چند نكته درباره سكانس پاياني ناصر تقوايي
تينا جلالي
همانقدر كه ناصرتقوايي كارگردان ، فيلمساز درجه يك و متفاوتي بود، همانقدر كه فيلمهايش ناب و با ارزش بود، همانقدر كه تنها سريالش در تاريخ جاودان شد، مراسم تشييع جنازه باشكوه و متفاوتي هم داشت. كلمه «باشكوه» اينجا نه از سرتعارف و خوشامدگويي كه مراسم تشييع و خاكسپاري او به معناي واقعي كلمه بينظير برگزار شد. طبق گفته فرزند ناصر تقوايي و همينطور همسرش مرضيه وفامهر، تقوايي وصيت كرده بود 1- كسي با لباس سياه در مراسمش حاضر نشود و همه پيراهن سفيد بپوشند 2- از تابوت براي تشييع پيكر او استفاده شود، در مراسم خداحافظي او دقيقا به وصيت تقوايي عمل شد. بیشتر حاضران لباسي سفيد بر تن داشتند، طوريكه سفيدي لباس حاضران در عكسها كاملا مشهود بود؛ اگر هم تك و توك كسي لباس سياه بر تن داشت از وصيت تقوايي خبر نداشت. با اينكه مراسم در دو مكان مجزا (خانه سينما شماره 2 و امامزاده طاهر كرج) برگزار شد، اما نظم خاصي در كليت برنامهها وجود داشت. پيكر ناصر تقوايي همراه با تشويقهاي طولاني بر دوش افرادي با كت و شلوار سفيد حمل ميشد و اين خود بخش متمايزكننده مراسم بدرقه ناصر تقوايي بود. اكثر سينماگران سرشناس به همراه مديران سينمايي در مراسم تقوايي حاضر شدند. رضا كيانيان، رخشان بني اعتماد، كتايون رياحي، حسن پورشيرازي، عليرضا داودنژاد، سعيد پورصميمي، جهانگير كوثري، سارا بهرامي، منوچهر شاهسواري، فرزاد مؤتمن، رائد فريدزاده، همايون اسعديان، سعيد عقيقي، حبيب رضايي، علي اوجي، محمد مهدي عسگرپور، سيفالله صمديان، عليرضا رضاداد، احمد مسجد جامعي، پژمان بازغي، پانتهآپناهي، شهاب حسيني، حامد بهداد و... از حاضران در مراسم بودند. اما يكي از بخشهاي جذاب برنامه تشييع ناصر تقوايي، به اجراي مراسم هلهله، سنج و دمامزني محسن شريفيان و علي مردانه و دانش اقباشاوي مربوط ميشد كه با استقبال حاضران همراه بود. ناصر تقوايي از خطه جنوب بود و عزاداري جنوبي هم براي احترام به او برگزار شد. اما اين كارگردان، مستندي معروف با عنوان «اربعين» محصول 1349 دارد كه مستندي ماندگار و ويژه در كارنامه او است . صحنههاي سنج و دمامزني محسن شريفيان، علي مردانه و دانش اقباشاوي در مراسم بدرقه اين كارگردان، بسيار يادآور مستند «اربعين» اين كارگردان بود. نكتهاي كه در مراسم بدرقه ناصر تقوايي زياد به چشم آمد پارچهاي بود كه روي تابوت او كشيده شده بود، روي تابوت نوشته شده بود: «هر چيز كه نو نشود كهنه ميشود» اين نوشته روي تابوت تقوايي در فضاي مجازي با تفسيرها و تعبيرهاي متفاوتي همراه بود. در بخشي از اين مراسم صحبتهاي ناصر تقوايي با صداي خودش درباره وضعيت سينما، مقوله نظارت، جايگاه روشنفكر در جامعه و وضعيت ادبيات پخش شد، تقوايي در بخشي از صحبتها گفته بود «چه كسي پاسخگوي عمر از دست رفته ما خواهد بود؟» در اين مراسم سرود اي ايران از فيلم «اي ايران» اين هنرمند بزرگ هم پخش شد. همچنين مرضيه وفامهر در بخشي از برنامه به شاهنامهخواني پرداخت و به خواندن شعر «به نام خداوند خورشيد و ماه/ كه دل را به نامش خرد داد راه» از فردوسي پرداخت. وفامهر، وقتي به اين مصراع رسيد كه توانا بود هر كه دانا بود، گفت: ناصر تقوايي ميگفت مهمترين و زيباترين و قويترين جمله ادبيات فارسي اين است: توانا بود هركه دانا بود، و به خواندن ادامه داد كه: ز دانش دل پير برنا بود. يكي از كارگردانان سينما بعد از پايان مراسم در استوري نوشت: رفتن ناصر تقوايي مثل خودش و فيلمهايش متفاوت بود. پر از نشانهها و استعارهها . اگرچه بخشي از تفاوت مراسم خداحافظي تقوايي به وصيت خود كارگردان مربوط بود اما بدون شك بخش ديگر آن حاصل مديريت درست و فكر شده، همسر تقوايي مرضيه وفامهر و با همكاري خانه سينما صورت گرفت.