مردِ آرشهپرانيهاي ماندگار
بابك بختياري
33 سال در كمال ناباوری از درگذشت استاد حبيبالله بديعی گذشت. بارها از زبان استاد پرويز ياحقی شنيده بودم كه تا سالها هنرمندي مانند بديعی نخواهد آمد. در اوايل دهه 30، نواي ساز بديعی كاملا رنگ و بوی هنر ابوالحسن صبا را میداد. البته اين را هم يادآور شوم كه بديعي مقدمات را نزد دكتر لطفالله مفخم پايان كه از مهمترين شاگردان استاد صبا، به شمار ميرفت، آموخته بود. برادر بزرگش، دكتر ربيع بديعی كه استاد جغرافيا بود و تاليفاتی در اين زمينه داشت، برای خود ويولنی تهيه كرد، اما كار كردن موسيقي را ادامه نداد. در منزل پدري بديعي، وقتی صفحات صبا پخش میشد، زنگ شتر استاد ابوالحسن صبا روی حبيب كه آن روزها هنوز نوجوان بود، اثر بسياري گذاشت. به همين علت، دور از چشم خانواده، ساز برادرش را برميداشت. برادرش، وقتی اين عشق و علاقه را در حبيب ديد، او را نزد دوست خودش مفخم پايان كه او هم تحصيلاتش در زمينه جغرافيا بود، برای تعليم ويولن برد. حبيب تمام مقدمات و رديفهای صبا را آموخت. پس از مدتی با معرفی حسين ملك، مستقيم نزد استاد صبا رفت و دوره تكميلی آوازها و نتهای چاپ نشده صبا را يك سال و نيم و بهطور مستقيم نزد او آموخت. برای پيشرفت آرشهكشي و آشنايی با تكنيكهای غربی نزد جينگوزيان كه از باكو آمده بود، متد تكنيكهای غربی آرشه را فرا گرفت. حبيبالله بديعی بعد از صبا بهشدت تحت تاثير استاد مهدی خالدی قرار گرفت؛ البته بايد اشاره كنم تمام نوازندگان آن عصر در دهه 30 تحت تاثير خالدی بودند؛ به قول استاد پرويز ياحقی، «خالدي يكهتاز ميدان بود». جملهبندیهای آوازی، تحريرها و حالات احساسی و رمانسوار در آوازها و در ساز بديعی بینهايت تحت تاثير سبك خالدی است، توامان با تكنيك قوی آرشه و ملاحت و ظرافت آن. چپ و راست آرشهكشی بديعی در عين قدرت با زيبايی خاص و نرمی همراه بود. آرشهپرانیهای متعدد، آرشههای استياكاتو و اسپيكاتو كه از ابداعات استاد صبا از سازهای مضرابی بود، از ويژگیهای ممتاز نوازندگی بديعي به شمار میرفت. از مضرابهای ريز، درّاب و ديگر ظرايف نوازندگی، بعد از صبا، خالدی و بديعی هر كدام به شيوهای تاثير گرفته و ادامه دادند. بعدها پنجههای شيرين، پر از سوز و حال و قدرت بيان، تنوع و استواری در بداههنوازی استاد پرويز ياحقی روی بديعی تاثير بسياری گذاشت. اكثر بداههنوازیهای استاد حبيبالله بديعی با زندهياد منصور صارمی همراه بود. حضور در راديو، رهبری اركستر شماره شش و از سال ۱۳۳۷ به بعد حضور در برنامه گلها و در دهه پنجاه برنامه تكنوازان، از مقاطع مهم كار هنری حبيبالله بديعي به شمار میرود. در زمينه آهنگسازی نيز آثاری از او با صدای همسر اولش، خانم شمس تا همسر دومش، خانم رويا كه هر دو خواننده بودند تا خانم مهستي كه خواننده زن مورد علاقه و پسند او بود و همچنين با صدای خانمها دلكش، مرضيه، الهه، پوران، هايده و حميرا تا كوروس سرهنگزاده باقی مانده است. آثاری مانند «گريز»، «به ياد گذشته»، «كعبه دلها»، الهی بمونی»، «اگر رسد»، «چرا چرا» و... بديعی در نيمه دهه شصت برای عمل جراحی قلب راهی امريكا شد. دو اثر برای مهستی ساخت: يكی «بس كن» در سهگاه و ديگری «بیمحبت» در بيات اصفهان، هر دو با كلام ليلا كسری. قطعه «بیمحبت» با تنظيم استاد احمد پژمان همراه بود. آخرين ساخته او با كلام سيمين بهبهانی و با صدای هايده كه با صدای بديعی دوصدايی همراه بود، از آثار ارزشمند پايانی او به شمار میرود. استاد حبيبالله بديعی بیترديد يكی از ويولنيستهای صاحب سبك تاريخ موسيقی ايران در كنار استاد پرويز ياحقی است كه تا قرنها نامش در سرگذشت موسيقی ايران خواهد درخشيد. روحش شاد و يادش گرامی باد.