• 1404 شنبه 19 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6160 -
  • 1404 شنبه 19 مهر

ميدان نبرد مشروعيت

علي ميرزامحمدي

گفت‌وگوهاي من با برخي افراد درباره ناكامي ترامپ در نوبل صلح دو ديدگاه غالب را در ميان افكار عمومي نشان مي‌دهد: ديدگاه اول ترامپ را نه تنها لايق اين جايزه نمي‌داند، بلكه او را فردي ضد صلح و جنگ‌افروز تلقي مي‌كند. در مقابل برخي افراد با اشاره به كيش شخصيت ترامپ معتقدند كه اي كاش ترامپ اين جايزه را دريافت مي‌كرد. آنها نگران هستند كه او پس از اين ناكامي، براي جبران سرخوردگي خود، دوباره به سياست‌هاي تهاجمي و جنگ‌افروزانه روي آورد. در حقيقت با توجه به نياز ترامپ براي ديده شدن، جایزه  نوبل صلح مي‌توانست به ابزار رواني و نمادين عليه تمايلات جنگ‌طلبانه‌اش تبديل شود.  واقعيت آن است كه جايزه نوبل صلح، بيش از يك نشانه افتخار، به ميدان رقابت مشروعيت‌ها و بازتاب قدرت نرم تبديل شده است. هيچ جايزه‌اي به اندازه اين جايزه، در معرض فشارهاي سياسي و قضاوت افكار عمومي نبوده است. دليل امر را شايد بتوان در اين امر جست‌وجو كرد كه مفهوم صلح، برخلاف علوم طبيعي، تعريف واحد و قابل سنجشي ندارد و هر بازيگر بين‌المللي از زاويه خود آن را بازتعريف مي‌كند. اعطای جايزه نوبل صلح از سال 1901 و به وصيت آلفرد نوبل آغاز شد. 
 او تاكيد داشت كه اين جايزه بايد به فرد يا نهادي اهدا شود كه بيشترين تلاش را براي دوستي ميان ملت‌ها، كاهش نظامي‌گري و ترويج محافل صلح انجام داده باشد. اما از همان ابتدا، انتخاب برندگان با بحث‌هاي گسترده‌اي همراه بوده است. در سال 1973، اعطاي جايزه به «هنري كیسينجر» و «له‌دوك‌تو» براي پايان دادن جنگ ويتنام، موجي از اعتراض برانگيخت. منتقدان معتقد بودند كه كسينجر در همان زمان دستور بمباران‌هاي گسترده صادر كرده بود. همچنين در سال، 1994، انتخاب شيمون پرز، اسحاق رابين و ياسر عرفات به دليل توافق اسلو، در جهان عرب و بخشي از افكار عمومي جهان با انتقاد شديد مواجه شده بود. 

در نمونه‌اي ديگر، در سال 2009 نيز انتخاب باراك اوباما در دوره رياست‌جمهوري‌اش و پيش از تحقق وعده‌هاي سياست خارجي باعث شد بسياري آن را «پيش‌پرداخت صلح» بنامند. اين نمونه‌ها نشان مي‌دهد كه جايزه نوبل صلح نه تنها پاداشي براي كنش‌هاي صلح‌طلبانه بوده، بلكه صحنه‌اي براي جدال روايت‌ها، تضاد منافع و سنجش مشروعيت سياستمداران نيز بوده است. انتخاب ماريا كورينا ماچادو، رهبر اپوزيسيون ونزوئلا، موج جديدي از موضع‌گيري‌هاي سياسي را برانگيخته است. پوتين معتقد است اعتبار اين جايزه تا حد زيادي از بين رفته و سخنگوي كاخ سفيد آن را «ترجيح سياست بر صلح» خواند. ترامپ پس از اعلام نتايج اظهار داشت: «من به هشت جنگ خاتمه دادم، اما كميته نوبل هر كاري دلش بخواهد مي‌كند.»  نكته قابل توجه اين است كه كمتر دولت يا سياستمداري از انتخاب برندگان جوايز نوبل در رشته‌هاي علمي مانند فيزيك، شيمي يا پزشكي انتقاد مي‌كند، زيرا معيارهاي علمي و قابل سنجش در آن حوزه‌ها پذيرفته شده است. اما در صلح، معيارها مبهم و تعريف‌پذيري آنها سياسي است. اينكه چه كسي صلح را تعريف مي‌كند و اينكه صلح پايان جنگ است يا آغاز عدالت، چندان روشن نيست و اينكه آيا سياستمداري كه در يك منطقه صلح مي‌آورد، اما در جايي ديگر جنگ، شايسته اين عنوان است يا خير؟! اين ابهام‌ها و اختلاف‌ها موجب شده است برخي نهادها، علاوه بر نوبل صلح، در جهان و به ويژه در كشورهاي اسلامي و منطقه‌اي جوايز رقيب براي تقدير از صلح‌طلبان ايجاد كنند. اين جوايز، هر يك معيارهاي متفاوتي براي شايستگي صلح تعيين مي‌كنند. برخي بر اقدامات عملي و اثرگذاري مدني و حقوق بشري تاكيد دارند، برخي ديگر بر ارزش‌ها و آموزه‌هاي ديني و اخلاقي و برخي بر توانايي سياسي و نمادين افراد. اين تنوع جوايز نشان مي‌دهد كه مفهوم صلح نه يك حقيقت واحد، بلكه چندگانه و روايت‌پذير است. در اين ميان، نوبل صلح بيشتر به بازنمايي قدرت نرم و مشروعيت سياسي جهاني مي‌پردازد، در حالي كه جوايز جايگزين، مشروعيت محلي، اخلاقي يا عملي را برجسته مي‌كنند. از منظري ديگر، دهه‌هاي گذشته، تعيين برندگان اين جايزه در فضايي محدود و تحت كنترل رسانه‌هاي رسمي انجام مي‌شد، اما در عصر شبكه‌هاي اجتماعي، هر انتخاب كميته نوبل در معرض قضاوت فوري ميليون‌ها كاربر و پويش‌هاي مجازي قرار مي‌گيرد. نوبل صلح از تصميمي در اتاق‌هاي بسته، به ميدان عمومي مشروعيت تبديل شده؛ ميداني كه هر انتخاب در آن، يك رويداد سياسي جهاني است. در اين معنا، نوبل صلح بيش از آنكه فقط پاداش كنشگران صلح باشد، آيينه‌اي است كه در آن مي‌توان چهره سياست جهاني و تغييرات نظم بين‌الملل را ديد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون