گفتوگو با تصوير كلام مقدس
هادي عبداللهي
وقتي چشمانم شروع به گفتوگو با اين برگ قرآن ميكنند، ذهنم به اين سو ميرود كه بيش از هزار سال پيش، در روزگاري كه فن كاغذسازي در انحصار چين بود و بيشتر نوشتهها بر چوب، سنگ، سفال، پاپيروس نقش ميبست، احتمالا پوست آهو و گوسفند افتخار ميزباني كلام مقدس را بيش از هر ماده ديگري بر عهده داشتند. اما بعدها، زماني كه ايرانيان در سمرقند، فن كاغذسازي را از بازرگانان چيني آموختند، نخستين متني كه روي كاغذ مكتوب شد، احتمالا كلام مقدس بود و كاغذ جايگزين پوست چهارپايان حلال گوشت شد. خوشنويس اين برگ را كه در سدههاي نخستين اسلام در اتاقي تاريك، شايد و زير نور لرزان پيهسوز با قلمي از جنس ني كه در دست داشته، روي اين كاغذ مرغوب كمياب و گرانبها نوشته و با صبري زيبا و بيانتها دانهدانه آيات قرآن را به خط كوفي آغازين خوشنويسي كرده است. خوشنويس قلمش را روي سطح اثرپذير حركت ميدهد و خطوطي پديد ميآيند كه بر خلاف خطهاي نرم و منحنيوار امروزي كه چشمانمان به آنها عادت كرده است، واجد ويژگيهاي راستقامتي، محكم و زاويهدار بودن هستند. با چشم و ذهني تيزتر و دقيقتر به ريختشناسي حروفي ميپردازم كه مثل تكههاي هندسي در كنار هم نشستهاند. متن خالي از نقطه و حركتهاي آوايي (فتحه، كسره و ضمه) است؛ زيرا در آن روزگار اين نشانهها كامل ابداع نشده بودند. متن هم به جاي آنكه كاملا افقي نوشته شود، مورب روي صفحه قرار گرفته، انگار خوشنويس ميخواسته متن نه فقط يك نوشته، بلكه نوعي تصوير باشد. اينجاست كه ما امروز با چشم ديگري به آن نگاه ميكنيم. خطوط مورب با كشيدگيهاي ممتد و تكرار شكلهاي زاويهدار، حال و هوايي به اثر ميدهند كه خيلي شبيه نقاشيهاي مدرن و آبستره است؛ همان نقاشيهايي كه فقط با فرم، ريتم و تركيببندي بازي ميكنند، بدون آنكه تصويري عيني و واقعگرايانه بسازند. براي مردم هزار سال پيش، اين صفحه پيش از هر چيز، نشانه شكوه قرآن و كلام خدا بود. اما براي ما، علاوه بر تقدس آن، جلوهاي گرافيكي و مدرن هم دارد؛ اثري كمنظير و فراتر از تابلوهاي امروزي كه علاوه بر فرم زيبا، تجربه معنوي را هم براي مخاطب رقم ميزند. هنگامي كه به اين صفحه نگاه ميكنيم، احساسي همانند ايستادن روبهروي يك كار هنري معاصر به ما دست ميدهد و راز بزرگ هنر را برايمان مكشوف ميكند؛ برگي كه از زمان پديدار شدن اين نوشتار بر آن با خود معنايي ويژه به امانت نگه داشته، همچنان پس از سدهها افزون بر همان معناي مقدس، ميتواند در ما تجربه زيباييشناختي تازهاي خلق كند و با لحني غنيتر دوباره با ما سخن بگويد.