• 1404 يکشنبه 30 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6143 -
  • 1404 يکشنبه 30 شهريور

عمري كه در مسير آزادي سپري شد

مهدي دهقان‌منشادي

آزادي يك خيابان يا يك ميدان نيست كه بتوان هر موقع اراده كرد در زماني كوتاه به آن رسيد، بلكه آزادي راه دشواري سنگلاخ‌گونه دارد كه جان‌ها، عمرها و خون‌هاي زيادي در پاي آن ريخته مي‌شود تا اكثريتي را به مقصدي و اقليتي را به مقصودي نائل گرداند. نلسون ماندلا (2013-1918) سياستمدار اهل آفريقاي جنوبي و يكي از قهرمانان بزرگ تاريخ بشر، كتاب «راه دشوار آزادي» را در سال 1994 منتشر كرد تا نشان دهد هدف قرار دادن آزادي تا نيل به آن مي‌تواند دهه‌ها طول بكشد.
در نخستين دهه قرن بيستم و قبل از تولد ماندلا، سفيدپوست‌هاي آفريقاي جنوبي سيستمي را براي تسلط بر مردم سياهپوست آن سرزمين برپا كرده بودند كه يكي از خشن‌ترين و غيرانساني‌ترين حكمراني‌هاي جهان را شكل داده بود. در آنجا نيز مانند روال ناپسندانه تاريخ، اقليتي تماميت‌خواه بر صلاحِ اكثريت مردم لگام زده و آزادي آنها را با قوانين دلخواه خود به بند كشيده بودند. قانون آپارتايد وسيله‌اي را در خدمت حزب ملي و طبقه حاكم سفيدپوست گذاشته بود تا جامعه سياهپوست بومي را به شيوه مورد نظر خود اداره كند. در اين نحوه اداره كشور سه ميليون سفيدپوست در 87 درصد زمين‌ها و هشت ميليون آفريقايي در 13 درصد از سرزمين زندگي مي‌كردند. در نتيجه اجراي آن قانون، رنج بر گُرده بومي‌ها سوار شده بود كه طي آن در آفريقاي جنوبي فقير بودن و سياه بودن امري عادي به نظر مي‌رسيد، اما در فقر زندگي كردن و سفيدپوست بودن يك تراژدي محسوب مي‌شد. محدوديت‌هاي نژادي اعمال شده در آنجا تقريبا مشابه همان‌هايي بودند كه براي اقليت‌هاي مذهبي قرون وسطاي اروپا و دوره صفويه- قاجاريه در ايران تحميل مي‌شد. آپارتايد بر مبناي جدايي استوار بود و آفريقايي‌ها را پايين‌تر از سفيدها قرار مي‌داد. سفيدپوست‌ها مي‌توانستند انجام هر كاري را از سياهپوستان بخواهند؛ سياهان نمي‌توانستند از جلوي رستوران وارد غذاخوري سفيدپوستان شوند، بلكه بايد به آشپزخانه مي‌رفتند و آنجا غذا سفارش مي‌دادند؛ سياهانِ بالاتر از شانزده سال براي مسافرت كردن نياز به گذرنامه داشتند و بايد اجازه‌نامه‌اي از كارفرما يا سرپرست خود در دست داشته باشند؛ جدايي مكاني و زيستي بين سفيد و سياه به بالاترين حد بود به‌طوري كه سفيدپوستان دستشويي‌هاي مخصوص خود داشتند و خيلي از مناطق و محله‌ها براي ورود سياهان منطقه ممنوعه به حساب مي‌آمد. اين سيستم قانوني غيراخلاقي و غيرعادلانه زمينه‌ساز زير پا گذاشتن قوانين و مقررات را فراهم كرد به‌طوري كه ماندلاي جوان و در راس آن كنگره ملي آفريقا را به مقاومت و اعتراض وا داشت.
ماندلا با تحصيل و روشنگري، مبارزه عليه نظام اجتماعي و رسوم موجود را شروع كرد و از جواني پاي در راه مبارزه‌اي نهاد كه هنگام پيري به نتيجه رسيد. آزادي‌خواهان به دنبال حل اختلافات از راه مذاكره بودند، اما وقتي پاي منافع يك اقليت وقيح در كار باشد معمولا پيروزي از راه مبارزه به دست مي‌آيد نه از راه مذاكره. دولت سفيدپوستِ اقليت با تفرقه بينداز و حكومت كن به قدرت اختلافات قومي ميان مردم متكي بود و ترجيح مي‌داد كشور وارد جنگ داخلي شود تا آنكه از طريق مسالمت‌آميز و دموكراسي حكومت اكثريت شكل بگيرد و سرنوشت خود را تسليم اراده عموم كند. مبارزه گاه آرام و گاه خشونت‌آميز اما به‌طور پيوسته ادامه مي‌يافت و دولت گاه برچسب كمونيست بودن و ارتباط با شوروي را بر پيشاني معترضان و مبارزان مي‌زد و آنها را محاكمه و زنداني مي‌كرد و گاه به بهانه‌هاي مختلف به آزار و اذيت سياهان مي‌پرداخت. در اين ميان اعضاي مسلح اينكاتا با دريافت كمك مالي از دولت و تحت حمايت سرويس‌هاي امنيتي، خشونت و كشتار را براي فرونشاندن اعتراضات در پيش مي‌گرفت. گاهي مذاكرات و توافق‌هايي انجام مي‌شد، اما دولت اقليت كه نمي‌خواست قدرت را از دست بدهد با زير پاگذاشتن تعهدات خود به گسترش ناآرامي‌ها كمك مي‌كرد. دولت سفيدپوست براي مقابله با اعتراضات تعداد زيادي از اعضاي كنگره ملي را دستگير و مورد آزار قرار مي‌داد. نلسون ماندلا در راه اهداف آزادي‌خواهانه خود بارها مورد تعقيب قرار گرفت و زنداني ‌شد و در اين مسير پر استرس زندگي خانوادگي خود را فداي آرمان‌هاي خود مي‌كرد تا جايي كه يك‌بار اذعان مي‌دارد همسر مبارز سياسي اغلب مثل بيوه‌هاست يا در خاطرات خود آورده است روزي بعد از ديدن تنهايي مادرم از خودم پرسيدم آيا درست است كه به خاطر مبارزه در راه رفاه ديگران، از رفاه خانواده خودمان غافل بمانيم؟
محاكمه و به زندان ‌فرستادن مخالفان آپارتايد با خشونت ادامه يافت تا اينكه نلسون ماندلا در سال 1964 پس از راي دادگاه در چهل و شش سالگي به حبس ابد محكوم ‌شد و روبن آيلند اقامتگاهي مي‌شود كه قسمت زيادي از عمر خود را در آن به سر مي‌برد. ماندلا اما در زندان هم دست از مبارزه برنمي‌داشت.
در روبن آيلند ماه‌ها و سال‌ها در هم مي‌آميخت و عمر او به تباهي مي‌رفت. براي او دقايق مانند سال بود و سال‌ها مثل دقيقه سپري مي‌شد و در پايان سال نمي‌دانست آن همه روز كجا رفته‌اند. اما انسان توانايي عظيمي براي وفق دادن خود با شرايط طاقت‌فرسا دارد. اعتقادات محكم او رمز بقا براي محروميت‌ها بود. در طول دوران زنداني خبرهاي تلخ روح او را به آتش مي‌كشاند: خبر مرگ مادرش، خبر زنداني شدن همسر و آزار و اذيت خانواده‌اش و خبر مرگ پسر بزرگش، همه داغ‌هايي بودند كه بر سينه‌اش مي‌نشست و بهبود نمي‌يافت. اما در تمام آن سال‌ها اميد به آزادي و نيل به اهدافش هيچ‌گاه او را تنها نگذاشت. سرانجام فشارهاي داخلي و بين‌المللي باعث شد تا ماندلا در سال 1990 و در هفتاد و يك سالگي از زندان آزاد شود و با پشت سر گذاشتن حدود ده هزار روز زندگي تازه‌اي را شروع كند. پس از آزادي از زندان جايزه صلح نوبل 1993 به ماندلا داده شد و سرانجام توانست دولت دوكلرك را راضي به برگزاري انتخاباتي كند كه براي اولين‌بار سياهپوستان حق راي داشتند. انتخابات 1994 با پيروزي حزب كنگره به رهبري ماندلا همراه شد و نخستين دولت غيرنژادي و دموكراتيك در آفريقاي جنوبي شكل گرفت. راه دشوار آزادي سياهپوستان آفريقاي جنوبي در آخرين دهه قرن بيستم و در هشتمين دهه از عمر ماندلا به مقصد رسيد، آپارتايد سرنگون و سيستمي آزاد فارغ از رنگ پوست و نژاد پايه‌گذاري شد. شوق ماندلا براي آزاد كردن مردم سرزمين خود باعث شد تا او از يك وكيل مطيع قانون به يك خلافكار قانون‌گريز تبديل شود و حدود سه دهه از عمر خود را در سختي و زندان بگذراند. شايد اين از ذات خشن روزگار باشد كه عده‌اي با فكر و انديشه خود آپارتايدي را به وجود بياورند كه در نتيجه آن رنج بر جان انسان‌هاي زيادي تحميل شود و عمر و جواني آدم‌هاي بسياري به تباهي كشانده شود. شايد اين هم از شعبده‌هاي روزگار باشد كه نظام‌هاي ديكتاتورزا به زايش قهرمانان منجر مي‌شوند همان‌طور كه در برهه‌اي از تاريخ بشر استبداد آپارتايدي به ظهور رهبري مقتدر و خستگي‌ناپذير چون نلسون ماندلا منجر شد. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون