• 1404 سه‌شنبه 20 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6187 -
  • 1404 سه‌شنبه 20 آبان

شهر با طبيعت زنده است!

بهروز مرباغي

از نظر علماي شهرسازي و معماري، شايد هم ازديد همه فرهيختگانِ عالم، شهر به انسان زنده است. اساسا تصور شهر بدون انسان ممكن نيست. اين يك گزاره غيرقابل كتمان است. اما موضوع به همين سادگي هم نيست. براي ورود به اين «اما» پرسشي را طرح مي‌كنيم: چرا يك روستا تخليه مي‌شود و جماعت راهي روستاي ديگر يا شهر مي‌شوند؟ عموما به اين خاطر كه توان آبي روستا ته مي‌كشد و كار اصلي روستا كه كشاورزي است از بين مي‌رود. اين پرسش هوشيارمان مي‌كند كه عامل مانايي و ماندگاري يك زيستگاه، نه فقط انسان كه طبيعت هم هست. طبيعت است كه آب و غذاي انسان را تامين مي‌كند. مگر در اين روزها درگير تنش آبي نيستيم؟ مگر زعماي قوم و علماي جهان نابودي منابع آب و نابودي شهرها را انذار نمي‌دهند؟ پس هوشيار باشيم. طبيعت را بايد حفاظت كنيم. طبيعت سه جزو اصلي دارد: آب، خاك و هوا. اما اين سه جزو ملات و ماهيچه‌هايي هم دارد: گياهان و جانوران و البته تفكر انساني. باز براي اينكه موضوع ملات و ماهيچه اجزاي طبيعت را كمي راحت‌تر بيان كنيم، به يك موضوع ديگر اشاره مي‌كنيم: تقريبا همه ما با كوچ عشاير و ييلاق‌ و قشلاق آشنا هستيم. اهالي يك ايل فصل گرما را در ييلاق مي‌گذراندند و در فصل سرما به قشلاق مي‌رفتند. طول مدت كوچ يكي، دو ماه طول مي‌كشيد. اتفاق خاص و مهم طبيعي كه در مسير كوچ مي‌افتاد، فعال شدن چرخه توليد و باتوليد پوشش گياهي مسير بود. دام در طول كوچ، از مراتع خودرو مسير چرا مي‌كرد و كود توليد مي‌كرد و به زمين مي‌داد. چرا باعث نو شدن گياه مي‌شد و زمين هم با كود حيواني تقويت مي‌شد. با همين چرخه، مسير كوچ بازتوليد و غني مي‌شد. متاسفانه مي‌دانيم كه در دهه‌هاي گذشته، زعماي قوم با نيت سهولت انتقال ايل به ييلاق يا قشلاق، آنها را با كاميون و در طول يك يا دو روز جابه‌جا مي‌كنند. نيت ان‌شاءالله كه خير است ولي همين نيت خير سبب ستروني تدريجي پهنه‌هاي بزرگي از سرزمين مي‌شود، چراكه چرخه طبيعي محيط دچار اختلال شده است. از اين موضوع، به نكته مورد نظرمان مي‌رسيم. طبيعت شهر به سه جزو اصلي خلاصه نمي‌شود. پوشش گياهي مي‌خواهد، تنوع زيستي جانوري مي‌خواهد تا زندگي انساني روال منطقي داشته‌ باشد. بي‌مورد نيست اهالي دوستدار طبيعت غصه كم ‌شدن كلاغ در تهران دارند. همان‌گونه كه بسياري‌ها افسوس از بين رفتن درختان انار در تهران را دارند و فرياد مي‌كنند: «تهران انار ندارد». اينجاست كه پرسش اصلي رخ مي‌نمايد: چه كنيم كه طبيعت به شهر و ديارمان بيايد؟ ما كه نمي‌توانيم مثل صد سال پيش خانه‌هاي حياط‌دار داشته ‌باشيم، پس چاره چيست؟ شايد بتوان در گوشي زمزمه كرد: «رفتن به ارتفاع و رها و آزاد كردن زمين خدا براي كاشت ‌دار و درخت و گياه، تنها راه گريز از چنبره سياهي‌هاي پيشِ رو است. غفلت روا نيست ! »معمار و مدرس دانشگاه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون