• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3329 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۸ شهريور

معاون آسيا، اقيانوسيه وزارت امور خارجه در گفت‌وگو با «اعتماد»:

ديگر شرايط ويژه‌اي براي چين در پساتحريم نخواهيم داشت

محمدابراهيم ترقي‌نژاد/ ابراهيم رحيم‌پور از دو سال پيش تا به امروز معاونت آسيا، اقيانوسيه و كشورهاي مشترك‌المنافع وزارت امور خارجه را برعهده دارد؛ معاونتي كه حوزه وسيعي از كشورها از تركيه، افغانستان و هندوستان تا روسيه، چين و ژاپن را دربرمي‌گيرد و بيشترين روابط جمهوري اسلامي ايران چه از نظر سياسي و چه از نظر اقتصادي شامل اين كشورها مي‌شود. معاون وزير امور خارجه كشورمان در گفت‌وگوي تفصيلي پيش‌رو با «اعتماد»، به تشريح وضعيت ايران همكاري‌ها و مناسبات كنوني جمهوري اسلامي با پاكستان، هند، افغانستان، تركيه، چين، كره جنوبي، ژاپن، روسيه و استراليا مي‌پردازد و شمايي كلي از روابط ايران با آسيا در شرايط كنوني و پس از توافق هسته‌اي را ارايه مي‌دهد. اين مقام عاليرتبه وزارت امور خارجه در اين گفت‌وگو با پيش‌بيني بهبود و گسترش روابط ايران با كشورهاي آسيايي پس از توافق هسته‌اي و خيزش آنها براي حضور در ايران، از سفر سران و مقامات عالي آسيايي به تهران در آينده‌اي نزديك خبر مي‌دهد. وي در اين گفت‌وگو در پاسخ سوالي در رابطه با روابط ايران و چين پس از توافق هسته‌اي نيز تاكيد دارد كه شرايط كنوني ايران با پيش از توافق هسته‌اي متفاوت است و ديگر خبري از شرايط پيشين نخواهد بود و چين نيز بايد مانند ساير كشورها براي حضور در ايران تلاش كند. رحيم‌پور در رابطه با همكاري‌هاي تهران و مسكو در مورد سوريه نيز معتقد است كه ايران و روسيه در رابطه با سوريه شريك راهبردي هستند. مشروح اين گفت‌وگوي «اعتماد» با ابراهيم رحيم‌پور در ادامه مي‌آيد:

در سفر منطقه‌اي اخير آقاي ظريف، ايشان به پاكستان و هند نيز رفتند. چه مسائلي در اين دو سفر مورد رايزني قرار گرفت؟

آقاي ظريف و وزارت امور خارجه در دو سال گذشته، مسووليت پرونده هسته‌اي را برعهده داشتند. پرونده‌اي كه حدود 10 سالي بود كه مسووليتش از عهده وزارت امور خارجه خارج شده بود و شوراي عالي امنيت ملي مسووليت آن را برعهده داشت. پس از انتخاب آقاي روحاني به عنوان رييس‌جمهور، مسووليت پرونده برعهده وزارت امور خارجه گذاشته شد و طبيعي است كه بيشترين توان وزارت امور خارجه نيز مصروف اين مساله شود و خوشبختانه پس از دو سال تلاش شبانه‌روزي، قسمت اول اين موضوع به نتيجه رسيد. با اين حال، مسائل منطقه‌اي، مسائل بسيار مهمي هستند. اين اهميت نيز مختص به ما نيست بلكه همه كشورها، مسائل منطقه‌اي‌شان را اولويت نخست‌شان قرار مي‌دهند. امريكا نيز هرچند گستره فعاليتش جهاني است اما بيشترين تلاش و توجهش را مصروف به مسائل منطقه‌اي‌اش مي‌كند و يكي از دستاوردهايش نيز ايجاد رابطه مجدد با كوبا پس از چند دهه بود. اتحاديه اروپا نيز اولويت اصلي‌اش را روي 28 كشور عضو خود متمركز كرده، بنابراين طبيعي است كه منطقه اولويت نخست ايران باشد. پس از توافق هسته‌اي هم ظريف بلافاصله استارت را براي كار منطقه‌اي زده‌اند و در همين چارچوب، تاكنون دو سفر منطقه‌اي را انجام داده و در سفر اخير، به هند و پاكستان نيز سفر كردند. البته قرار بود ايشان به تركيه نيز سفري داشته باشند كه وقت‌ها تنظيم نشد. هند و پاكستان، دو كشور هم‌منطقه‌اي و همسايه ما هستند و البته هر كدام پرونده ويژه‌اي در سياست خارجي ما دارند. از ابتداي انقلاب اسلامي نيز تلاش شده است تا اگر سفري به اين مناطق داشته باشيم، سفر به اين دو كشور در يك تور صورت گيرد. اين دو كشور در دهه‌هاي گذشته، سه جنگ با يكديگر داشته‌اند و صلح و ثبات آنها، صلح و ثبات ما نيز هست و نقش ما اين است تا آنجا كه مي‌توانيم هر دو كشور را از جنگ و نزاع دور نگاه داريم. با اين حال، اگر بخواهيم سفر اخير آقاي ظريف را مورد بررسي قرار دهيم، مشاهده مي‌كنيد پاكستان هم‌اكنون از شرايط ويژه‌اي برخوردار است. اين كشور از نظر امنيتي، شاكله ويژه‌اي دارد كه اين بي‌ثباتي هم به پاكستان ضربه زده است و هم افغانستان را دچار مشكلاتي كرده و ميان هند و پاكستان - هرچند وضعيت‌شان از گذشته بهتر است - وضعيت نامطمئني وجود دارد. با وجود اينكه رهبران هند و پاكستان، به كشورهاي همديگر سفر كرده‌ و سفر نيز خواهند داشت اما يك نوع كشمكش ميان آنهاست و حل هم نشده است. ما با اين دو كشور، هم مسائل دوجانبه و هم مسائل منطقه‌اي را دنبال مي‌كنيم كه در مساله دوم، ايران همواره كوشيده تا ميان اين دو كشور حركات مثبتي ايجاد كند.

به وضعيت امنيتي ويژه پاكستان اشاره كرديد. تهران و اسلام‌آباد نيز با تهديدات امنيتي مشتركي روبه‌رو هستند ولي سوال اينجاست كه چرا دو كشور موافقتنامه همكاري امنيتي‌شان را اجرايي نمي‌كنند؟ هم‌اينك وضعيت موافقتنامه امنيتي دو كشور در چه مرحله‌اي است؟

ايران موافقتنامه امنيتي با پاكستان دارد و در مراحل تصويب پارلماني ما است. در منطقه هم استانداران دو طرف مراوده‌هاي زيادي با يكديگر دارند. سرويس‌هاي امنيتي و نيروهاي نظامي دو كشور با يكديگر روابط دارند و بنابراين از نظر زيربنا وضعيت‌مان بد نيست.

پس اجراي آن منوط به تصويب پارلمان‌هاي دو كشور است؟

بله. فكر مي‌كنم مراحل تصويب اين موافقتنامه در هر دو كشور نهايي شده است. البته اگر موافقتنامه امنيتي نيز ميان دو كشور نهايي شود نمي‌تواند حلّال مشكلات همه ما باشد چراكه هم‌اكنون هم دو كشور در مسائل امنيتي و منطقه‌اي به صورت مرتب با يكديگر در حال رايزني هستند ولي متاسفانه مرزهاي ما، مرزهاي امني در طول دو سال گذشته نبوده است.

با توجه به اين رايزني‌ها و همكاري‌هاي مستمر ميان نيروهاي امنيتي و نظامي و مسوولان سياسي دو كشور، گره كار كجاست كه هيچگاه اين مرزها امن نمي‌شوند؟

ما در مرز پاكستان، در گذشته ناامني نداشته‌ايم. وضعيت ما در اين مرزها، وضعيت خوبي بود و به عبارتي، دو طرف نيروهاي بسيار كمي را در مرزهايشان مستقر مي‌كردند اما اخيرا به دليل فعاليت كشورهاي ثالث و اثرگذاري آنها در ايجاد ناامني به دليل مسائل اقتصادي نامساعد و عدم اشتغال و فقر كه منجر به افزايش قاچاق شده مشاهده مي‌كنيم، هم گروگانگيري‌هايي كه جنبه‌هاي سياسي دارند و هم قاچاق كالا و مواد مخدر افزايش يافته است. از اين نظر، ما از وضعيت كنوني رضايت نداريم و با پاكستان نيز صحبت كرده‌ايم. به نظر مي‌رسد وضعيت كنوني بهتر از گذشته شده است. چند حادثه اتفاق افتاد و ما اين حوادث را در ملاقات‌ها و سفرها مطرح كرده و گفت‌وگوهايي جدي داشتيم. پيش از اين، ما نسبت به مرزهاي پاكستان يك اطمينان تاريخي داشته‌ايم كه منجر به آن شده بود كه تجهيزات و سرمايه‌گذاري در نقاط مرزي مقداري كمتر بوده است. مرزهاي ما هم طولاني و هم غيرمسكوني است و همچنين نقاط بد آب و هواي بسياري دارد و به عبارتي، كنترل آن هزينه‌بر است.

از نقش كشورهاي ثالث در ايجاد ناامني‌هاي مرزي سخن گفتيد. مشخصا چه كشورهايي در اين مساله دخيل هستند؟

تفكرات گروه‌هايي كه به ايجاد ناامني دست مي‌زنند، به عربستان نزديك است. تفكرات آنها، دامن زدن به مسائل شيعه و سني است و چند گروه مشخص هستند كه در آن سوي مرز ايران فعاليت دارند و وقتي عمليات انجام مي‌دهند، اطلاعيه مي‌دهند كه نشان مي‌دهد آنها تفكراتي سلفي دارند.

آيا به عربستان در اين باره تذكري داده شده است؟

شما از شرايط روابط كنوني ايران و عربستان آگاه هستيد. متاسفانه به دليل مسائل منطقه‌اي، روابط مناسبي نيست. از اين نظر، اقدامات لازم را انجام داده‌ايم و اطلاعات خودمان را منتقل كرده‌ايم اما بحث رودررويي با آنها در اين باره نداشته‌ايم.

چه چاره‌انديشي‌هايي براي عدم تكرار ناامني‌هاي مرزي ايران و پاكستان شده است؟ مثلا گفته مي‌شود قرار است ديوار مرزي كشيده شود.

ارتش و مشخصا سپاه ترتيبات بهتر و جديدتري براي عدم تكرار مسائل پيشين داده‌اند. اين مساله كه در ايران اتفاقاتي كه در كشورهاي ديگر منطقه در حال رخ دادن است، صورت نمي‌گيرد، نشان مي‌دهد ما موفق هستيم. با اين وجود، با كشيدن ديوار صرفا مساله‌اي حل نمي‌شود. مجموعه‌اي از اقدامات امنيتي بايد انجام شود تا هم مرز خود را امن كنيد و هم از رسوخ تروريست‌ها به داخل سرزمين‌تان جلوگيري كنيد. خوشبختانه در ايران ثبات و امنيت خوبي وجود دارد و نمي‌توان دو نمونه مرزي را نشانه بي‌امني و بي‌ثباتي در مرزهاي ايران بدانيد. البته از وضعيت كنوني راضي نيستيم و به پاكستاني‌هااخطار داده‌ايم.

آيا در سفر اخير آقاي ظريف، توافقي براي افزايش سطح مناسبات تجاري دو كشور صورت گرفت؟

در دوره آقاي روحاني، سفر آقاي نواز شريف به تهران صورت گرفت و هم شاهد سفر كميسيون مشترك دو كشور به رياست آقاي طيب‌نيا وزير اقتصاد كشورمان بوده‌ايم. آقاي ظريف نيز دو بار به پاكستان رفته‌اند. ديد دولت يازدهم در عرصه سياست خارجي، ديد توسعه‌اي و اقتصادي است و لذا هم‌اينك هم كه در شرايط تحريمي قرار داريم، ميزان مراودات‌مان با همسايگان‌مان بالاي 50 درصد از كل روابط تجاري‌مان با جهان است. در رابطه با پاكستان، ما فكر مي‌كنيم وضعيت موجود به هيچ اندازه مناسب نيست. ما با افغانستان بيش از سه ميليارد دلار در سال روابط تجاري داريم. ما اين روابط را با پاكستان نداشته‌ايم. البته اين مشكل ما نبوده و مشكل طرف مقابل است.

سطح مناسبات تجاري تهران و اسلام‌آباد در شرايط كنوني به چه ميزان است؟

حدود 400 ميليون دلار در سال كه رقم قابل توجهي نيست و در ميان همسايگان زميني، پاكستان پايين‌ترين ميزان را در حجم روابط تجاري را با ما دارا است.

آقاي ظريف در پاكستان تاكيد كردند كه براي ارتقاي همكاري‌هاي‌ دو كشور بايد سازوكار بانكي جديد ميان دو كشور ايجاد شود. چه رايزني‌اي در اين باره صورت گرفته است؟

به صورت اصولي، پس از رفع تحريم‌ها از نظر بين‌المللي مشكل بانكي‌اي نخواهيم داشت. ما در دوره تحريم‌ نيز با برخي كشورها مانند تركيه، سازوكار بانكي مشخص داشتيم و لذا مشكلات دوره تحريم را مديريت كرديم. اين مساله با پاكستان نبوده است. علت آن نيز بيشتر به طرف پاكستاني برمي‌گردد. شايد حجم روابط به آن ميزان نبوده است تا آنها شوق سازوكار بانكي مشترك با ما را داشته باشند. اما ما به دنبال آن هستيم كه قبل از رفع تحريم‌ها، سازوكار بانكي جديدي با آنها داشته باشيم و در اين سفر هم معاون بانك مركزي حضور داشت و با طرف مقابل مذاكره كرد. به نظر مي‌رسد دستيابي به اين مهم حتي قبل از رفع تحريم‌ها، شدني است. از طرفي، ما مبالغي در پاكستان هم داريم كه به خاطر تحريم‌ها، در آنجا مانده است. هرچند رقم قابل توجهي نيست اما بايد براي آن نيز اقدامي انجام دهيم. بايد بدهي‌ها ساماندهي شود و بتوانيم به تجارمان كمك كنيم تا راحت‌تر در اين كشور به فعاليت بپردازند.

رقمي كه اشاره كرديد از ميزان بدهي‌هاي ايران از هند كمتر است؟

بله. ميزان بدهي‌هاي هند به ايران بيش از شش ميليارد است.

يكي از پرونده‌هاي مشترك دو كشور، مساله خط لوله صلح است. هم‌اينك وضعيت اين پرونده به چه شكلي است؟

اين پرونده بيش از 10 سال است كه دو طرف را درگير كرده است. از نظر اجرايي، ما در دولت قبل، خطوط لوله به نزديكي‌هاي پاكستان آورده‌ايم كه البته دليل اصلي آن هم مصارف داخلي بوده است ولي ظرفيت بسياري وجود دارد و مي‌توان سرريز آن را به پاكستان بدهيم. در مجموع ما به تعهدات خودمان عمل كرده‌ايم. طرف مقابل‏‎ يعني پاكستان، بايد خط لوله را به مرز مي‌رساند كه اصلا وارد اين فاز نشده است. البته يك قولي به صورت شفاهي آقاي احمدي‌نژاد به پاكستاني‌ها داده بودند مبني بر اينكه وامي 500 ميليون دلاري به آنها در اين باره داده خواهد شد كه به دليل صدور قطعنامه‌هاي تحريمي‏، قادر به آن نبوديم كه به آنها بپردازيم. از سويي، اين تعهد حقوقي نبوده است بلكه يك تعهد اخلاقي است. آقاي زنگنه وزير نفت نيز از همان روز نخست كاري‌شان بيان كردند كه اصلا قادر به پرداخت آن نيستيم و پاكستان بايد تعهدات خودش را انجام دهد. اين تعهدات نيز تعهدات مكتوبي است و مي‌توانيم از آنها غرامت بگيريم. پاكستاني‌ها نيز مي‌دانند كه بايد به تعهدات‌شان عمل كنند. ما در اين پرونده به تعهدات‌مان عمل كرده‌ايم و اين طرف مقابل است كه به تعهداتش پايبند نبوده است. از سويي‏، قرار بوده است كه اين خط لوله به هند برود كه آن‏، خود بحث جداگانه‌اي است.

در سفر آقاي ظريف صحبتي براي پيش بردن اين پرونده صورت گرفت؟

طرف پاكستاني اشتياق بالايي دارد تا اين پرونده به سرانجام برسد اما توان مالي لازم براي انجام اين كار ندارد. پاكستان به‌شدت به گاز نياز دارد حتي مذاكراتي نيز با تركمنستاني‌ها انجام داده‌اند تا گاز آنها را به كشورشان بياورند ولي به دليل وضعيت ناامني در افغانستان قادر نيستند كه اين كار را بكنند و لذا به‌شدت علاقه‌مند هستند تا گاز ايران را منتقل كنند يا آنكه گاز تركمنستان را از طريق خاك ايران به كشورشان منتقل كنند. به نظر ما اين پرونده عملياتي است. ما به تعهدات خودمان عمل كرده‌ايم و طرف مقابل بايد آستين‌هايش را بالا بزند و اين كار را عملياتي كند.

به تعهدات حقوقي ايران و پاكستان در رابطه با پرونده خط لوله گاز اشاره كرديد. آيا ايران قصد شكايت از پاكستان و دريافت غرامت را دارد؟

خير. ما به دليل نوع رابطه و همسايگي با نظر اغماض به اين موضوع نگاه مي‌كنيم. اميدواريم پاكستان از زير مشكلات اقتصادي‌اش خارج شود و به تعهداتش عمل كند و به همين دليل‏، آقاي زنگنه فرصت بيشتري به آنها داده‌اند ولي اسناد و موافقتنامه‌ها به صورت مشخص و دقيق وجود دارد و ما با ارايه آنها به هر دادگاهي مي‌توانيم قسمتي از غرامت‌مان را از آنها بگيريم.

آيا براي مهار قاچاق مواد مخدر در مرزهاي مشترك ايران با پاكستان يا ايران و افغانستان راهكاري مشترك انديشيده شده است؟

نه متاسفانه. ما در مبارزه با مواد مخدر هميشه پيشقدم بوده‌ايم و سرمايه‌گذاري هم كرده‌ و تلفات هم داده‌ايم. متاسفانه افغانستان به صورت مشخص و سپس پاكستان محيط‌شان‏، يك محيط قانونمند براي مقابله با اين موضوع نيست. از طرفي، توليد مواد مخدر براي برخي اشخاص آنها درآمدزا است و لذا اين اشخاص‏، مانعي جدي براي مبارزه با مساله مواد مخدر هستند. كشورهاي غربي مصرف‌كننده مواد مخدر توليد شده در اين كشورها هستند و البته فشارهايي را هم بر آنها آورده‌اند ولي در صحنه واقعي‏، اين منظور حاصل نشده و ما نيز مراتبا در مذاكرات‌مان با آنها و به خصوص با دولت افغانستان اين كار را دنبال كرده‌ايم ولي از آنجايي كه توليد مواد مخدر درآمد اغواكننده‌اي دارد مانع از مبارزه با اين مساله مي‌شود. البته يادآور شوم كه مواد مخدر متصل به اشخاص است و آنها نيز تسليحات و گروه‌هاي تروريستي دارند. به عبارت ديگر، درآمدهاي حاصل از قاچاق مواد مخدر بيشتر صرف امور تروريستي مي‌شود. ما اقدامات لازم را انجام داده‌ايم ولي از آنجايي كه طرف مقابل ناتوان است، اين منظور حاصل نمي‌شود. طرف مقابل براي همكاري مشترك اعلام آمادگي مي‌كنند، اسناد نيز امضا مي‌شود اما به زبان بي‌زباني گفته مي‌شود كه ما قادر نيستيم امنيت لازم را در اين باره به دست آوريم.

شما در صحبت‌هاي‌تان فقر را يكي از عوامل موثر ناامني و گسترش تروريسم در منطقه دانستيد. چه برنامه‌اي قرار است ميان تهران و اسلام‌آباد اجرايي شود تا اندكي از فقر مناطق مرزي دو كشور كاسته شود؟

دو كشور داراي كميسيون مشترك مرزي هستند. استاندارهاي مرزي دو كشور با يكديگر رفت و آمد دارند. موضوع فقر و بيكاري در هر دو طرف، يك موضوع بزرگي است و نيازمند سرمايه‌گذاري‌هاي هنگفتي است. از اين نظر، اقداماتي كه انجام شده، بزرگ و اساسي نبوده است. ما طرح‌هايي براي توسعه شرق و بلوچستان داريم. هم‌اينك طرح‌هايي براي توسعه بندر چابهار، راه‌آهن زاهدان به چابهار، اتصال چابهار به افغانستان داريم كه طرح‌هاي مناسبي است. از سوي ديگر، طرحي براي گسترش دستگاه‌هاي آب‌شيرين‌كن در دست داريم تا بتوانيم از آب خليج فارس و درياي عمان براي تامين منابع آبي كشاورزي اين مناطق استفاده شود. تا آنجايي كه ارقام نشان مي‌دهد، بودجه‌هاي عمراني ما براي استان سيستان و بلوچستان افزايش يافته است و اميدواريم قسمتي از اين مشكل را مهار كنيم. بايد ميان ايران و پاكستان‌، اولويت‌هاي اصلي اجرايي شوند. مثلا مساله خط لوله انتقال گاز پروژه‌اي است كه مي‌تواند به توسعه بلوچستان كمك كند. ايالت بلوچستان بزرگ‌ترين ايالت پاكستان است. ذات اين جغرافياي با اين مختصات يعني ناامني و اين مشكلي است كه سرريز ناامني به سمت ما است. بيشترين رايزني‌هاي ميان دو كشور نيز در رابطه با استان‌هاي هم‌مرز است تا باعث ثبات‏، توسعه و امنيت شود.

آيا برنامه‌اي براي توسعه بازارچه‌هاي مرزي وجود دارد؟

ايران و پاكستان داراي چند بازارچه مرزي هستند كه مشغول به كارند. معمولا شهرهاي كوچك نيز داراي بازارچه‌هاي مرزي هستند ولي دلايلي وجود دارد كه نمي‌توان بيشتر از اين حد، تعداد بازارچه‌ها را افزايش دهيم. حجم رقم مراودات كه در اين بازارچه‌ها رد و بدل مي‌شود، چشم‌گير نيست. از سويي، مصرفي است و توليد نيست. اين بازارچه‌هاي مرزي مانند يك قرص مسكن هستند و يك كار اساسي نيست كه انجام بشود.

اين بازارچه‌ها در كاهش قاچاق اجناس موثر نبوده است؟

اين مساله بستگي به عوامل مختلفي مانند ميزان عوارض، تنوع اجناس و جاده‌هايي كه براي عبور در نظر گرفته مي‌شود و... دارد. در مجموع، ديد دولت ما كمك به اشتغال و توليد و در نهايت اقتصاد مرزنشينان است.

در ماه‌هاي اخير، نشانه‌هايي از رشد گروه‌هاي تروريستي داعش در افغانستان بروز كرده است. آيا برنامه‌اي مشترك براي مبارزه با داعش يا ساير گروه‌هاي تروريستي در افغانستان وجود دارد؟

مبارزه با تروريسم و افراط‌گرايي از موضوعات بسيار مهم دستگاه سياست خارجي است. داعش قبلا در عراق و سوريه فعال بود ولي هم‌اينك گسترش خود در ساير مناطق دنيا را در دستوركارش قرار داده است و از سويي، نيم‌نگاهي نيز به مرزهاي شرقي ما يعني افغانستان دارد. مرزهاي شرقي ما پيش از اين، آلوده به طالبان بود و مرزهاي غربي ما آلوده به داعش. هم‌اكنون داعش به مرزهاي شرقي ما نيز رسوخ كرده است. ما در اين باره هم با پاكستان و هم با افغانستان به صورت مرتب در تماس هستيم. دولت كنوني افغانستان هم نگران است و علاقه به مقابله دارد و از اين نظر رايزني‌هايي با ما داشته است. اولويت نخست دولت افغانستان مصالحه با طالبان است و در اين زمينه، مذاكراتي را هم با پاكستاني‌ها دنبال مي‌كند. هنوز به توفيق جدي نرسيده‌اند ولي در رابطه با داعش، نفوذشان در افغانستان هم‌اكنون كم است. از طرفي، به نظر مي‌رسد هدف‌هاي آنها نيز آسيا ميانه و چين است و اين موجب احساس خطر اين دو كشور هم شده است.

آيا درخواست كمكي از ايران در اين راستا شده است؟ مانند كمكي كه كشورمان در سوريه به دولت اين كشور انجام مي‌دهد.

در مورد افغانستان تا اندازه‌اي بوده و در ملاقات‌هايي كه اشرف غني با آقاي روحاني در تهران و اوفا روسيه داشته‌اند نگراني‌ها و تمايل‌شان براي همكاري مبارزه با تروريسم را بيان كرده‌اند. در اين راستا، كمك‌ها تا اندازه‌اي عملياتي شده است اما اگر اين كمك‌ها را با كمك‌ها به سوريه و عراق مقايسه كنيد، آنچنان نيست.

برنامه‌اي براي افزايش همكاري‌هاي نظامي وجود دارد؟

طبيعتا افغانستان با توجه به مشكلاتي كه دارد، علاقه‌مند است تا از طريق كشورهاي دوست و منطقه مسائلش را حل كند. از طرفي در همكاري مسائل متعددي مانند تبادل اطلاعات، همفكري اطلاعاتي و كمك‌هاي تسليحاتي و در نهايت همكاري‌هاي مستشاري مطرح است. ما در مراحلي به صورت مداوم مشغول به همكاري‌هاي دوجانبه هستيم.

با توجه به نفوذ ايران و پاكستان در افغانستان، آيا در سفر اخير آقاي ظريف به اسلام‌آباد بحثي براي همكاري دو كشور براي بهبود ثبات و مقابله با ناامني در افغانستان صورت گرفت؟

ما در اين باره با پاكستان مذاكرات زيادي داشته‌ايم ولي منتج به همكاري‌هاي واقعي نشده است. عوامل متعددي در اين مساله دخيل است. پاكستان نسبت به افغانستان يك نگاه تاريخي دارد و با نگاه ما به اين كشور نيز متفاوت است و لذا يك امكان همكاري واقعي جدي در مورد افغانستان در دوره جديد وجود نداشته است. البته همكاري‌هايي در ادوار قبل وجود داشته است ولي بعد از آن اين همكاري‌ها تضعيف شده است.

در ماه‌هاي اخير شاهد افزايش نزديكي پاكستان و عربستان بوده‌ايم. گفته مي‌شود كه بخشي از رايزني‌هاي آقاي ظريف در پاكستان در اين خصوص بوده است. آيا چنين گمانه‌زني‌هاي درست است؟

سفر پيشين آقاي ظريف به پاكستان در زماني صورت گرفت كه همراه با آغاز جنگ در يمن بود و سفر بسيار موفقي بود. پاكستان نيز به دليل چيدمان نيروي انساني علاقه‌‌اي براي درگير شدن در بحران يمن در آن مقطع را نداشت. در آن زمان، اختلاف‌نظرهاي شديد درباره ورود اين كشور به بحران يمن وجود داشت و در نهايت، پارلمان اين كشور تصميم تاريخي را گرفت كه همزمان با سفر آقاي ظريف شد و به عبارتي مي‌توان گفت سياست‌هاي داخلي پاكستان منطبق بر تفكرات ما شد و شاهد بوديم كه پاكستان درگير آن مساله نشد. البته ما مي‌دانيم نيروهايي از پاكستان در آنجا وجود دارد كه شايد آنها نيروهاي داوطلب و اجيرشده باشند.

در سفر اخير چطور؟

به هر حال در سفر وزير امور خارجه‌اي به يك كشور، دستور بلندبالايي از موضوعات مختلف وجود دارد كه اين بستگي به علاقه طرفين دارد كه در چه موضوعاتي با يكديگر رايزني كنند. در اين سفر نيز مسائل منطقه‌اي، اصل موضوعات بود و طبعا در رابطه با افغانستان، يمن، سوريه و عراق و... رايزني‌هايي شده است ولي اينكه به چه تفاهمي رسيده‌ايم و چه قسمت‌هايي داشته است، بگذاريد محفوظ بماند و از سوي دستگاه ديپلماسي دنبال شود. از طرفي بايد دانست كه همه نقاط سياست خارجي دو كشور با يكديگر منطبق نيست و شركاي منطقه‌اي نيز طبعا يكسان نيستند.

با توجه به اينكه اين نخستين سفر به پاكستان پس از توافق هسته‌اي بود، دستاوردهاي آن را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

در رابطه با مسائل دوجانبه قول و قرارهاي خوبي گذاشته‌ايم و اميدواريم هرچه زودتر به منصه ظهور برسد. از نظر اقتصادي، ظرفيت‌هاي دو كشور بيش از وضعيت كنوني است. البته تحريم‌ها نيز مزيد بر علت نيز شده است. از طرفي پاكستان از ما نفت نمي‌خرد و خريد نفت و صادرات گاز و تبادل تجاري دو كشور مي‌تواند موجب ارتقاي سطح روابط دو كشور بشود. البته بايد يادآور شوم كه قرار نيست با يك سفر ما بتوانيم به همه اهداف خود برسيم. دستيابي به اهداف در يك چارچوب برنامه‌ريزي شده و با استمرار در سفرها به دست مي‌آيد. از طرفي، چون آقاي نواز شريف به تهران آمده‌اند، در برنامه ما سفر آقاي روحاني به پاكستان قرار دارد. از طرفي آقاي نودي نخست‌وزير هند نيز قرار است به تهران بيايند.

سفر هند چگونه بود؟

ظرفيت همكاري‌هاي اقتصادي ميان ايران و هند بيشتر از ايران و پاكستان است. پول‌هاي ما كه در آنجا بلوكه شده نسبت به پاكستان بيشتر است و از طرفي هند نيز علاقه بيشتري براي همكاري با ما و به ويژه بندر چابهار دارد.

روند بازگشت پول‌هاي بلوكه شده ايران از هند به چه شكلي است؟

دو قسط هفتصد ميليون دلاري وجود دارد كه در مرحله تحقق است و اميدواريم انجام شود. تاريخ دقيق واريز اقساط را نمي‌دانم. در سفر اخير؛ معاون بانك مركزي به همراه هيات وزير امور خارجه بود و اين دو قسط نيز در چارچوب تعهدات دوره تحريم است. اضافه بر آن، دو ميليون دلاري نيز هست كه ما در اين مساله مذاكراتي داريم تا زمانبندي بازگشت آنها مشخص شود.

آيا در سفر به هند، طرفين در خصوص خريد انرژي از ايران، به تفاهمي دست يافتند؟

در مساله نفت، حتي در دوره تحريم نيز هند روابطي با ما داشت و در دوره پس از رفع تحريم‌ها نيز قاعدتا اين روابط بايد بيشتر شود. در رابطه گاز نيز دو بحث وجود دارد. ترجيح هند خريد گاز از طريق دريا است‎، يعني انتقال گاز از بندر جاسك به بنادر هند. اين پروژه‌اي است كه هند بايد بايد سرمايه‌گذاري كند. مساله ديگر هم ال‌.ان.جي است. هند خواستار اين است كه در چابهار پالايشگاهي را داشته باشد تا ما به آنها گاز بفروشيم و آنها محصولات مورد نياز ال. ان. جي‌ را به هند ببرند. هندي‌ها روي نفت و گاز ايران برنامه بلندمدتي دارند و ما نيز روي اين مساله تفاهم كلي داريم. خط راه‌آهن زاهدان به چابهار جزو پيشنهادات ما است كه اميدواريم آنها قبول كنند و حتي جاده‌سازي يكي ديگر از حوزه همكاري دو كشور مي‌تواند باشد كه پيشنهاداتي در اين رابطه نيز شده است تا از چابهار به افغانستان و از آنجا به آسياي ميانه اتصالاتي قوي ايجاد شود. از طرفي ما خريدهايي از هند داريم كه شامل آهن و فولاد مي‌شود.

معاهده جامع ميان ايران و افغانستان هنوز امضا نشده است. وضعيت اين معاهده در شرايط كنوني چيست؟

معاهده جامع ميان دو كشور، شامل همه مسائل است. در دوره آقاي كرزي، ايشان اين معاهده را دو قسمت كردند تا يك قسمت در آن دوره امضا و قسمت ديگر در دوره رييس‌جمهور بعدي امضا شود اما ما با انجام اين كار مخالفت و بيان كرديم كه اين معاهده بايد در يك بسته كامل باشد و مورد امضا قرار گيرد. در دوره اشرف غني نيز مشغول به مذاكره هستيم. مي‌توان گفت كه قسمت‌هايي از اين تفاهمنامه جلو رفته و فقط بندهايي از آن باقي مانده است و ما در اين باره در حال رايزني و مذاكره هستيم تا آن بندها هم نهايي شوند. اين معاهده شامل مسائلي مانند مهاجران افغان، آب، ترانزيت، اقتصادي و خطوط برق، آب و گاز و... و همچنين مسائل امنيتي و همكاري‌هاي جامع ميان دو كشور است.

مساله بازگشت مهاجران افغان به كشورشان در چه مرحله‌اي است؟

ما در درجه اول به اين موضوع به عنوان مساله انساني، اسلامي و حقوق‌بشري نگاه مي‌كنيم. ازاين منظر، قبل از اينكه طرف حساب ما دولت افغانستان باشد، مردم طرف توجه ما هستند. البته علاقه‌منديم هرچه زودتر شرايط بازگشت مهاجران افغان به كشورشان فراهم شود. عدم بازگشت آنها مي‌تواند دو مساله باشد؛ يكي اقتصادي و ديگري امنيتي و به دليل مسائل انساني، اسلامي و حقوق‌بشري در اين باره خيلي سخت‌گيري نكرده‌ايم.

در مساله بازگشت مهاجران به نظر نمي‌رسد طرف افغان تمايلي به پيشبرد اين پروژه داشته باشد.

با يك تخمين سرانگشتي، چيزي حدود دو تا سه ميليارد دلار در سال توسط افغاني‌هاي مقيم ايران جمع‌آوري و به كشور مقابل ارسال مي‌شود. اين رقم درآمدي بالايي است و مي‌توان گفت رقم نخست درآمد ملي افغانستان است. از اين جهت، شايد دولت افغانستان به اين مساله نيم نگاهي دارد. هنوز زيرساخت‌هاي اقتصادي و توسعه‌اي در افغانستان شكل نگرفته است. به دليل ضعف زيرساخت‌ها اين كشور نمي‌تواند مدعي باشد كه اين افغان‌ها را به كشورش بازگرداند و ساماندهي كند. ما مشكلات دولت افغانستان را درك مي‌كنيم و لذا در آن حدي كه براي جامعه ما مقدور باشد، تحمل مي‌كنيم تا آنها به كشورشان بازگردند.

برنامه‌اي مشترك از سوي تهران و كابل براي گسترش روابط تجاري طراحي شده است؟

رييس كميسيون مشترك اقتصادي در حال حاضر آقاي رحماني‌فضلي هستند كه به زودي به افغانستان سفر مي‌كنند. طرح‌ها و برنامه‌هايي نيز از سوي دو كشور در حال بررسي شدن است تا پس از رفع دوره كامل تحريم‌ها، بتوانيم سطح و حجم روابط‌شان افزايش يابد. اين هم از جهت افزايش صادرات و هم از جهت خدماتي است و ما فكر مي‌كنيم افغانستان براي ما يك استعداد بالاتري را دارد. هم‌اينك نيز بالاترين سطح مراودات غيرنفتي با كشورهاي دنيا را با افغانستان داريم. از سه ميليارد روابط تجاري دو كشور، شايد افغانستان سه درصد صادرات دارد و حدود 97 درصد آن وارادت است.

آيا دو كشور در خصوص مساله آب توانسته‌اند به تفاهمي دست يابند؟

ما در رابطه آب، سه مساله درياچه هامون، رودخانه هيرمند و رودخانه هري‌رود را داريم. در مورد هيرمند حقابه ‌ما 820 ميليون مترمكعب است كه آن را دريافت مي‌كنيم. فقط تاسيساتي كه افغانستان در بند انحرافي سد كمال خان مي‌بندد ، اين مسير به سمت ايران را به سوي گود رزه انحراف مي‌دهد كه ما فكر مي‌كنيم ممكن است براي حقابه ما مشكلاتي را ايجاد مي‌كند.

بسياري مي‌گويند كه اين ميزان آب دريافتي بسيار كم است.

بله. نظرها در اين باره متفاوت است ولي آنچه ميان هويدا و شفيق امضا شده است، 820 ميليون مترمكعب بوده است كه اين ميزان را هم‌اينك دريافت مي‌كنيم، هرچند كه مي‌توانيم دوستانه از افغان‌ها بخواهيم تا در قبال اين ميزان افغاني‌اي كه در ايران وجود دارد، آب بيشتري را هم به ما بدهند. مساله ديگر درياچه هامون است كه متاسفانه خشك شده است. البته در فصل بهار كمي آب در اين درياچه راه مي‌افتد اما سپس خشك مي‌شود. ما به دليل مسائل محيط‌زيستي از افغان‌ها خواسته‌ايم سهميه هامون‌ها را اضافه بكنند. آنها هم مي‌گويند كه شما سهميه آب هامون‌ها را براي شرب برده‌ايد و در كل، دراين‌باره اختلاف نظراتي داريم ولي در مورد هامون‌ها، انتظار داريم خارج از حقابه ايران افغان‌ها با توجه به مسائل زيست‌محيطي و ريزگردها بتوانند كمك كنند. در رابطه با هري‌رود، نيز بگويم كه روي اين رودخانه سد سلما بسته شده و ما بايد حقابه‌مان را امضا كنيم كه به تاخير افتاده است. در اين باره مذاكرات‌مان با افغان‌ها شروع شده است و اميدواريم اين رايزني‌ها به نتيجه برسد و تفاهمنامه امضا و حقابه ما مشخص شود.

آقاي ظريف قرار بود در سفر اخير منطقه‌اي‌شان به تركيه نيز بروند كه در دقيقه 90 اين سفر لغو شد. برخي انتشار يادداشتي از آقاي ظريف در روزنامه جمهوريت را دليل لغو اين سفر اعلام مي‌كنند. آيا اين مساله صحت دارد؟

خير. آن مقاله كه در روزنامه جمهوريت منتشر شد، همان مقاله سه ماه قبل ايشان در روزنامه نيويورك‌تايمز بود كه سفارت ما قبل از سفر به رسانه‌هاي مختلف تركيه ارسال كرده بود و روزنامه جمهوريت آن را منتشر كرد. پس آن مقاله، مقاله اختصاصي آقاي ظريف براي روزنامه جمهوريت نبود و ابتكار و طراحي ايران نبود.

دليل لغو سفر، اين يادداشت بود؟

خير. فكر نمي‌كنم كه اين يادداشت موجب لغو سفر شده باشد. البته تركيه در وضعيت نرمالي قرار ندارد. فضاي انتخابات پارلماني، وضعيت كردها و مسائل نظامي داخلي سوريه و عراق منجر به اين وضعيت شده است و ما اين شرايط را درك مي‌كنيم كه دوستان ما در تركيه، در سختي هستند و البته براي‌شان آرزو كرده‌ايم تا از اين مرحله عبور كنند و البته قرار است انتخابات جديد در تركيه برگزار شود. در برخي مواقع ممكن است ما گرفتاري‌هايي داشته باشيم كه از دوستان مي‌خواهيم كمي ديرتر به ايران بيايند. بايد بگويم مجموعه‌اي از مسائل تركيه و عدم انطباق برنامه‌هاي دو وزير، منجر به اين شد تا سفر نهايي نشود. البته از اولويت‌هاي آقاي ظريف اين بود كه در تور اول‌شان سفري به تركيه داشته باشند و از زحمات دولت تركيه در مساله هسته‌اي و همكاري‌ها و كمك‌هايي كه به ما كرده‌ بودند، تشكر كنند.

اين سفر چه زماني صورت مي‌گيرد؟

اين سفر در دستوركار ما است. اميدوارم هرچه زودتر تقويم برنامه‌هاي آقايان ظريف و چاووش‌اوغلو تنظيم شود.

يكي از اختلافات ايران و تركيه، مساله سوريه است. آيا دو كشور توانسته‌اند تا در اين باره ديدگاه‌هاي‌شان را به يكديگر نزديك كنند؟

ما از كانال‌هاي مختلف با تركيه در تماس هستيم. در رابطه با تركيه، با همه اختلاف‌نظرهايي كه با سوريه داشته‌ايم، قايل به اين بوده‌ايم كه مشورت كنيم و البته تركيه نيز به اين مساله علاقه‌مند است. در سفرهايي كه آقاي روحاني يا ظريف به تركيه داشتند يا بالعكس مقامات ترك به كشورمان، رايزني در اين باره همواره جزو دستوركارهاي ما بوده است. با اين وجود، ايران و تركيه در مورد سوريه، عقايد يكساني ندارند ولي در عين تفاوت به صورت مستمر در حال تبادل نظر هستيم و از اين نظر، نسبت به خيلي از كشورها جلوتريم. دليل رايزني با تركيه نيز اين است كه فكر مي‌كنيم ذات تصميم‌گيري در تركيه قابل گفت‌وگو كردن است و مي‌توانيم تاثير و تاثرهايي داشته باشيم. از اين جهت با آنها گفت‌وگو كرده‌ايم و شايد تعديل‌هايي نيز در نظرات ايجاد شده باشد. در اين خصوص موضع تركيه را نمي‌توان با سعودي‌ها مقايسه كرد. در مورد سوريه، با عربستان نيز اختلاف‌نظر داريم و البته هيچگاه تبادل نظر هم نداشته‌ايم. سعودي يك راه ديگري را انتخاب كرده است. اميدواريم به نقاطي برسيم كه تعديل‌هايي در نظرات ايجاد شود. فكر مي‌كنيم كه تركيه هم علاقه‌مند به ثبات در سوريه است ولي با روش و راهي مختلف. به نظر مي‌رسد كه آنها نيز از كشتار بي‌گناهان و ادامه درگيري‌ها نگران هستند ولي ما اولويت نخست‌مان را رويارويي با تروريسم قرار داده‌ايم اما آنها معتقدند كه اگر حكومت عوض شود، تروريسم هم خودبه‌خود از بين مي‌رود.

در هفته‌هاي اخير شاهد حملات به كاميون‌ها و اتوبوس‌هاي ايراني در خاك تركيه بوديم. چه اقداماتي براي عدم تكرار اين مساله در آينده انجام شده است؟

تركيه منفذ اصلي ايران براي اتصال به اروپا است. در تركيه به دليل مسائل نظامي كه در سوريه آغاز شده و همچنين مشكلاتي كه با كردها پيدا كرده يك ناامني ايجاد شده است و اميدوارم هرچه زودتر اين مساله را مهار كنند. اين مساله در كنترل تركيه نبود و دولت اين كشور علاقه‌‌مند است تا ثبات مرزي‌اش با ايران ادامه يابد. ما در اين باره رايزني‌هايي را شروع كرده‌ايم و مي‌خواهيم ترتيباتي را شكل بدهيم تا اين خسارت‌ها كمتر شود و راه ما بسته نشود.

پس از توافق هسته‌اي، شاهد نوعي استقبال كشورهاي اروپايي و رقابت‌ها براي حضور و سرمايه‌گذاري در كشورمان هستيم. آيا چنين تمايلي از سوي كشورهاي آسيايي براي حضور در تهران مشاهده شده است؟

چند هفته پيش، يك وزير ژاپني به تهران آمد كه مهم‌ترين وزير اقتصادي ژاپن بود. متاسفانه اين مساله آنچنان ديده نشد يعني ژاپني‌ها كه دوره تحريم از بازار ايران محروم شدند و از رقيب چيني‌شان عقب افتادند، به‌شدت علاقه‌مند هستند كه به ايران بيايند و از آنجايي كه خوشنام نيز هستند، اين امكان براي آنها وجود دارد. در كنار ژاپني‌ها، كره‌اي‌ها هستند. كره‌اي‌ها در اين باره حتي آمادگي‌ خود را براي دادن وام نسبتا خوبي به ما اعلام كرده‌اند و در حال مذاكره با ما هستند كه اين وام براي براي بيمارستان‌سازي در ايران است. لذا مي‌توان گفت از كشورهايي كه موثر هستند، ژاپن و كره در كنار چين شانس حضور در ايران دارند و خيز خود را برداشته‌اند و از جانب كره جنوبي نيز هيات‌هايي تاريخ‌هايي را براي سفر به ايران مشخص كرده‌اند.

آيا سفري تنظيم شده است كه مقام بلندپايه از كشورهاي آسيايي به تهران بيايد يا مقامي بلندپايه از ما به آن كشورها سفر كند؟

آقاي ظريف قبلا يك تور خاور دور داشته‌اند و هم‌اينك نيز با توجه به سفرهاي منطقه‌اي كه در حال طراحي است، زماني كه آنها صورت بگيرد، سفرهايي به خاور دور و آسياي ميانه خواهند داشت ولي بايد يادآوري كنم كه براي ما بيشتر اين مساله اهميت دارد كه از طرف مقابل به ايران بيايند. به زودي رييس‌جمهور قرقيزستان به تهران خواهد آمد. صحبت‌هايي در خصوص سفر رييس‌جمهور ويتنام به ايران در جريان است. نوبت آمدن رييس‌جمهور چين به تهران است. نخست‌وزير هند و نخست وزير ژاپن نيز آمادگي سفر به تهران دارند. من فكر مي‌كنم با رفع تحريم‌ها، مشتري‌هاي زيادي از سوي كشورهاي پيشرفته آسيايي به تهران خواهند آمد و فقط اروپا نيست.

برنامه‌اي ميان ايران - كره جنوبي و ايران - ژاپن براي توسعه روابط وجود دارد؟

كره جنوبي و ژاپن علاقه‌مند بازگشت به بازارهاي ايران هستند. ما مشكلي با اين بازگشت نداريم و سازوكارهاي آن در حال آماده شدن است. هيات‌هايي از كره‌اي‌ها تاريخ‌هايي را به ما داده‌اند تا به ايران سفر كنند و مي‌توانم بگويم هياتي از كره به زودي به تهران خواهد آمد.

اين هيات به سرپرستي وزير امور خارجه است؟

احتمالا وزير امور خارجه كره در نيويورك با آقاي ظريف ديدار داشته باشند و همتاي من سرپرستي آن هيات را برعهده خواهد داشت.

آقاي روحاني پس از حصول توافق بيان كردند كشورهايي كه مي‌خواهند با ايران همكاري اقتصادي داشته باشند، بايد در رابطه با انتقال تكنولوژي به تهران نيز اقدام كنند. آيا گفت‌وگويي براي انتقال تكنولوژي با چين، كره و ژاپن به عنوان كشورهاي صاحب صنعت در آسيا در اين باره انجام شده است؟

هنگامي كه مذاكرات به اتمام رسيد، ما منتظر ورود بسياري از كشورهاي مختلف به ايران بوديم. آنها طبعا به دنبال استفاده از بازار ايران هستند ولي شرايط امروز ما با شرايط قبل فرق كرده است. ما در زمينه‌هاي مالي، انتقال تكنولوژي، صدور خدمات فني و مهندسي و اعزام نيروي كار اعلام آمادگي كرده‌ايم. البته مقداري خريد از اين كشورها داريم. نكته اصلي كه آقاي روحاني بر آن تاكيد داشتند اين بود كه آنها فكر نكنند ما در‌هاي كشورها را باز مي‌كنيم و فقط خريدار كالاهاي آنها هستيم.

در سفر پيشين آقاي ظريف، قرار بود يكسري گفت‌وگوهاي سياسي ميان دو كشور صورت بگيرد. آيا آن گفت‌وگوها انجام شد؟

بله، آن گفت‌وگو انجام شده است. در رابطه با محيط زيست، حقوق‌بشر، همكاري‌هاي علمي و تبادل و انتقال تجربيات تكنولوژيك صحبت شده است.

آيا سفر نخست‌وزير ژاپن به تهران در يكي، دو ماه ديگر صورت مي‌گيرد؟

خير. ژاپني‌ها معمولا سفرهاي سطح بالاي‌شان را در اوايل سال ميلادي تنظيم مي‌كنند مگر اينكه به يك دليلي يك سفر ضروري صورت گيرد. در رابطه با ديگر كشورها نيز بايد بگويم، ما در عرف‌مان مي‌گوييم، الان نوبت كيست؟ هم‌اكنون نوبت ژاپني‌ها، چيني‌ها و آقاي پوتين است كه به تهران بيايند. آقاي روحاني قبلا به مسكو سفر كرده‌اند و ديگر نمي‌روند مگر براي اجلاس‌هاي بين‌المللي باشد. ما اين را به آقاي پوتين گفته‌ايم و ايشان هم به صورت اصولي قبول كرده است. در ژاپن نيز همين مساله صدق مي‌كند. هم‌اكنون نوبت نخست وزير اين كشور است كه به تهران سفر كند. ايشان هم آقاي روحاني را دعوت كردند تا به توكيو سفر كنند ولي از جهت حساب و كتاب، آنها بايد بيايند.

در يك دهه گذشته، شاهد افزايش روابط تهران و پكن هستيم كه بسياري آن را نشات گرفته از فضاي تحريم‌ها مي‌دانند؟ وضعيت روابط و مناسبات تجاري ايران با چين بعد از توافق هسته‌اي و رفع تحريم‌ها به چه سمتي خواهد رفت؟

در سال 2014، سطح روابط تجاري ما با دنيا 145 ميليارد دلار بود ولي از اين رقم، 5/52 ميليارد به چين اختصاص داشت يعني بيش از يك‌سوم روابط ما با دنيا. در سال 2015 به دليل كاهش قيمت نفت، قاعدتا اين 145 ميليارد روي 120 ميليارد خواهد آمد و لذا سطح روابط تجاري ايران با چين هم كاهش مي‌يابد و مثلا 40 ميليارد مي‌شود اما سال ديگر يعني سال 2016 كه صادرات نفتي ما افزايش خواهد يافت و هم تحريم‌ها لغو شده‌اند، اين رقم افزايش مي‌يابد و بايد قاعدتا چيزي در حدود 200 ميليارد دلار باشد. در رابطه با چين لزومي ندارد كه سطح كار را با آنها تغيير دهيم و اضافه‌كاري كه انجام مي‌شود حتما با ديگر كشورها خواهد بود. ما به چيني‌ها هم گفته‌ايم كه نبايد نگران روابط تجاري‌شان با ما باشند. چين در دوره تحريم‌ با ما خوب كار كرد هرچند كه خود تحريم، خاطره‌اي تلخ است اما ممنون چين هم بوده‌ايم و در دوره جديد، سهم چين را هم كم نمي‌كنيم ولي با شرايط غيرتحريمي كار مي‌كنيم. مثلا ما 22 ميليون دلار در چين گذاشتيم، آنها حدود 48 پروژه مختلف از ايران گرفتند ولي ديگر خبري از اين مسائل نيست. اگر چين مي‌خواهد پروژه در كشور ما داشته باشد، بايد منابع مالي ارايه كند. ما در شرايط نرمال، ديگر شرايط ويژه‌اي براي كسي نخواهيم داشت. مثلا در شرايط نرمال براي تكميل پروژه قطار سريع‌السير تهران و مشهد، پيشنهاداتي خواهيم داشت و مثلا فرانسه و چين يا هر كشور ديگري خواهد آمد و هر كس آمد و شرايط بهترين ارايه كرد، برنده مي‌شود. با اين وجود، بايد بگويم چين شريك تجاري ايران باقي خواهد ماند. 50 كشور دنيا، شريك اول تجاري‌شان چين است و فقط ما نيستيم كه منتي بر سر آنها داشته باشيم و مي‌تواند شريك اول ايران بماند.

چندي پيش خبرهايي درباره خريد برخي تجهيزات نظامي از سوي ايران از چين منتشر شد. آيا اين خبر صحت دارد؟ در صورت تمايل گفت‌وگويي صورت گرفته است؟ چه كالاهايي قصد خريداري داريم؟

ما در بخش نظامي با چيني‌ها رفت و آمدهايي داريم. در مورد اينكه هم‌اكنون قصد خريد جنگنده و تجهيزات از چيني‌ها را داشته باشيم، بايد بگويم خير، چنين قصدي را نداريم. ولي وزراي دفاع ما به آنجا سفرهايي داشته‌اند و آنها نيز به تهران آمده‌اند و قرار است رفت و آمدهاي نظامي ادامه يابد و از طرفي، افزايش هم خواهد يافت. در صورت نياز مي‌توانيم از آنها خريد بكنيم ولي به قيمت و كيفيتش بستگي دارد. من مجددا تاكيد مي‌كنم كه دوره تحريم گذشته است. مثلا كشوري كه تحريم نبوده است، به فرانسوي‌ها، چيني‌ها و روس‌ها و... مي‌گفت كه من قصد خريد چنين كالاهايي را دارم. هنگامي هم كه مي‌خواست كالايي را بخرد به قيمت و كيفيتش نظر مي‌انداخت.

عدم تحويل موشك‌هاي اس- 300 به ايران در چند سال اخير هياهوي رسانه‌اي بسياري به راه انداخته است. اخيرا وزير دفاع از امضاي قرارداد جديد ايران و روسيه خبر داده است. جزيياتي درباره اين قرارداد و زمان تحويل اين موشك‌ها بفرماييد؟

زمان انعقاد قرارداد را نمي‌دانم ولي در اين باره با روس‌ها در حال رايزني هستيم و در سطوح بالاي دو كشور نيز براي خريد اين موشك‌ها تفاهم شده است. درباره شرايط خريد، قيمت، تعداد و زمان تحويل و پس گرفتن شكايت ما از دادگاه‌ بين‌المللي در حال رايزني هستيم.

پس گرفتن شكايت ايران از روسيه، منوط به قرارداد جديد است تا تحويل اس- 300؟

ما اول شكايت پس نمي‌گيرم تا بعد قرارداد را ببنديم. وقتي اين مساله تحقق پيدا كرد، ما شكايت‌مان را پس مي‌گيريم.

چند هفته پيش آقاي ظريف سفري به روسيه داشت كه عمده مباحث آن سفر در رابطه با سوريه بوده است. وضعيت همكاري‌هاي ايران و روسيه در رابطه با بحران سوريه به چه شكلي است؟

روسيه شريك راهبردي ما در مساله سوريه است. در مصاحبه مطبوعاتي نيز از آقاي لاوروف پرسيده شد كه روسيه مواضعش را در رابطه با سوريه تغيير داده است كه وزير امور خارجه روسيه گفت اين حرف درستي نيست و ما قويا از روسيه و بشار اسد حمايت كرده و خواهيم كرد. طرح‌هايي هم كه ميان دو كشور وجود دارد، در جهت حل بحران سوريه و مبارزه با تروريسم در منطقه است. ما هميشه با روس‌ها در مورد سوريه رايزني‌هايي داشته‌ و خواهيم داشت.

ارزيابي‌تان از تلاش‌‌هاي مسكو در يكي، دو ماه گذشته براي حل و فصل بحران سوريه چيست؟

ما از تحركات روسيه براي حل و فصل بحران سوريه حمايت و به صورت مداوم با آنها، تبادل نظر مي‌كنيم. معتقديم روسيه ظرفيت تاثيرگذاري در حل بحران سوريه را دارد و به دليل آنكه بسياري از مواضع‌ ما با روسيه در مورد سوريه يكسان است، از اقدامات اين كشور در منطقه پشتيباني مي‌كنيم.

با وجود اين نزديكي، تهران و مسكو توانسته‌اند به طرحي مشترك در اين باره دست يابند؟

ما در اين باره در حال مذاكره هستيم و در سفر آقاي ظريف به مسكو، طرفين تبادل نظرهاي خوبي داشتند.

مسائل اختلافي ايران و روسيه در بحران سوريه چه چيزهايي هستند؟

معتقدم اختلاف‌نظر آنچناني‌اي نداريم و اختلاف‌نظرها مربوط به سعودي، تركيه و امريكايي‌هاست و اين يك معادله‌اي است كه بايد به صورت مدام در مورد نحوه كار با معارضين، چگونگي مقابله با داعش، چگونگي تفاهم با بشار اسد رفت و آمد كرد.

پس اين را كه مي‌گويند تهران و مسكو بر سر ماندن يا نماندن بشار اسد اختلاف نظر دارند رد مي‌كنيد؟

روسيه در رفتن آقاي بشار اسد به كسي تعهد نداده است. مهم اين است كه سوريه را بتوانيم حفظ كنيم و حفظ سوريه هم از طريق دولت موجود امكان‌پذير است.

آخرين وضعيت ايران براي پيوستن به سازمان همكاري‌هاي شانگهاي چيست؟

بندي در اساسنامه سازمان همكاري‌هاي شانگهاي وجود دارد كه مانع از عضويت كشورهايي كه تحريم شوراي امنيت هستند، مي‌شود. به همين دليل، در سال‌هاي اخير ما نتوانسته‌ايم عضو اين سازمان بشويم و هند و پاكستان پروسه عضويت‌شان آغاز شده است. در بيانيه اجلاس اخير نيز به روند عضويت ايران پس از رفع تحريم‌ها اشاره شده است. اميد است تا با رفع تحريم‌ها، روند عضويت ايران تسريع يابد. البته بايد بگويم ما خيلي التماس نمي‌كنيم. به نظرم خود سازمان همكاري‌هاي شانگهاي بسيار مشتاق‌تر است تا ايران به دليل تاثيرش در حوزه‌هاي امنيتي منطقه‌اي و ترانزيت عضو شود.

آيا مي‌توانيم تا سال ديگر عضو دايم اين سازمان همكاري بشويم؟

بايد روند عضويت ايران به صورت طبيعي طي شود.

اين روند چند ساله است؟

عضويت دايم در اين سازمان نيازمند اجماع همه كشورها است ولي شواهد نشان مي‌دهد كه آنها راضي هستند ولي به دليل بند تحريم‌، در جلسه اوفا روسيه عضويت ايران تصويب نشد. لذا با رفع تحريم‌ها، اين پروسه شروع شده و تا يك سال هم طول خواهد كشيد.

آخرين وضعيت پناهجويان ايراني در استراليا به چه شكلي است؟ به هر حال در اين مدت، وزير امور خارجه استراليا به تهران آمدند و آقاي علي چگيني‌زاده، مديركل كنسولي ايران نيز به اين كشور سفر كرد.

آقاي چگيني كه به استراليا سفر كرد، طرحي را به آنها براي تفاهم كنسولي داد كه پناهندگان نيز جزيي از آن طرح بودند و آنها مشغول مطالعه طرح هستند تا به ايران آمده و آن را امضا كنند. اگر پيشنهاد ما پذيرفته شود شرايطي ايجاد مي‌شود كه مساله پناهندگان هم حل مي‌شود و از اين باب منتظر جواب نهايي طرف استراليايي هستيم.

 

جمله‌هاي كليدي

ما طرح‌هايي براي توسعه شرق و بلوچستان داريم. هم‌اينك طرح‌هايي براي توسعه بندر چابهار، راه‌آهن زاهدان به چابهار، اتصال چابهار به افغانستان داريم كه طرح‌هاي مناسبي است.

در مواجهه اقتصادي با هندوستان دو قسط هفتصد ميليون دلاري وجود دارد كه در مرحله تحقق است و اميدواريم انجام شود. تاريخ دقيق واريز اقساط را نمي‌دانم. در سفر اخير،معاون بانك مركزي به همراه هيات وزير امور خارجه بود و اين دو قسط نيز در چارچوب تعهدات دوره تحريم است. اضافه بر آن، دو ميليون دلاري نيز هست كه ما در اين مساله مذاكراتي داريم تا زمانبندي بازگشت آنها مشخص شود.

هم‌اكنون نوبت ژاپني‌ها، چيني‌ها و آقاي پوتين است كه به تهران بيايند. آقاي روحاني قبلا به مسكو سفر كرده‌اند و ديگر نمي‌روند مگر براي اجلاس‌هاي بين‌المللي باشد. ما اين را به آقاي پوتين گفته‌ايم و ايشان هم به صورت اصولي قبول كرده است. در ژاپن نيز همين مساله صدق مي‌كند. هم‌اكنون نوبت نخست وزير اين كشور است كه به تهران سفر كند.

ما اول شكايت خود در خصوص اس- 300 را پس نمي‌گيرم تا بعد قرارداد جديد را ببنديم. وقتي اين مساله تحقق پيدا كرد، ما شكايت‌مان را پس مي‌گيريم.

 

جمله‌هاي كليدي

ما براي عضويت در شانگهاي التماس نمي‌كنيم. به نظرم خود سازمان همكاري‌هاي شانگهاي بسيار مشتاق‌تر است تا ايران به دليل تاثيرش در حوزه‌هاي امنيتي منطقه‌اي و ترانزيت عضو شود.

اگر چين مي‌خواهد پروژه در كشور ما داشته باشد، بايد منابع مالي ارايه كند. ما در شرايط نرمال، ديگر شرايط ويژه‌اي براي كسي نخواهيم داشت. مثلا در شرايط نرمال براي تكميل پروژه قطار سريع‌السير تهران و مشهد، پيشنهاداتي خواهيم داشت و مثلا فرانسه و چين يا هر كشور ديگري خواهد آمد و هر كس آمد و بهترين شرايط را ارايه كرد، برنده مي‌شود.

سطح مناسبات تجاري تهران و اسلام‌آباد حدود 400 ميليون دلار در سال است كه رقم قابل توجهي نيست و در ميان همسايگان زميني، پاكستان پايين‌ترين ميزان را در حجم روابط تجاري را با ما دارا است.

مرزهاي شرقي ما پيش از اين، آلوده به طالبان بود و مرزهاي غربي ما آلوده به داعش. هم‌اكنون داعش به مرزهاي شرقي ما نيز رسوخ كرده است. ما در اين باره هم با پاكستان و هم با افغانستان به صورت مرتب در تماس هستيم.

روسيه در رفتن آقاي بشار اسد به كسي تعهد نداده است. مهم اين است كه سوريه را بتوانيم حفظ كنيم و حفظ سوريه هم از طريق دولت موجود امكان‌پذير است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون