل اجتماعي و زيستمحيطي مسووليتپذير باشند، بيشتر جذب ميشوند و حاضر نيستند براي شركتهايي كار كنند كه ارزشهاي بنيادين آنها را زير پا ميگذارند. در ديدگاه اين نسل، كار، بخشي از زندگي است، نه تمام آن. آنها به دنبال تعادل ميان كار و زندگي شخصي (Work-Life Balance) هستند و خواهان محيط كاري هستند كه امكان رشد فردي، خلاقيت و نوآوري را فراهم آورد. سلسلهمراتب سنتي و بروكراتيك، براي اين نسل كه به تعاملات افقي عادت كرده، جذابيتي ندارد. آنها به دنبال رهبراني هستند كه به جاي دستور دادن، نقش يك مربي و حامي را ايفا كنند.
اقتصاد ديجيتال و كارآفريني
نسل زد، نيروي محركه اصلي اقتصاد ديجيتال كشور است. آنها نه تنها مصرفكنندگان اصلي محصولات و خدمات ديجيتال هستند، بلكه سازندگان و توسعهدهندگان آن نيز به شمار ميآيند.
اين نسل با تسلط كامل بر فناوري ميتواند با استفاده از پلتفرمهاي آنلاين، به سرعت كسبوكارهاي نوآورانه راهاندازي كند. از فروشگاههاي آنلاين در شبكههاي اجتماعي گرفته تا توليد محتواي ديجيتال و ارايه خدمات تخصصي، همه و همه بخشي از اكوسيستم كارآفريني نسل زد هستند.
اين نسل به دليل شبكهسازي گسترده در فضاي مجازي، به راحتي ميتوانند با همكاران و مشتريان بالقوه در ارتباط باشند و ايدههاي خود را به اشتراك بگذارند. همچنين آنها به دليل تفكر انتقادي و توانايي حل مساله، پتانسيل بالايي براي ايجاد استارتآپهاي تحولآفرين دارند.
آنها ميتوانند با شناسايي مشكلات موجود در جامعه، راهحلهاي خلاقانهاي ارايه دهند كه شايد نسلهاي قبلي به آنها فكر نميكردند.
خلاقيت نسل جديد
براي بهرهبرداري موثر از خلاقيت و پتانسيل نسل زد، بايد به آنها استقلال و آزادي عمل داد. رويكردهاي مديريتي سنتي كه بر كنترل و بروكراسي تاكيد دارند، براي اين نسل كارآمد نيست.
دولت و نهادهاي آموزشي نيز نقش مهمي در اين زمينه دارند. با تغيير رويكرد در نظام آموزشي و تمركز بر مهارتهاي نرم مانند حل مساله، تفكر انتقادي و كار تيمي، ميتوان نسل جديد را براي مواجهه با چالشهاي آينده آماده كرد. حمايت از استارتآپهاي نوپا و پروژههاي كارآفريني اين نسل، از طريق فراهم كردن دسترسي به سرمايه و مشاورههاي تخصصي ميتواند به رشد و توسعه پايدار اقتصاد ديجيتال كشور كمك كند.
تفاوت ديدگاههاي نسل جديد
تفاوت ديدگاههاي مديريتي بين نسل زد و نسلهاي قبلي (مانند نسل ايكس و واي) بسيار چشمگير است. مديران نسلهاي قديميتر، غالبا به سلسلهمراتب، تجربه و ثبات اهميت ميدهند. آنها معتقدند كه موفقيت از طريق پيروي از قوانين و پيروي از سلسلهمراتب به دست ميآيد. اما نسل زد به شايستهسالاري، شفافيت و انعطافپذيري اعتقاد دارد. آنها به جاي اينكه منتظر ارتقاي شغلي باشند، به دنبال فرصتهايي براي يادگيري و رشد هستند.