با شخصيت بزرگان فوتبال بازي نكنيد!
رفتار احمدينژادي مديران پرسپوليس با وحيد هاشميان
استعفاي قابل پيشبيني رضا درويش، مديرعامل سابق پرسپوليس، هياتمديره اين باشگاه را در موقعيت حساسي قرار داد، مخصوصا كه بعد از آن مطرح شد وحيد هاشميان، سرمربي تيم هم قرار است جاي خود را به نفر بعدي بدهد. در چنين شرايطي نمايش قاطعيت و توانايي مديريت براي حفظ اعتماد هواداران اهميت حياتي داشت. هياتمديره براي اثبات كارآمدي خود و نشان دادن اينكه باشگاه تحت كنترل است به سرعت وارد فاز مذاكره براي انتخاب جانشينان وحيد شد، اما روشي كه در پيش گرفتند بيش از آنكه مديريت بحران باشد به نظر يك نمايش پرهزينه و سوالبرانگيز آمد. در اوج گمانهزنيها و در حالي كه تيم تحت هدايت وحيد هاشميان يكي از بزرگان فوتبال ملي ايران با آن سابقه درخشان بود و فاصله امتيازي با صدر جدول ناچيز (تنها هفت هفته از ليگ گذشته بود) اخبار گوناگون مبني بر مذاكرات جدي با برانكو ايوانكوويچ و ساير گزينههاي خارجي نظير اوسمار و كارترون مطرح شد. اين درحالي بود كه دو عضو كليدي هياتمديره يعني حدادي و اينانلو، به طور مداوم در مصاحبههاي خود بر لزوم جذب يك سرمربي خارجي تاكيد ميكردند؛ گويي حضور هاشميان صرفا يك راهكار موقت بود. سپس اعلام شد به وحيد هاشميان دو بازي فرصت داده ميشود تا شرايط فني تيم را تغيير دهد اما سپس مشخص شد اين يك نمايش بيشتر نبوده است و مديران تصميم خود را براي تغيير سرمربي گرفتهاند. تصميم نهايي براي بركناري هاشميان درست پس از برتري مقابل ذوبآهن رخ داد! يعني درست وقتي تيم پس از چند هفته وارد مسير برنده شدن گشت گفتند باشگاه با اوسمار قرارداد امضا كرده. حتي روز بعد از بازي وحيد هاشميان سر تمرين تيم رفت؛ درست در لحظاتي كه همه رسانهها خبر امضاي قرارداد با سرمربي جديد سرخپوشان را كار كردند. اين اقدامات عوامفريبانه بيشتر براي حفظ صندلي مديريتي بود و نحوه اطلاعرساني آن عمق بينظمي مديريتي را در اين باشگاه آشكار كرد. هاشميان كه به اخلاقمداري و حرفهاي بودن در فوتبال ايران شهره است از دو، سه هفته قبل از قطعيت پايان كار خود مطلع بود. اين سكوت طولاني و سپس اعلام ناگهاني بركناري در حاشيه تمرين ريكاوري تيم آنهم بلافاصله پس از يك پيروزي نشان داد كه هياتمديره، حرمت يك چهره ملي و بزرگ فوتبال ما را رعايت نكرده است. اينكه چگونه يك عضو هياتمديره در تمرين ريكاوري و پس از برد تيم خبر قطعي بركناري هاشميان و عقد قرارداد با اوسمار ويرا را به رسانهها منتقل ميكند، سوال بزرگي را در مورد بلوغ مديريتي در باشگاههاي بزرگ ايران مطرح ميكند. با بزرگان فوتبال چه در مقام بازيكن و چه مربي بايد با احترام برخورد كرد؛ رفتاري كه در مورد هاشميان به وضوح رعايت نشد. همانطور كه روز جمعه محمد دادكان به اعتمادآنلاين گفت «مديران پرسپوليس با شخصيت وحيد هاشميان بازي كردند» اين كار نه تنها به برند باشگاه آسيب ميزند، بلكه نشان ميدهد كه اولويت هياتمديره حفظ آرامش تيم يا احترام به پيشكسوتان نبوده، بلكه اجراي يك برنامه از پيش تعيين شده براي بازگرداندن مربي خارجي حتي به قيمت زير پا گذاشتن اصول حرفهاي و اخلاق بوده است؛ عزل و نصبي كه بيشتر براي جو دادن بين هواداران و باقي ماندن در سكوي قدرت بود تا يك رفتار حرفهاي مديريتي.كاش مديران پرسپوليس بعد از فروكش كردن حواشي توضيح بدهند آيا كار سختي بود كه خيلي محترمانه عذر وحيد هاشميان را ميخواستند و سپس با اوسمار قرارداد امضا ميكردند؟ آيا اين درست است سرمربي تيم سر تمرين باشد
و خبر بركنارياش منتشر شود؟ آدم ياد
رفتارهاي محمود احمدينژاد ميافتد كه در دوران رياستجمهورياش منوچهر متكي، وزير امور خارجهاش را وسط ماموريت سفر به سنگال و در ميان جلسه با مقامات آن كشور بركنار كرد!