• 1404 سه‌شنبه 29 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6169 -
  • 1404 سه‌شنبه 29 مهر

درويش رفت، هاشميان هم مي‌رود اما...

آيا واقعا پرسپوليس در بحران است؟

آيا پرسپوليس واقعا در بحران به سر مي‌برد؟ عجله نكنيد! اصلا قرار نيست بحث، سمت درست يا غلط بودن استعفاي درويش يا احتمال بركناري وحيد هاشميان برود. درويش كه رفته و هاشميان هم به احتمال 99‌درصد خواهد رفت. اين را منابع آگاه داخل باشگاه به ما اطلاع دادند. اگر هاشميان هنوز بركنار نشده و خبر اولتيماتوم براي دو بازي به او مطرح شده به خاطر اين است كه هنوز باشگاه گزينه‌اي پيدا نكرده كه روي نيمكت بنشاند. و الا همان خبري كه روز گذشته در «اعتماد» خوانديد -  رفتن هاشميان قطعي است - به قوت خود باقي است.  آيا پرسپوليس در بحران است؟ برخي معتقدند بله! 7 بازي و كسب 8 امتياز براي پرسپوليس با آن پيشينه و سوابق قهرماني اصلا پذيرفتني نيست و به همين دليل تيم در بحران است. برخي هم مي‌گويند خير! پرسپوليس از صدر جدول تنها 4 امتياز فاصله دارد و دو تيم مدعي كه احتمالا در كورس قهرماني قرار مي‌گيرند فعلا دو و يك امتياز بيشتر كسب كرده‌اند. پس هنوز مشكلي وجود ندارد. اينجا دسته سومي هم داريم كه دقيقا با استدلال دسته دوم نتيجه مي‌گيرند تيم در بحران است. آنها مي‌گويند هر سه تيم پرسپوليس، استقلال و سپاهان در بحران هستند.  چرا بايد اين مساله روشن شود؟ پاسخ واضح است! تغيير سرمربي و حالا در مورد خاص پرسپوليس؛ مديرعامل چيزي نيست كه شما هر روز بتوانيد انجام بدهيد. شما نمي‌توانيد بابت هر چند‌تا بازي كه تيم نتيجه نگرفت تمام ساختار باشگاه يا كادرفني را تغيير بدهيد. بنابراين لازم است تعريف درستي از كلمه بحران ارائه بدهيم. مثلا در فوتبال انگليس ليورپول قهرمان فصل قبل چهار بازي پياپي شكست خورده است. آنها سه بازي در ليگ برتر و يك بازي در ليگ قهرمانان باخته‌اند و جالب است بدانيد برخي رسانه‌هاي انگليسي بعد از شكست قرمزهاي آنفيلد در خانه مقابل دشمن ديرينه يعني منچستر تازه از لفظ بحران استفاده كردند. دقت كنيد! چهار باخت پياپي براي مدافع عنوان قهرماني و تيمي كه در نقل و انتقالات ركورد ليگ برتر را در هزينه شكست. نكته مهم‌تر اينكه بعد از برچسب بحران روي وضعيت ليورپول هيچ كس، مطلقا هيچ كس از تغيير كادرفني حرفي به ميان نمي‌آورد! هيچ كس دنبال جانشين براي اسلات نيست. هر روز خبر نمي‌آيد يكي از اعضاي هيات‌مديره باشگاه با يك سرمربي جديد وارد مذاكره شده. كلوپ، راجرز و ساير مربيان قديمي ليورپول وارد تيترهاي رسانه‌ها نمي‌شوند.  قبول دارم كه اينجا ايران است و آنجا انگليس. اگرچه نام ليگ هر دو كشور برتر است اما هر گردي گردو نيست. ولي به هر حال وقتي در مورد فوتبال حرف مي‌زنيم بايد از منطقي پيروي كنيم يا نه؟ هواداران پرسپوليس مي‌گويند اگر بحثي از اخراج اسلات مطرح نيست چون او فصل پيش تيم را قهرمان كرده اما وحيد هاشميان چه؟ اين اعتراض درستي است به اين شرط كه يادمان بيايد دو سال قبل يحيي گل‌محمدي با آن همه جام بعد از چند بازي نتيجه نگرفتن در حالي كه تيمش هنوز در كورس قهرماني بود «حياكن رهاكن شنيد». در همين ليورپول يورگن كلوپ در هفته‌هاي اول نتيجه نگرفت و با اينكه سابقه‌اي در آنفيلد نداشت به كار خودش ادامه داد.  حالا مي‌رسيم به غم‌انگيزترين نقطه ماجرا؛ بخش عمده‌اي از نارضايتي هواداران از كادرفني تيم‌شان - هر تيمي-  از طريق دلال‌ها و فضاسازي رسانه‌اي شكل مي‌گيرد و كاذب است. به ياد بياوريد اتفاقي كه فصل پيش براي استقلال رخ داد. هنوز فصل شروع نشده بود هجمه عليه جواد نكونام شروع شد و در حالي كه تنها دو، سه هفته از شروع ليگ گذشته بود به هواداران القا كردند تيم وارد بحران شده و نمي‌تواند نتيجه بگيرد. خود پرسپوليس با گاريدو در كورس قهرماني قرار داشت و در شش بازي اول فصل 14 امتياز گرفته بود اما مي‌گفتند تيم خوب نتيجه نگرفته و بحران زده است. نگاه كنيد! نمي‌شود هم تيمي كه از 6 بازي 14 امتياز گرفته بحران‌زده باشد و هم تيمي كه 8 امتياز گرفته! يك جاي كار مي‌لنگد.  نكته نهايي! هيچ تيمي در اين فصل در حد يك مدعي ظاهر نشده و احتمالا قهرمان ليگ در انتهاي فصل با امتيازي كمتر از 60 جام را بالاي سر خواهد برد. حالا هواداران -هواداران هر تيمي- پاسخ بدهند اگر تيم‌شان با 50 و چند امتياز كه امتياز پاييني در ليگ به حساب مي‌آيد (تقريبا 50 درصد موفقيت) قهرمان شود چه احساسي پيدا مي‌كنند؟ آيا خواهند گفت اين قهرماني به درد نمي‌خورد؟ آيا مي‌گويند قهرمان شديم ولي در بحران هستيم؟ يا سرمست از كسب جام خواهند گفت ما در ليگ بهتر از سايرين بوديم و همين كافي است؟ تاكيد مي‌كنيم كه اين متن ابدا در دفاع از وحيد هاشميان نيست اگرچه در دفاع از ثبات در فوتبال هست. وحيد هاشميان عوض خواهد شد و اين خارج از اختيار رسانه‌ها و حتي هواداران است. هواداران معمولا وسيله قرار مي‌گيرند تا اين اتفاق راحت‌تر رخ دهد. اما ما نياز به بازتعريف برخي كلمات در فوتبال داريم. به بازيكني كه توي يك فصل پنج اثرگذاري روي گل دارد لقب شاه‌ماهي نقل و انتقالات مي‌دهيم، به تيمي كه چهار امتياز با صدر جدول فاصله دارد و 24 هفته پيش رو مي‌گوييم بحران زده و تصور مي‌كنيم تيم محبوب‌مان هر سال بايد قهرمان شود و اگر نشد بايد تمام باشگاه كن‌فيكون شود. ما سال‌ها با اين دست فرمان جلو آمديم و به اين نقطه رسيديم. اگر كيفيت فوتبال ما امروز لذت بخش و دوست داشتني است بايد همين مسير را ادامه دهيم در غير اين‌صورت لازم است فكر جديدي كنيم. درست همان كاري كه مديران منچستر در اين فصل انجام دادند. بعد از سال‌ها تغييرات سريالي سرمربيان كه هيچ كدام به نتيجه نرسيدند سر جيم رتكيليف مالك سهام اكثريت يونايتد بعد از شروع ضعيف تيم در فصل جديد در مورد احتمال تغيير آموريم سرمربي تيم گفت: شما نمي‌توانيد باشگاهي مانند منچستريونايتد را با واكنش‌هاي هيجاني  به حرف‌هاي ديگران كه هر هفته از يك نفر انتقاد مي‌كنند،   اداره كنيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون