• 1404 يکشنبه 30 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6143 -
  • 1404 يکشنبه 30 شهريور

مزاياي بزرگ

ساسان گلفر

شايد خوانندگان محترم ندانند كه اوضاع زندگي ما در آن روزگار در شهر غريب چگونه بود، بنابراين لازم است تا خاموشي در داستان برقرار شده و اهالي شهر به خواب اجباري فرو مي‌روند، چند نكته را درباره زندگي مردم آن شهر روشن كنم.
يكي از مزاياي بزرگ زندگي در شهر غريب، اين بود كه آدم عدالت را با تمام وجودش حس مي‌كرد. يعني فرق نمي‌كرد شما با گرين كارت يا بدون گرين كارت يا از قديم ساكن آنجا بوده‌ايد يا تازه مقيم شده‌ايد، مهم اين بود كه به غير از آنهايي كه به قول معروف، برابرتر بودند باقي مردم همه با هم برابر بودند. البته استثنا‌هايي هم وجود داشت، يعني مثلا حقوق اساسي حدود نيمي از آن مردمي كه برابر بودند با نيم ديگر تفاوت‌هايي داشت اما آنقدر نبود كه بخواهيم درباره‌اش چانه بزنيم.
دومين مزيت بزرگ، امنيت بود. شما امنيت مطلق را آنجا حس مي‌كرديد. يعني غير از موارد مختصري كه مثلا امنيت شغلي يا مالي نداشتيد يا نسبت به ثابت ماندن قيمت‌ها تا نيم ساعت ديگر اطمينان نداشتيد يا اگر در خيابان پياده مي‌رفتيد، نگران خفت‌گيري يا احيانا كشته شدن - به دلايل متعدد- نبوديد يا سوار بر خودرو نگران نبوديد كه خودتان و خودروتان را با هم بدزدند يا احيانا زمين زير پايتان دهان باز كند يا شب كه خوابيده‌ايد ناگهان سقف آپارتمان‌ روي سرتان خراب نشود يا از اين قبيل مسائل جزیي، در بقيه زمان‌ها امنيت برقرار بود.
همين‌طور آزادي، يك مزيت بزرگ بود. غير از محدوديت‌هاي مختصري كه در مورد ساعات خواب و بيداري يا اينكه چه بخوريد و چه نخوريد و چه بپوشيد و چه نپوشيد و چه بگوييد و چه نگوييد و شغلتان چه باشد و كجاها اجازه داريد برويد و با چه كساني اجازه داريد صحبت يا احوالپرسي كنيد يا چه ساعتي حق داريد از خانه بيرون برويد يا وارد خانه شويد و از اين قبيل چيزها، در بقيه موارد آزادي مطلق برقرار بود.
در حوزه خدمات شهري كه دیگر گفتن ندارد، شهر ما در دنيا و حومه حرف اول را مي‌زد و مي‌زند. براي اينكه به علت كارآمدي آن پي ببريد بايد ساختار اداري شهر غريب را برايتان تشريح كنم. شهر غريب از زمان‌هاي دور به جاي شهرداري يك فرمانداري داشته و دارد كه اين فرمانداري از تعدادي «وزارت قطع» تشكيل شده است. «وزارت قطع»ها همچنان كه از اسمشان پيداست كارشان قطع كردن است. وزارت قطع آب، وزارت قطع برق، وزارت قطع گاز، وزارت قطع تلفن، وزارت قطع نان، وزارت قطع پول، وزارت قطع درخت... و بنا به ضرورت مدام بر تعداد وزارت ‌قطع‌ها اضافه مي‌شد و تمام شهروندان دست به دعا برداشته بودند كه خدمات شهري به حوزه گوش، دست، پا، سر و غيره كشيده نشود.
اعلام خاموشي و به تختخواب رفتن زودهنگام آن شب در واقع نوعي تداخل وظايف وزارت قطع برق و وزارت قطع روز بود. البته اينگونه ناهماهنگي‌ها يا تداخل وظايف در شرايط اضطراري امري بديهي و طبيعي تلقي مي‌شد. اما آن شب كه زودتر از موعد و مسواك نزده به تختخواب رفته بوديم و سعي مي‌كرديم خوابمان ببرد، صداهايي را كه به شايعات دامن مي‌زد، زودتر شنيديم.
 (ادامه دارد) 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون