كانونهاي محلهاي بستري براي تمرين مديريت دموكراتيك
بهروز مرباغي
شهر به باشگاه نياز دارد، محله به كانون. كانونهاي كوچك و بزرگ بهانهاي براي ديدار. براي آشنايي. اين كانونها نبايد رسمي و خشك و دولتي باشند. دولت ميتواند و بايد از اين كانونها حمايت كند، ولي نبايد برنامهها و رويدادهاي آنها را به سمت برنامهها و مراسم خشك دولتي بكشاند. اين كانونها طيفي از پاتوق تا انجمن را شامل ميشود. حتي موزههاي خانگي هم در همين دسته از فعاليتهاي اجتماعي هستند. معمولا در چنين كانونهايي كاربريهايي تعريف ميشوند كه خصلت محلهاي دارند نه شهري. مثلا يك كتابخانه كوچك، يك بوفه، يك فضاي كوچك ورزشي فكري مثل اتاق شطرنج. قرار نيست در اين كانونها كار تجاري خاصي انجام شود. قرار نيست اين كانونها وظيفه هدايت مردم به آخرت نيكو و سعادت دنيوي داشته باشند. اصولا خالي و عاري از مناسك تربيتي هستند. البته اين امر به معناي شلختگي و بيهويتي نيست. اينها منش و شخصيت تعريف شده خود را دارند و بر اصول مشخصي پاي ميفشارند. اما اين اصول به شكل پند و اندرز و بحثهاي از بالا به پايين نيست. وقتي اصول متمدنانهاي بر مديريت اين كانونها حاكم باشد و اعضاي كانون احساس آرامش و همدلي با هم بكنند، بهترين روش براي تربيت اجتماعي است. وقتي كانونها بر اساس مديريت دموكراتيك عمل ميكنند، به خوديخود احترام به ديگران را تبليغ ميكنند. وقتي اعضاي كانون اين فرصت را دارند كه مديران خود را به صورت دورهاي با راي خودشان انتخاب كنند يعني تمرين دموكراسي. بنابراين براي ترويج مرام و منزلت مدني در ميان اهالي يك محله لزومي به سخنراني و پند و اندرز نيست. رفتار اجتماعي كانون است كه اين آموزهها را منتقل ميكند. از اين جهت، كانونهاي محلهاي بستري ميشوند براي تشكلهاي شهري و ملي. بستري ميشوند براي تمرين مديريت دموكراتيك. امر مهميكه ممكن است به شدت از تنشهاي اجتماعي و كدورتهاي بين مردم بكاهد و رفتار دوستانه و مودتآميز را توسعه ميدهد. اين كانونها موجد تضاد نيستند، مبشر دوستي و ارتباط هستند. به همين خاطر موجب آرامش و صميميت ميشوند. در بسياري از جوامع پيشرفته، در محلههاي شهرها كانونهاي مختلفي وجود دارد. تنوع اين كانونها در اين جوامع كه عاليترين مرحله فناوري را طي كردهاند، نشان از آن دارد كه فضاي مجازي هرگز جاي ارتباط چهره به چهره انساني را نميگيرد. مردم دوست دارند در كنار هم باشند، از غم و شادي همديگر باخبر باشند و راه و چارهاي براي همديگر پيشنهاد كنند. كانونهاي محلهاي بهترين بستر براي اين همگرايي انساني هستند و موجب رشد مدنيت و تفكر جمعگرا ميشوند. قدر چنين كانونهايي را بدانيم و در توسعه آنها بكوشيم. در تمام جهان، «زيست در وقت بيدولتي» را تمرين ميكنند. ما هم به اين قافله بپيونديم.معمار و مدرس دانشگاه