روند رو به رشد ورود گردشگران خارجي پس از كنترل ويروس كرونا در كشور براساس آمارهاي رسمي تا ماههاي ابتدايي امسال تا حدي اميدواركننده بود، اما جنگ دوازده روزه همه چيز را وارونه كرد و اندك اميدها را هم از بين برد. جنگ روند ورود گردشگران خارجي به ايران را با كاهش مواجه كرد؛ روندي كه با اتفاقات پيش رو در كشور به نظر نميرسد كه چندان قابليت تغيير داشته باشد. در اين شرايط سيد رضا صالحياميري، وزير ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي از هدفگذاري براي ورود 10 ميليون گردشگر خارجي تا پايان سال 1404 براي ايران خبر داده است؛ سخناني كه در ميان فعالان گردشگري جاي نقد بسياري دارد، چراكه حتي در شرايط معمول هم ظرفيتها و زيرساختهاي گردشگري ايران پاسخگوي نياز گردشگران نبوده و در هفتهها و ماههاي آينده سايه جنگ و بازگشت تحريمها هم آن را بيشتر تحتتاثير قرار خواهد داد.
سرمايهگذاران خارجي پروژههايشان را لغو كردهاند
حبيبه نيكسيرت، فعال گردشگري در گفتوگو با «اعتماد» ضمن پرداختن به شرايط حال حاضر و هدفگذاري براي جذب ۱۰ ميليون گردشگر تا پايان سال، اين گفته را حرف بزرگي ميداند. او ميگويد كه با توجه به شرايط فعلي، مردم دنيا و به ويژه گردشگران دچار وحشت و نگراني هستند و هر لحظه انتظار وقوع اتفاقات جديدي را دارند.«حتي افرادي كه پروژههايي براي سرمايهگذاري يا فعاليت در كشور ما داشتهاند، به دليل اين وضعيت، حاضر به حضور و ادامه كار نيستند. اين افراد از كشورهاي مختلفي مانند چين و تركيه بودهاند، به دليل ترس و نگراني حاضر به حضور در كشور نشدهاند و پروژههاي خود را لغو كردهاند. اين موضوع نشان ميدهد كه در شرايطي كه وضعيت ما هنوز پايدار نيست و خود ما نيز در ترديد نسبت به آينده قرار داريم، نميتوان انتظار داشت كه جذب گردشگر به صورت قابلتوجهي اتفاق بيفتد.» نيكسيرت معتقد است در وهله نخست، زماني ميتوانيم گردشگران را جذب كنيم كه كشور از آرامش نسبي برخوردار و وضعيت ثابتي داشته باشد تا گردشگران با اطمينان خاطر سفر كنند.
مشكل ظرفيتسازي و تبليغات
اما ماجرا درباره ايران تنها بازگشت آرامش، لغو تحريمها و ازبين رفتن سايه جنگ نيست. ما در حوزه گردشگري و زيرساختهاي آن با پيچيدگيهاي زيادي روبهرو هستيم، بنابراين سوال اساسي اين است كه آيا آمادگي لازم براي ميزباني گردشگران را داريم؟ آيا ظرفيت و امكانات لازم براي پذيرايي از گردشگران در مناطق ديدني فراهم شده است؟ به نظر ميرسد درحالي كه ما همچنان با كمبود سرمايهگذاري در پروژههاي زيرساختي، نداشتن يك نقشه راه جامع و بلندمدت براي توسعه گردشگري و درنتيجه پراكندگي طرحها و ناهماهنگي ميان نهادهاي مسوول، ضعف در مديريت منابع انساني متخصص در كنار كمبود فناوريهاي نوين و نبود استانداردهاي واحد در طراحي و اجراي زيرساختها روبهرو هستيم چندان تواني براي جذب اين ميزان گردشگر ادعا شده را هم نداشته باشيم. حبيبه نيكسيرت در اين زمينه از نبود يا ناكافي بودن امكانات رفاهي براي گردشگران در بسياري از مناطق كشور نام برده و ادامه ميدهد: «در برخي هتلها كه به عنوان هتل سه ستاره يا حتي پايينتر دستهبندي شدهاند، امكانات پايهاي مانند توالت فرنگي به اندازه كافي فراهم نيست. اين موضوع ميتواند براي گردشگران خارجي كه به اين موارد عادت دارند، مشكلساز باشد.كشور ما داراي جاذبههاي طبيعي، تاريخي و فرهنگي فراواني در اكثر شهرهاست، اما وقتي امكانات رفاهي و تسهيلات لازم براي گردشگران فراهم نباشد، بسياري از آنها از سفر خود رضايت كامل نخواهند داشت. براي نمونه، من شخصا در برخي سفرها مجبور شدهام براي استفاده راحتتر، تجهيزات خاصي مانند توالت دستي به همراه داشته باشم، زيرا در محل اقامت يا شهر موردنظر چنين امكاناتي در دسترس نبود.همچنين بسياري از شهرها فاقد سرويسهاي بهداشتي تميز و مناسب هستند، درحالي كه در كشورهاي ديگر براي اين خدمات، حتي اگر هزينه دريافت شود، كيفيت بسيار بالاست. در تركيه هنگام ورود به برخي مكانها، حتي مواد ضدعفونيكننده و خوشبوكننده دست دراختيار گردشگران قرار ميدهند تا هم بهداشت رعايت شود و هم حس راحتي و خوشايندي ايجاد شود.» او علاوه بر اين موارد ميگويد: «نه تنها اقدامات موثري در اين زمينه انجام نشده كه نسبت به سالهاي گذشته برنامهريزيها و تبليغات كافي براي جذب گردشگر صورت نگرفته است. در صدا و سيما هم بسيار كم درباره گردشگري صحبت ميشود و تبليغات مناسبي براي معرفي كشورمان به جهان وجود ندارد. گردشگران خارجي ممكن است به برخي رسانهها دسترسي داشته باشند و تصاوير يا برنامههايي را مشاهده كنند، اما شرايط كلي كشور ما به گونهاي نبوده كه تبليغات منسجم و آگاهسازي مناسب براي جذب گردشگران صورت گرفته باشد. هر كشوري بايد بتواند جاذبههاي خود را به خوبي معرفي كند و اين معرفي بايد به صورت گسترده و منسجم انجام شود.» او معتقد است كه با توجه به وضعيت كنوني و اولويتهاي كشور، شايد مسائل بسيار مهمتري مطرح باشند، اما گردشگري به عنوان يكي از منابع مهم درآمدزايي نبايد ناديده گرفته شود: «بعيد ميدانم در شرايط فعلي تحولات مثبتي در اين زمينه رخ دهد.» نيكسيرت تجربه شخصي خود در سفر به ۱۱ يا ۱۲ كشور جهان را اينطور توصيف ميكند: «در بسياري از كشورها به صورت رايگان به گردشگران كتابچهها و بروشورهاي باكيفيتي ارايه ميشود كه اطلاعات مفصلي درباره جاذبههاي گردشگري آن كشور دارد، اما در كشور ما چنين خدماتي بهطور گسترده وجود ندارد يا حداقل من اطلاعي از وجود چنين تبليغات و بروشورهايي ندارم. براي مثال در سفر به چين، بسياري از اين اطلاعات حتي در هتلها به گردشگران ارايه ميشود تا بتوانند راحتتر جاذبههاي مختلف را بشناسند و بازديد كنند.در صورتي كه گردشگري به كشور ما سفر كند، معمولا تنها از طريق ليدرها با مكانهاي معروف آشنا ميشود؛ درحالي كه ما در كشور خود جاذبههاي فراواني داريم كه حتي شايد خودمان نيز از آنها غافل باشيم. متاسفانه تبليغات و معرفي مناسبي براي اين اماكن صورت نميگيرد.»
يك عامل نوظهور
همزمان چالشهاي زيست محيطي كه در كشور رخ داده است هم در كنار ساير عواملي كه به كاهش ميل گردشگران براي انتخاب ايران به عنوان مقصد گردشگري منتهي ميشود، قرار ميگيرد؛ آمار فرونشستهايي كه تمام نقاط كشور را تحت تاثير قرار داده و حتي به بناهاي تاريخي شهر اصفهان هم رسيده است. اين فعال گردشگري در همين باره از خشك شدن درياچه اروميه نام ميبرد كه بر جذابيت برخي جاذبهها تاثير منفي گذاشته است: «گردشگران خارجي كه به دنبال بازديد از اين مناطق هستند، ممكن است در اينترنت اطلاعاتي بيابند كه با واقعيت تفاوت دارد و پس از سفر به ايران نااميد شوند؛ زيرا جاذبههاي موردانتظار در شرايط مناسبي نيستند يا حتي بهطور كامل از بين رفتهاند. وقتي به كشورهاي ديگر سفر ميكنيم، مشاهده ميكنيم كه حتي آثار تاريخي و فرهنگي كه تنها بيست سال قدمت دارند، چقدر براي آنها ارزشمند است و به دقت حفظ ميشوند تا آسيبي به آنها نرسد. در تركيه اگر يك سنگ يا بنايي حتي عمر كوتاهي داشته باشد، صاحبان مغازهها و مردم محلي بلافاصله آن را به عنوان يك اثر باستاني معرفي كرده و با تمهيداتي از آن محافظت ميكنند.در اين كشورها گردشگران با رغبت فراوان هزينه ميكنند تا از اين اماكن بازديد كنند و از تجربه حضور در آنها لذت ببرند. در مقابل، در ايران به ندرت چنين شرايطي مشاهده ميشود و بسياري از جاذبهها به خوبي محافظت نميشوند يا امكانات كافي براي جذب گردشگر ندارند.»
عوامل دخيل در كاهش تمايل گردشگران به يك كشور
گردشگران اغلب جز آنكه بخواهند مكاني تاريخي، فرهنگي يا جاذبه زيست محيطي در يك منطقه يا كشور را ببينند، به اين موضوع توجه دارند كه در كشور مقصد تا چه ميزان مورد احترام قرار ميگيرند و وسايل آسايش آنها فراهم است. گردشگر در سفر حال و هوايي تازه ميكند تا پس از بازگشت به شهر و كشور خود، با روحيهاي بهتر به كار و زندگي بازگردد، اما در ايران چقدر اين احساس راحتي فراهم است؟ نخستين نكتهاي كه نيكسيرت در مواجهه با اين سوال طرح ميكند، موضوعاتي است كه حول ماجراي حجاب مطرح است.«گردشگران خارجي كه به كشور ما سفر ميكنند، معمولا مساله حجاب برايشان اهميت چنداني ندارد، جز گردشگران از كشورهاي مسلمان كه تعدادشان نيز محدود است. وقتي در كشور ما، حجاب به صورت اجباري و با سختگيريهاي زياد اعمال ميشود و افراد نميتوانند به راحتي رفتار كنند، اين موضوع براي گردشگران راحتي لازم را فراهم نميكند. اگرچه هر كشوري مقررات خاص خود را دارد و بايد رعايت شود، اما نبايد سختگيريها به گونهاي باشد كه باعث ايجاد ناراحتي و محدوديت بيش از حد براي گردشگران شود.» در حالت عادي هر كشوري احتمالا قوانين و آداب و رسومي دارد كه بايد به آن احترام گذاشته شود، اما آيا كشوري كه به دنبال افزايش درآمدهاي خود به دنبال جذب گردشگر از فرهنگها و كشورهاي ديگر جهان است نبايد به عقايد و فرهنگ و حتي تمايلات گردشگر احترام بگذارد؟ اين سوالي است كه او در شرح آن ميگويد: «در زمينه جذب گردشگر، نياز است كه برخي مقررات با ملايمت بيشتري اجرا شوند. منظورم اين است كه بايد برخوردها و قوانين مربوط به گردشگران به گونهاي باشد كه آنها احساس راحتي و آزادي بيشتري داشته باشند. من در اصفهان توريستهايي ديدهام كه در اين باره گلايه داشتهاند، البته نه به تازگي و در سالهاي اخير كمتر اين حضور به چشم ميخورد. حدود دو يا سه سال پيش با گردشگري صحبت كردم كه به من گفت مردم ايران بسيار مهربان و مهماننواز هستند، اما شرايط سخت است و بايد دايما مراقب باشيم تا روسريمان از سر نيفتد يا شلوارمان كمي كوتاه نباشد.»
تمايل به سفر مجدد به يك مقصد گردشگري
در مجموع، فراهم كردن امكانات رفاهي مناسب و كاهش سختگيريها از عوامل مهمي است كه ميتواند جذب گردشگر خارجي را افزايش دهد و تجربه بهتري براي آنها رقم بزند تا درنهايت اين مقصد گردشگري را به ديگران هم معرفي كنند و ازسوي ديگر خود نيز تمايل داشته باشد در آينده دوباره اين مقصد را تجربه كند. آيا درباره ايران چنين اتفاقي رخ ميدهد؟ آنطور كه حبيبه نيكسيرت ميگويد بر اساس آمارها بسياري از گردشگراني كه به ايران سفر ميكنند، تمايل چنداني براي بازگشت مجدد ندارند، چراكه احساس راحتي و تفريح كافي در سفر اول خود نداشتهاند: «من مدت طولاني در تركيه زندگي كردهام و بسياري از افرادي كه اينجا پروژه دارند و كار ميكنند، معتقدند كه ايران تنها جايي است كه ميتوان پول درآورد و سپس آن را در كشورهاي ديگر يا كشور خودشان خرج كرد؛ زيرا امكانات تفريحي و رفاهي مورد انتظارشان در ايران فراهم نيست و در نتيجه از سفرشان رضايت كامل ندارند. مثلا تركها معمولا درآمد خوبي در ايران دارند و پس از كسب درآمد، به كشور خود بازميگردند و در آنجا زندگي آزادانهتري دارند و ميتوانند هر كاري كه ميخواهند انجام دهند.» او براساس تجربه و مشاهداتي كه دارد، توضيح ميدهد: «گردشگران خارجي معمولا تمايل زيادي به بازگشت به برخي كشورها دارند. براي مثال، در مورد تركيه ميتوان گفت كه بسياري از گردشگران علاقهمندند بارها و بارها به اين كشور سفر كنند، به ويژه به دليل تسهيلاتي مانند عدم نياز به ويزا براي برخي كشورها و نزديكي فرهنگي و جغرافيايي.گردشگران ترك، قبرس را به عنوان بخشي از كشور خود ميدانند و به راحتي و با علاقه زياد بين اين دو سفر ميكنند. همچنين كشورهاي اروپايي مانند فرانسه نيز مقصد محبوبي براي سفرهاي مكرر آنها به شمار ميرود، اما در مقابل، تجربه گردشگران خارجي در ايران معمولا به گونهاي است كه پس از يكبار سفر، تمايل زيادي براي بازگشت ندارند و معمولا بيان ميكنند كه همان يك بار كافي بوده است. اين تفاوت در استقبال مجدد گردشگران، ميتواند ناشي از عوامل مختلفي مانند تسهيلات سفر، شرايط رفاهي و پذيرش گردشگران باشد.» به گفته او از نظر بسياري از گردشگران خارجي ايران زيبا و جذاب است، اما تمايل چنداني براي بازگشت به اين كشور ندارند؛ دلايل متعددي براي اين موضوع وجود دارد: «يكي از اين دلايل سابقه نگرانيها و شك و شبهههايي است كه درباره گردشگران وجود دارد. به عنوان مثال، برخي گردشگران به عنوان افرادي مشكوك يا حتي جاسوس ديده ميشوند و اين باعث ميشود كه هنگام ورود يا خروج با مشكلات و بازجوييهايي مواجه شوند. چنين شرايطي در كشورهاي ديگر به اين شکل مشاهده نميشود.»
چند تغيير و درنهايت توسعه گردشگري
براي بهبود وضعيت جذب گردشگر و حفظ سرمايههاي انساني و مالي در كشور، لازم است كه قوانين و مقررات مرتبط با گردشگري و كار با ملايمت و انعطاف بيشتري اجرا شود تا هم گردشگران و هم فعالان اقتصادي احساس راحتي و رضايت بيشتري داشته باشند. اين كارشناس در همين راستا از كشور تركيه نام ميبرد كه در عرض چند سال توانست صنعت گردشگري خود را توسعه دهد و اقتصاد كشورشان را متحول كند: «شهرهايي مانند دوبي نيز با جذب گسترده گردشگران توانستهاند پيشرفت چشمگيري داشته باشند و به يكي از مراكز مهم گردشگري جهان تبديل شوند.اين نشان ميدهد كه سرمايهگذاري و توجه ويژه به صنعت گردشگري ميتواند باعث تحول و پيشرفت كشور شود، اما براي رسيدن به اين هدف، نيازمند ايجاد شرايط مناسب، امنيت، امكانات رفاهي و تبليغات موثر هستيم.در كشورهاي موفق در جذب گردشگران خارجي، گردشگران بهطور كامل آزاد هستند و هيچگونه آزار و اذيتي به آنها وارد نميشود. گردشگران احساس ميكنند كه در كشور خودشان هستند و اين حس راحتي و امنيت برايشان فراهم است. مردم محلي با احترام كامل و صميميت آماده راهنمايي و كمك به گردشگران هستند. به عنوان مثال، اگر گردشگري از آنها درخواست راهنمايي كند، به جاي اينكه صرفا بگويند «با تاكسي برو كه گرونه»، بهترين مسيرها و گزينههاي اقتصاديتر را با دقت و مهرباني به او پيشنهاد ميدهند و ارتباط خوبي برقرار ميكنند.» به گفته او اين مردم محلي معمولا به زبانهاي مختلفي مانند تركي، آذربايجاني، فارسي و حتي روسي تسلط دارند و اين مهارت زباني موجب ميشود گردشگران راحتتر با آنها ارتباط برقرار و احساس آرامش كنند. البته كمكهايي كه به گردشگران ارايه ميشود، رايگان نيست؛ بلكه در جاهايي كه نياز به خريد بليت وجود دارد، اين قوانين بهطور شفاف اجرا ميشود و هيچ مشكلي از اين بابت وجود ندارد، اما گردشگران ميتوانند آزادانه در شهر گردش كنند و در اماكن عمومي به راحتي رفتوآمد داشته باشند.«در اماكن مذهبي مانند مساجد، گردشگران زن كه روسري به همراه ندارند، با كمال احترام روسريهايي دراختيارشان قرار ميگيرد تا با رعايت احترام از اين مكانها بازديد كنند. مردم محلي نيز آگاه هستند كه در فضاي بيروني اماكن مذهبي، محدوديت پوشش به اندازه داخل آنها نيست و گردشگران ميتوانند با لباس راحت خود در فضاي بيرون حضور داشته باشند.»
نيكسيرت ميگويد: كشور ما از نظر جاذبههاي گردشگري بسيار غني و توانمند است و ظرفيت بسيار بالايي براي جذب گردشگر دارد، اما متاسفانه بسياري از مردم به دليل مشغلهها و دغدغههاي روزمره، انگيزه و فرصت كافي براي پذيرايي شايسته از گردشگران را ندارند. مقايسه وضعيت گردشگري ايران با كشورهاي پيشرو و همسايگانش نشان ميدهد كه هر چند ايران در سال ۲۰۲۳ حدود 6 ميليون گردشگر خارجي جذب كرد و روندي رو به رشد پس از كرونا داشت، اما وقايع سياسي -بهويژه جنگ ۱۲ روزه اخير- ورود گردشگران را تا كاهش ۷۵درصدي رساند؛ اتفاقي كه در كنار احتمال بازگشت تحريمها، اميدها براي رسيدن به وعده جذب ۱۰ ميليون گردشگر خارجي تا پايان سال ۱۴۰۴ را تحت تاثير جدي قرار داده است. براي مقايسه، تركيه در سال ۲۰۲۳ توانست حدود 49 ميليون گردشگر خارجي را پذيرش كند و درآمد گردشگري خود را به بيش از 54 ميليارد دلار برساند.همچنين كشور گرجستان در سال ۲۰۲۴ به ركورد تازهاي رسيد و بيش از 5 ميليون گردشگر بينالمللي داشته است؛ افزايشي برابر با ۹درصد نسبت به سال قبل. اين آمار از كشورهاي همسايه -در كنار وضعيت مناسب زيرساختي، سياستهاي راحتتر و امنيت نسبي- نشان ميدهند كه ايران با وجود پتانسيل زياد، هنوز نتوانسته همپاي آنها حركت كند.
تا زماني كه شرايط اقتصادي، فرهنگي، زيرساختي و روابط بينالمللي كه هماكنون تحت تاثير جنگ و تحريمهاست بهبود نيابد، امكان تحقق هدفهايي چون ورود ۱۰ ميليون گردشگر خارجي بسيار دشوار به نظر ميرسد.