• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3327 -
  • ۱۳۹۴ پنج شنبه ۵ شهريور

وقتي قصه‌هاي ساده و روزمره در دنياي مجازي گم مي‌شود

خط فاصله‌هاي عميق ميان جهان‌هاي موازي

نازنين متين‌نيا /عكاس نيويوركي در ايران است. شهر به شهر مي‌چرخد و عكس‌هايي مي‌گذارد از زندگي روزمره مردمان ايراني؛ از پسربچه‌اي كه برادرهاي دوقلويش را سرظهر آورده توي خيابان تا مادرش بخوابد يا زن و مردي كه بعد از 10 سال بچه‌دار شده‌اند و حالا تنها غصه زندگي‌شان لحظاتي است كه كودك گريه مي‌كند. تصاوير زنده، واقعي و شفاف از مردماني كه شبيه همه مردم جهان زندگي روزمره دارند و آنقدر واقعي هستند كه حتي آدم‌ مجازي‌هاي ايراني هم لايك‌هاي خود را نثار آنها مي‌كنند و با ديدن هر عكس با اشتياق شرح آن را مي‌خوانند و غرق مي‌شوند در همان لحظه زندگي سوژه‌هاي عكس.

عكاس نيويوركي، موفق شده به دنياي مجازي ايراني‌ها نفوذ پيدا كند و در بلبشوي كمپين‌هاي تازه راه‌افتاده «خودرو ايراني نخر» يا «ساخت ايران»، برشي از زندگي ايراني‌ها را نه فقط براي مردم جهان كه انگار براي ايراني‌هاي مقيم دنياي مجازي روايت كند.

ايراني‌هايي كه اين روزها، مثل تمام اين سال‌هاي گذشته در دنياي مجازي، به دنبال تغيير در همه‌چيز هستند و مي‌خواهند هرآنچه را به نظرشان نادرست مي‌آيد، عوض كنند و جهاني نو بسازند. ايراني‌هايي كه در سال‌هاي اخير، حواس‌شان به خبرها نبوده يا كاهش فروش كارخانه‌هاي توليد خودرو، در اهميت خبري‌ آنها قرار نداشته و حالا كه به دنبال يك ايده لايك كردن و تمام دنياي مجازي را از «نخريدن خودرو ايراني» پركرده‌اند، دنبال خبر كاهش فروش كارخانه‌هاي خودروسازي وطني هستند و معتقدند اين 80 هزار خودرو ايراني مانده در كارخانه‌ها، محصول كمپين آنهاست و نه بحران اقتصادي و نه مشكلات چند سال اخير شركت‌هاي خودروسازي، ربطي به آمار و ارقام ندارد.

از آن طرف جريان، عده‌اي هم به دنبال محصولات خوب ايراني راه‌افتاده‌اند و «ساخت ايران» را پر مي‌كنند تا در دايره‌اي باشند كه دوست دارد منصف باشند و اگر «بدش» را مي‌گويد، «خوبش» را هم بگويد.

طبق معمول هميشه، همه‌چيز در دايره مراودات و معاشرت‌هاي دنياي مجازي مي‌چرخد و همه آنچه آدم‌مجازي‌ها مهم مي‌دانند يا دوست دارند كه مهم باشد. انگار نه انگار كه بيرون از آن دنيا، زندگي واقعي‌اي هست كه مناسباتش براساس اين «دودوتا، چهارتاي» آنها نمي‌چرخد و اصلا هم قرار نيست بچرخد. آدم مجازي‌ها پشت مونيتوركامپيوترها يا صفحه‌هاي گوشي‌هاي همراه نشسته‌اند و انگشت مي‌گذارند روي دنياي مجازي كه دوست دارند بسازند و دست به دست هم جامعه مجازي فعالي ساخته‌اند كه در نوع خودش بي‌نظير است؛ آزادي‌خواه، فعال، مدرن، روشنفكر، منصف، هماهنگ و... جامعه مجازي درست و كاملي كه انگار نه انگار اعضايش همان آدم‌هايي هستند كه در زندگي واقعي و روزمره، كاري به هيچكدام از دغدغه‌هاي مطرح شده در دنياي مجازي ندارند و نه در مناسبات اجتماعي و شهروندي قاعده‌ها را درست و كامل رعايت مي‌كنند و نه دنبال تغييرات روزمره و ساده هستند. انگار آدم‌مجازي‌ها در دنياي ديگري هستند و دنياي واقعي هم جايي ديگر و فقط زماني كه لبه‌هاي اين دو دنيا به يكديگر نزديك شود و آن جماعت ساده و روزمره كه چندان مجازي نيستند، خواست‌شان با خواست آنها يكي باشد، در اتفاق‌هاي دنياي واقعي سهيم مي‌شوند و مثل همه مردم براي
انتخابات 92 خوشحالي مي‌كنند يا توافق هسته‌اي.

حتي تعدادي از آنها معتقدند كه همه اين تغييرات خوب از دنياي مجازي رقم خورده و اگر‌ آنها نبودند، تغييرات آنقدر حتمي نبود. اما از آن‌جايي كه آمار حرف‌هاي ديگري مي‌زند و نشانه‌هاي ديگري را مي‌آورد، همچنان در همان دنياي مجازي اين تاثيرگذاري‌ها روايت مي‌شود و آدم‌هاي عادي، سرگرم زندگي، از كنار تمام اينها رد مي‌شوند و حتي گاهي به مجازي‌ها نشان مي‌دهند كه زندگي روزمره و عادي خودش قصه‌اي است دوست‌داشتني و عميق؛ قصه‌اي كه شايد شنيدنش از زبان يك عكاس نيويوركي شيرين باشد، اما اين حسرت بزرگ را جا مي‌گذارد كه ما چرا خودمان از خودمان دور شده‌ايم و اين جهان‌هاي موازي كجاي قصه‌هاي ما را گم كرده تا وقتي براي روايت قصه‌هاي خودمان نداشته باشيم و در جامعه بي‌روياي بي‌قصه گم شويم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون