يادداشتي بر نمايشگاه «خرقِ عادت» به كيوريتوري رامين سعيديان
آشناييزدايي و مواجهه با غرابت
هومن هنرمند
نمايشگاه «خرقِ عادت» با كيوريتوري رامين سعيديان از تاريخ ۱۱ تا ۲۵ مهر ماه در گالري شريف برپاست. اين نمايشگاه بر مبناي مفهوم آشناييزدايي كيوريتوري شده و نمايشگاهگردان آن ما را به مواجهه با چيزي فراخوانده كه در تجربه روزمره با آن روبهرو نميشويم: «خرقِ عادت» بهانهاي است براي گسستن از آنچه هر روز ميبينيم، تجربه ميكنيم و بيآنكه دريابيم، تكرار ميكنيم.
مفهوم آشناييزدايي را ابتدا فرماليستهاي روسي و در نقد ادبي بهكار بردند. در زمانه آنها و در نگاهي كه مدنظرشان بود، اين مواجهه با چيزي كه معمولا در گذشته با آن روبهرو نشديم، در فرم و در ساختارهاي زباني خود را نشان ميداد. در ايران مفهوم آشناييزدايي و فرماليسم روسي بيش از همه توسط بابك احمدي و در كتابهايش در زمينه زيباييشناسي، نقد ادبي و نقد هنري به فارسيزبانان معرفي شد. آنچه رامين سعيديان در اين نمايشگاه مدنظر دارد از نگاهي جامعهشناختي در جامعه فعلي ايران نيز حائز اهميت است. جامعهاي كه در آن صداي اصلي را بيش از هر جا در شبكههاي اجتماعي ميشنويد و تصاوير تكرارشوندهاي را در آن ميبينيد كه موجب تثبيت شكلها و فرمهايي گاه شبيه به هم و برخي اوقات كپيهايي ميشوند كه تأثير از اثري ديگر را ممكن است حتي ناخودآگاه با خود يدك بكشند. تأثيرهايي كه گاه ممكن است شبيه به كپي عين به عين از كاري ديگر شوند.
در نمايشگاه «خرقِ عادت» ما با نوعي از فاصلهگيري از تجربههاي روزمره روبهرو هستيم. اين نمايشگاه كه چندرسانهاي است و در آن از نقاشي، عكس، ويدئو و مديومهاي ديگر هنري استفاده شده، در خود انعكاسي از غرابت و فاصلهگيري با تجربه روزمره را بههمراه داشت.
در آثار غزاله صداقت عكسهايي را از فيگورهايي ميبينيم كه ماسك بر چهره زدهاند و در فضاهاي مختلف قرار گرفتهاند و آن لحظه در عكسها ثبت شده است. در عكسهاي پگاه عطاري عكسي خانوادگي به فرمي غريب و طنزگونه به نمايش درآمده كه از يكسو خاطره يا يادي را زنده ميكند و از سوي ديگر فيگورهاي دلقكمانند اطراف عكس، اثر را به تصويري غريب تبديل ميكنند. در كارهاي آرزو شهدادي فيگوري عظيم و غولآسا در محيط شهري، فضايي سوررئاليستي را بهنمايش گذاشته است و در نقاشيهاي طلوع ناصري اتمسفري حاكم بر فضاي رويا يا كابوس را ميبينيم.
در مجموع اين نمايشگاه فرصتي است براي ديدن آنچه در محيط روزمره با آن رويارو نميشويم. نوعي غرابت و فاصلهگيري از امر روزمره در آن قابل مشاهده است كه عناصر تصويري ناهمگون با امر روزمره را در ميان تصاوير روزمره جايگذاري كرده است. تكنيكي كه بيش از همه سوررئاليستها از آن بهره ميبردند. اين تكنيك نوعي از آشناييزدايي و خرقِ عادت ايجاد كرده كه فرصتي است براي دور شدن از تصاوير تكرارشونده موجود در فضاي مجازي يا غربال كردن كارهايي از ميان آنها كه تجربهاي متمايز و متفاوت را به مخاطب انتقال ميدهند.