• 1404 يکشنبه 20 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6161 -
  • 1404 يکشنبه 20 مهر

گزارشي درباره هنرمندان نابيناي موسيقي به مناسبت روز جهاني «عصاي سفيد»

ديدن با چشم‌هاي خنياگري

هاتف شرار

موسيقي از اساس، پديده‌اي شنيداري است و اگر نگاهي به تاريخ داشته باشيم، اين هنر براي نابينايان وسيله‌‌اي براي بيان حس‌ها و شهوداتشان بوده است و خيلي وقت‌ها هم حساسيت شنيداري آنها را نمايان‌تر مي‌كند. موسيقي هنر ديرپايي است كه مدت‌ها بعد از پديد آمدنش با نُت نوشته شد و در ايران و كشورهاي همجوار نيز با حروف ابجد نشانه‌گذاري مي‌شد تا به اين وسيله آثار موسيقي ثبت شوند، اما اين هنر همچنان در ماهيت خود، شنيداري باقي ماند. نابينايان، از يكي از مهم‌ترين حواس پنج‌گانه يعني بينايي محروم هستند، اما حواس ديگرشان به ‌ويژه حس شنوايي و لامسه، به دلايل مختلف از جمله اينكه بيشتر از اين حواس استفاده مي‌كنند، فعال‌تر و دقيق‌تر عمل مي‌كند. در اينجا اشاره‌اي خواهيم داشت به موسيقيداناني كه نابينا بودند و با نواختن، نام خود را در دنياي موسيقي مانا كردند؛ باشد كه اين نوشتار چراغ راهي براي عزيزان علاقه‌مند به هنر شود چه نابيناياني كه دوست دارند اين هنر را ادامه بدهند و چه كساني كه در اين عرصه تصميم‌گير و تصميم‌ساز هستند تا توجه بيشتري به اقشار مختلف جامعه از جمله نابينايان داشته باشند.

موسيقيدانان نابيناي ايران و جهان
از مفاخر موسيقايي كهن، مي‌توان از رودكي بزرگ، پدر شعر فارسي ياد كرد. اگر چه برخي او را نابيناي مادرزاد دانسته‌اند، اما چنين نيست؛ رودكي در اواسط عمر نابينا شد، زيرا در اشعارش توصيفاتي از طبيعت وجود دارد كه تنها با چشم ظاهري ممكن است، ديده شده باشد. او چنگ مي‌نواخت و موسيقيداني چيره‌دست بود. از اين دست مثال‌هاي مختلفي مي‌توان زد. در ميان موسيقيدانان معاصر بايد از يكي از بزرگ‌ترين استادان و معلمان موسيقي ايران ياد كرد؛ نورعلي‌خان برومند. او شاگردان برجسته‌اي همچون اكبر گلپايگاني، محمدرضا شجريان، محمدرضا لطفي و بسياري ديگر را پرورش داد و به جامعه‌ موسيقي معرفي كرد. برومند كه از نوجواني با هدف تحصيلات پزشكي در آلمان اقامت داشت، پس از اينكه نابينا شد تحصيلات پزشكي خود را رها كرد و به ايران بازگشت، اما همچنان به فعاليت خود در حوزه موسيقي ادامه داد. در ايران و جهان، موسيقيدانان نابيناي بسياري داريم كه با نُت موسيقي آشنايي كامل دارند.
در ميان هنرمندان بزرگ جهان هم نابيناياني هستند كه آهنگساز، تنظيم‌كننده و خواننده‌هاي برجسته‌اي محسوب مي‌شوند؛ از ري چارلز كبير گرفته تا آندره بوچلي و استيوي واندر. در ايران نيز در اوايل دهه‌ 30، استاد جواد معروفي و حسين‌علي وزيري‌تبار آموزش علمي موسيقي را براي نابينايان آغاز كردند. در كنار آنها، هنرمنداني چون عليرضا ايزدي، نوازنده‌ ويلنسل كه در قيد حيات هستند، به آموزش اين گروه از هنرمندان پرداختند. در آن دوران، شاگردان نابيناي بسياري پرورش يافتند؛ از جمله زنده‌ياد علي‌اكبر دودانگه، احمدزاده، حسين برزويي و بسياري ديگر. همچنين مي‌توان از استادان زنده‌ياد عليرضا جعفريان و نصرالله شيرين‌آبادي هم ياد كرد كه نوازندگان برجسته ويولن و آهنگسازان توانمندي بودند. خسرو چناريان نيز از بزرگ‌ترين ويولنيست‌هاي حال حاضر ايران است كه از شاگردان استاد رحمت‌الله بديعي بوده و به سبك استاد حبيب‌الله بديعي مي‌نوازد. مهارت او چنان بود كه موجب حيرت استاد بديعي و پرويز ياحقي شد.

نقش تاثيرگذار محمود رضايي در موسيقي نابينايان
استاد محمود رضايي، چهره‌اي بي‌بديل در موسيقي نابينايان است كه من به عنوان كسي كه سال‌ها در اين عرصه فعاليت دارم، او را «پدر علمي موسيقي نابينايان» مي‌نامم و احتمالا خيلي‌ها با من هم‌نظر خواهند بود. او كتاب‌هاي فراواني براي نابينايان تدوين، تاليف و ترجمه كرد و آنها را به خط بريل برگرداند؛ از جمله كتاب‌هاي آموزشي پيانو، ترانه‌هاي نُت‌نويسي‌ شده و دستور سنتور استاد فرامرز پايور. 
جا دارد در اين مطلب كه بر موسيقي نابينايان تمركز دارد و با توجه به همزماني سالگرد درگذشت استاد رضايي، مختصري درباره ايشان بگويم. محمود رضايي سال 1335 در شهر محلات متولد شد و در مدرسه نابينايان درس خواند. ايشان سه مدرك كارشناسي داشت؛ حقوق، موسيقي و مترجمي زبان انگليسي و البته كارشناسي ارشد او در رشته زبان‌شناسي بود. با توجه به تحصيلات و دغدغه‌اش در اين زمينه براي موسيقي نابينايان خدمات بسياري انجام داد. او رديف‌هاي موسيقي اصيل را نزد محمود كريمي رديف‌دان معروف آموخت. ايشان كتاب‌هاي بسياري را نت‌نگاري كرد و به خط بريل نوشت در واقع بسياري از كتاب‌هاي موسيقي را به خط بريل برگرداند تا نابينانايان هم بتوانند از آنها استفاده كنند، مثل كتاب دستور سنتور، كتاب پوزولي براي پيانو، كتاب مجموعه ترانه‌هايي از موسيقي ملي. او شاگردان زيادي را هم تربيت كرد. آهنگساز بسيار خوبي بود گاهي وقت‌ها هم ترانه آهنگ‌هايش را خودش مي‌سرود. در اواخر دهه هفتاد گروه موسيقي نابينايان پيك اميد را تشكيل دادند كه رهبري و سرپرستي اين اركستر را خود شادروان محمود رضايي بر عهده داشت كه بیشتر اوقات با خوانندگي غلامحسين اشرفي و چند برنامه با صداي مهرداد پيكرزاده ضبط شد كه اكثر نوازندگان آن از نابينايان بودند. در سال 1382 با همين اركستر و با همكاري بسياري از هنرمندان بينا آلبوم «تك درخت» را با صداي غلامحسين اشرفي منتشر كردند. در سال 1393 هم آلبوم «چه مي‌شد» شامل مجموعه بازخواني آثار گذشتگان را با صداي بنده هاتف شرار و با تنظيم شادروان رضايي روانه بازار كردند. استاد رضايي هفدهم مهر ماه 1394 يعني 10 سال پيش بر اثر سكته مغزي در حالي كه فقط ۵۹ سال داشت، چشم از جهان فروبست. يادش را گرامي مي‌داريم، چرا كه فعاليت ايشان در دنياي موسيقي نابينايان همچنان تاثيرات خودش را خواهد گذاشت.

نابينايان هم مي‌توانند موسيقي را علمي كار كنند
بسياري از مردم از من پرسيده‌اند كه آيا نابينايان تنها از طريق گوش يا به اصطلاح «سينه ‌به‌ سينه» موسيقي را مي‌آموزند؟ پاسخ اين است همان‌طور كه خط بريل كه خط مخصوص نابينايان است، يك زبان بين‌المللي به شمار مي‌رود، نُت‌نويسي بريل نيز به ‌صورت جهاني اجرا مي‌شود، پس موسيقي نابينايان مي‌تواند علمي و آكادميك نيز آموزش داده شود. در بحث فني بايد گفت كه «پنج‌ خط حامل» از اركان اصلي نُت‌نويسي براي نابينايان مفهوم متفاوتي دارد. آنها نمي‌توانند هنگام نوازندگي، همزمان نُت را بخوانند و اجرا كنند، زيرا هر دو دست آنها درگير ساز است. از اين رو، ناچار هستند كه نُت را از پيش حفظ كنند و سپس بنوازند كه البته اين كار با «نواختن سينه ‌به‌ سينه» تفاوت دارد، زيرا در شيوه‌ علمي، نابينا نُت را با ذهن و حافظه‌ موسيقايي خود اجرا مي‌كند. بسياري از هنرمندان نابينا با اصول هارموني و اركستراسيون آشنا هستند و تنظيم‌هاي ارزشمندي را نيز پديد آورده‌اند. ازجمله استادان محمود رضايي، علي‌اكبر دودانگه و زنده‌ياد محمدرضا لكا، كه از چهره‌هاي تاثيرگذار و خلاق موسيقي بودند.
پيش‌تر در مدارس نابينايان، بر آموزش سرود تاكيد مي‌شد و چون بيشتر مدرسان پيانو مي‌نواختند اين ساز در ميان نابينايان محبوبيت فراواني پيدا كرد. با اين حال، بعدها بسياري از آنها به سازهاي گوناگون ديگر روي آوردند. براي نمونه مي‌توان از زنده‌ياد محمود بلوري، نوازنده‌ عود و رهبر اركستر آذربايجاني‌ نام برد.
نوازندگان سنتور چون زنده‌ياد شاپور سليمان‌زاده و ناصر نظري نيز از شاگردان زنده‌ياد منصور صارمي بودند و بسيار دلنشين مي‌نواختند. هر چند سنتور از دشوارترين سازها براي نابينايان است؛ چرا كه به دليل تراكم سيم‌ها و فاصله حدود 30 سانتي‌متري ميان ساز و نوازنده، تماس مستقيم و كنترل فيزيكي دشوار مي‌شود. از همين رو برخي نوازندگان آن را براي نابينايان «تقريبا غيرممكن» مي‌دانند. با اين ‌حال، امروز نابيناياني هستند كه اين ساز را به ‌خوبي مي‌نوازند و دشواري آن را پشت سر گذاشته‌اند و ثابت كردند كه چيزي غيرممكن نيست.
از آنجا كه ساز خود من هم سنتور است، برخلاف اين باور معتقدم آموختن آن براي نابينايان ممكن است؛ درست است كه دشوار نواخته مي‌شود، اما غيرممكن نيست. آهنگسازاني كه پيش‌تر نام آنها آمد، ملودي‌سازان توانايي بودند و گاه تنظيم آثارشان را ديگران بر عهده مي‌گرفتند. با اين ‌حال، چهره‌هايي چون زنده‌ياد محمود رضايي و عليرضا خواجه‌نوري ازجمله تنظيم‌كنندگان برجسته‌ نابينا به شمار مي‌رفتند. خواجه‌نوري پيانو مي‌نواخت و با اركستراسيون آشنايي كامل داشت و رضايي نيز فارغ‌التحصيل دانشكده‌ هنرهاي زيبا بود؛ تنظيم‌هاي او در آلبوم‌هاي «تك‌ درخت» و «چه مي‌شد» به‌ خوبي نمايان است.
خوشبختانه امروز نابينايان هنرمند بسياري داريم كه تحصيلات آكادميك موسيقي را نيز پشت سر گذاشته‌اند و از دانشگاه‌هاي مختلف موسيقي فارغ‌التحصيل شده‌اند. پرسشي كه گاه مطرح مي‌شود، اين است كه آيا نابينايان مي‌توانند رهبري اركستر را هم بر عهده بگيرند؟ پاسخ مثبت است، هرچند دشوار. اگر رهبر نابينا جاي دقيق نوازندگان را روي صحنه بشناسد، مي‌تواند با تكيه بر شنوايي و تمركز بالا، اركستر را هدايت كند. نابينايان گوش‌هايي دقيق و حسي عميق دارند و صدا به تبعيت آن موسيقي براي آنها دغدغه‌اي جدي و دروني است. اين موضوع، گستره گفت‌وگوهاي بسياري را مي‌طلبد كه مجال آن اينجا نيست و بايد در مقالات و نوشتارهاي جداگانه‌اي ديگر درباره‌ نُت‌نگاري، آموزش و فعاليت‌هاي موسيقايي نابينايان به آن توجه شود و مورد بررسي قرار بگيرد. در پايان، بي‌هيچ ترتيب خاصي، فهرستي از نام موسيقيدانان برجسته‌ نابينا را مي‌آورم كه برخي در كودكي يا ميانسالي بينايي خود را از دست دادند. حسن معتمدالدوله، نورعلي‌خان برومند، علي‌اكبر دودانگه، احمدزاده، رضا سحبان، عليرضا خواجه‌نوري، محمود رضايي، محمدرضا لكا، عليرضا جعفريان، نصرالله شيرين‌آبادي، خسرو چناريان، ناصر نظري، شاپور سليمان‌زاده، حسين برزويي، دكتر ميثم خاتمي‌نيا، غلامحسين اشرفي، داوود جعفري، فرهاد و فرود گرگين‌پور، حسين ياوري اصفهاني معروف به ياور ني زن و همچنين غلامرضا چمك كه شاگرد زنده‌ياد ايرج بسطامي بود و سال‌ها در راديو و تلويزيون كرمان هم فعاليت داشت. اين نكته را هم يادآور مي‌شوم كه حتي هنرمنداني هستند كه مادرزاد نابينا بودند، اما موسيقي را به عنوان مسير خود انتخاب كردند و موفق هم شدند.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون