• 1404 يکشنبه 2 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6197 -
  • 1404 يکشنبه 2 آذر

چگونه قيام نسل Z زنگ خطر را براي هند و امريكا به صدا درآورد و براي چين فرصت‌ساز شد؟

پايان هژموني غيرليبرال «دهلي‌نو»؟

محب رحمان

 در سپتامبر ۲۰۲۵، ده‌ها هزار جوان خشمگين به خيابان‌هاي كاتماندو ريختند و حتي به ساختمان پارلمان نپال حمله كردند. آنها از فساد عميقا ريشه‌دار، سركوب آزادي بيان و مسدودسازي شبكه‌هاي اجتماعي به ستوه آمده بودند. با وجود كشته شدن شماري از معترضان به دست نيروهاي امنيتي، اين قيام سرانجام به استعفاي كي. پي. شارما اولي، نخست‌وزير نپال و تشكيل يك دولت موقت انجاميد. اما نپال تنها يك نمونه از موج گسترده‌تري در جنوب آسيا نيست. در سال ۲۰۲۴، قيام مردمي به رهبري جوانان پس از ۱۵ سال به نخست‌وزيري شيخ حسينه در بنگلادش پايان داد. سريلانكا نيز از سال ۲۰۲۲ شاهد موج‌هاي پي‌درپي تظاهرات عظيم بود كه درنهايت دولت فاسد وقت را سرنگون كرد. در مالديو هم نارضايتي شديد از فساد، پسرفت دموكراتيك و دخالت‌هاي خارجي قطبي‌كننده، به اعتراضاتي دامن زده كه خواستار تغيير اساسي سياسي هستند. اين موج خشم جوانان در سراسر منطقه نشان مي‌دهد كه عصر ديكتاتورهاي مورد حمايت هند به سر رسيده است و پكن با دقت تمام از اين ضعف دهلي‌نو بهره مي‌برد. قيام‌هاي اخير در منطقه صرفا نتيجه نارضايتي‌هاي داخلي نيستند؛ بخش مهمي از داستان به رفتار خود هند برمي‌گردد. هند سال‌هاست كه خود را «بزرگ‌ترين دموكراسي جهان» مي‌نامد، از ارزش‌هاي ليبرال دفاع مي‌كند و با افتخار نقش «ستون دموكراتيك منطقه هند-اقيانوسيه» را كه امريكا به آن واگذار كرده، پذيرفته است، اما همين هند، هنگامي كه پاي همسايگانش به ميان مي‌آيد، اغلب رفتاري كاملا غيرليبرال در پيش مي‌گيرد: از ديكتاتورها حمايت مي‌كند، در امور داخلي كشورهاي مستقل دخالت مي‌كند و هرگاه منافع استراتژيك خود را در خطر ببيند، آرمان‌هاي دموكراتيك و حقوق بشر را بي‌ارزش مي‌شمارد. 

ايالات‌متحده هم كه نمي‌خواهد شريك كليدي‌اش در مهار چين را از دست بدهد، تقريبا هيچ‌گاه دهلي‌نو را به خاطر نحوه مديريت «حياط خلوتش» به چالش نكشيده است. از زمان اظهارات جيمي كارتر در سال ۱۹۷۹ كه اعلام كرد واشنگتن در اكثر امور جنوب آسيا به هند «احترام» خواهد گذاشت، همه دولت‌هاي بعدي امريكا اين سياست را تكرار كرده‌اند. در عمل، هند با پول، لابي در غرب يا حتي اعزام نيروهاي امنيتي از رژيم‌هاي همسايه حمايت كرده و در مقابل، واشنگتن در برابر تخلفات آشكار سكوت اختيار كرده و از ترويج دموكراسي در جاهايي كه با خواست هند تعارض دارد، دست كشيده است. نتيجه اين شده كه كشورهاي كوچك‌تر جنوب آسيا، هند را نه يك همسايه دموكرات، بلكه يك هژمون قلدر مي‌بينند كه چراغ سبز امريكا را پشت سر دارد و مي‌تواند سياست داخلي‌شان را دستكاري كند. همين تصوير است كه خشم عليه هند و بي‌اعتمادي به امريكا را شعله‌ور كرده و به كاتاليزور اصلي موج اخير سرنگوني‌هاي خشونت‌آميز تبديل شده است. نشانه‌اش روشن بود: در جريان قيام سپتامبر نپال، معترضان خشمگين به خبرنگاران تلويزيون‌هاي هند حمله كردند و آنها را متهم كردند كه بخشي از بحران سياسي كشورشان هستند. اين خشم نه تنها جايگاه هند را در منطقه به خطر انداخته، بلكه بهترين فرصت را به چين داده است. هرگاه مردم عليه دولت‌هاي نزديك به دهلي‌نو قيام كرده‌اند، پكن فورا وارد ميدان شده؛ با وام‌هاي كلان، تجهيزات نظامي و تاكيد مكرر بر «احترام به حاكميت ملي»، از رژيم‌هاي جديد استقبال گرم كرده و جاي خالي هند را پر كرده است. اين فقط يك تغيير ژئوپليتيك نيست؛ براي واشنگتن يك زنگ خطر واقعي است. هرچه دولت‌هاي سرخورده منطقه بيشتر به پكن نزديك شوند، امريكا نه تنها نفوذش را از دست مي‌دهد، بلكه اعتبار دموكراسي‌خواهي‌اش هم زير سوال مي‌رود. اين لحظه حساس تاريخي، واشنگتن را وادار مي‌كند كه رابطه‌اش با دهلي‌نو را بازنگري كند و بالاخره رويكردي متعادل‌تر در جنوب آسيا در پيش بگيرد؛ رويكردي كه كشورهاي كوچك منطقه را «شريك مستقل» ببيند، نه فقط حياط خلوت هند.

اعتباري كه از دهان افتاد!

هيچ‌جا تناقض ميان شعارهاي دموكراتيك هند و حمايت عملي‌اش از ديكتاتورها به اندازه بنگلادش آشكار نبود. بيش از پانزده سال، هند بي‌قيد و شرط از شيخ حسينه و حزب ليگ عوامي حمايت كرد، حتي وقتي رژيم او روزبه‌روز استبدادي‌تر شد و با انتخابات كاملا نمايشي سال‌هاي ۲۰۱۴، ۲۰۱۸ و ۲۰۲۴ قدرت را نگه داشت. اين حمايت بي‌چون ‌و چرا به حسينه اجازه داد نهادهاي دموكراتيك را نابود كند، قوه قضاييه و كميسيون انتخابات را كاملا سياسي كند و قانون امنيت ديجيتال را اجرا كند؛ قانوني كه عملا آزادي بيان آنلاين را خفه كرد و دستگيري و زنداني كردن خودسرانه مخالفان را قانوني جلوه داد. در مقابل، رژيم حسينه به هند در تحقق اهداف امنيتي‌اش كمك كرد؛ به ‌ويژه سركوب گروه‌هاي شورشي ضد هند كه از خاك بنگلادش فعاليت مي‌كردند. هند هم در ازاي آن، دستگاه سركوب حسينه را تقويت كرد. دهلي‌نو بارها از «گردان اقدام سريع» (RAB) -نيروي نخبه‌اي كه مخالفان سياسي، فعالان و روزنامه‌نگاران را ربود، شكنجه و اعدام فراقضايي مي‌كرد- دفاع ديپلماتيك كرد. 

طبق گزارش ديده‌بان حقوق بشر در سال ۲۰۲۳، ميليون‌ها شهروند بنگلادش در دوره حسينه قرباني آزار سياسي، بازداشت خودسرانه و خشونت دولتي شدند. مقامات هندي اما يا سكوت كردند يا تاكيد داشتند كه حسينه «ضامن ثبات منطقه» و «سد محكمي در برابر تروريسم» است. نتيجه؟ خشم انباشته ‌شده مردم عليه هند سر باز كرد.

در اوايل ۲۰۲۴، جنبش «India Out» (هند، بيرون!) با تظاهرات عظيم، تحريم گسترده كالاهاي هندي و كمپين‌هاي توفاني در شبكه‌هاي اجتماعي به راه افتاد. سركوب خونين اعتراضات دانشجويي در تابستان همان سال -كه طبق گزارش سازمان ملل بيش از ۱۴۰۰ كشته بر جاي گذاشت- آتش خشم را شعله‌ورتر كرد. اعتراضات به سرعت به قيامي سراسري تبديل شد، ارتش از حسينه فاصله گرفت، رژيم سقوط كرد و او مجبور شد به هند بگريزد. پناه دادن دهلي‌نو به حسينه، روابط با دولت موقت بنگلادش را به ‌شدت تيره كرد؛ دولتي كه از آن روز تاكنون به وضوح از هند فاصله گرفته و به سمت پكن متمايل شده است.

 ايالات‌متحده تقريبا هيچ‌گاه هند را به خاطر رفتارش در حياط خلوتش به چالش نكشيده و بنگلادش هم از اين قاعده مستثني نبود. پيش از سقوط شيخ حسينه، واشنگتن عملا هيچ گام جدي براي متوقف كردن فروپاشي دموكراسي در اين كشور برنداشت و مثل هميشه، اولويت را به خواست دهلي‌نو داد. مقامات امريكايي درباره انتخابات تقلبي ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ ابراز نگراني كردند، اما همين و بس؛ هيچ اقدام واقعي‌اي در كار نبود و درنهايت همه تسليم موضع هند شدند. تنها دولت بايدن كمي جسارت به خرج داد و در سال ۲۰۲۱ تحريم‌هايي عليه گردان اقدام سريع (RAB) وضع كرد و سال ۲۰۲۳ محدوديت ويزا براي كساني گذاشت كه انتخابات را نابود كرده بودند. با اين حال، همين دولت هم خيلي زود عقب‌نشيني كرد؛ انتقادهايش را ملايم كرد، از مجازات‌هاي سنگين‌تر چشم‌پوشي كرد و حتي بعد از انتخابات كاملا نمايشي ۲۰۲۴ كه خودش آن را «نه آزاد و نه عادلانه» خواند، باز هم از سرزنش جدي هند پرهيز كرد، فقط براي اينكه روابط استراتژيك با دهلي‌نو خراب نشود. 

جامعه مدني بنگلادش ابتدا از اين حمايت‌هاي لفظي امريكا دلگرم شد، اما وقتي ديد پشت حرف‌ها هيچ عمل جدي‌اي نيست، كاملا نااميد و روحيه‌باخته شد. چين اما يك لحظه هم صبر نكرد. حسينه كه رفت، پكن با سرعت وارد ميدان شد. اكتبر ۲۰۲۴ ناوهاي جنگي‌اش اولين ناوهاي خارجي بودند كه در بندر چيتاگونگ لنگر انداختند، بعدش ديدارهاي ديپلماتيك و نظامي پياپي، حمايت از رزمايش مشترك با پاكستان، انتقال فناوري نظامي، سرمايه‌گذاري سنگين در زيرساخت‌ها و مناطق ويژه اقتصادي، آغاز مذاكرات رسمي براي پيمان دفاعي و منطقه آزاد تجاري و درنهايت ژوئن ۲۰۲۵ پيوستن رسمي بنگلادش به نشست سه‌جانبه چين–پاكستان–بنگلادش. اين چرخش بزرگ فقط فرصت‌طلبي پكن نبود؛ مستقيما نتيجه سياست هميشگي امريكا در چشم بستن روي هژموني غيرليبرال هند بود. واشنگتن با سكوت طولاني‌اش خودش در را به روي چين باز كرد.

جزاير غيرمسكوني

مالديو هم داستان مشابهي دارد؛ كشوري مجمع‌الجزايري كه نارضايتي از نفوذ بيش از حد هند، دولت را تغيير داد و بلافاصله راه را براي ورود پررنگ‌تر چين باز كرد. اين تجربه يك بار ديگر نشان داد كه شرط بستن روي «ثبات كوتاه‌مدت» به قيمت چشم بستن روي سركوب و عقب‌گرد دموكراتيك، در بلندمدت چه هزينه سنگيني براي دهلي‌نو و واشنگتن به همراه دارد. وقتي عبدالله يمين در سال ۲۰۱۳ رييس‌جمهور شد، هند او را متحد راهبردي خود دانست و همكاري نظامي و اطلاعاتي با دولت ماله را در اولويت قرار داد، حتي وقتي يمين روزبه‌روز استبدادي‌تر شد. تا سال ۲۰۱۶ روابط دفاعي دو طرف عميق‌تر شد، دهلي‌نو با احترام شاهانه از او پذيرايي كرد و قراردادهايي امضا كرد كه عملا هند را به شريك امنيتي شماره يك مالديو تبديل كرد. در همين دوره، يمين پارلمان را منحل كرد، رهبران مخالف از جمله محمد نشيد (رييس‌جمهور پيشين) را به زندان انداخت، قوه قضاييه را به بازي گرفت و در سال‌هاي ۲۰۱۵ و ۲۰۱۸ وضعيت اضطراري اعلام كرد تا مخالفان را كاملا ساكت كند.وقتي كشورهاي مشترك‌المنافع خواستند مالديو را تحريم كنند، هند به‌جاي همراهي با فشار بين‌المللي، از «تعامل به جاي مجازات» حرف زد و حتي به ماله كمك كرد پيشاپيش از اين سازمان خارج شود؛ حركتي كه در نگاه بسياري از مردم مالديو، چراغ سبز دهلي‌نو به سركوب يمين بود. اما چرخ روزگار چرخيد. 

يمين در انتخابات ۲۰۱۸ شكست خورد و به ‌طرز پارادوكسيكال، همين او بود كه پس از شكستش كمپين «هند بيرون» را راه انداخت و هند را به عنوان يك قدرت نئواستعماري معرفي كرد. تا سال ۲۰۲۲، شعارهاي ملي‌گرايانه يمين و ائتلافش به درخواست اخراج كامل نيروهاي هندي از مالديو رسيد. همين موج، محمد مويزو، نامزد ضد هندِ حزب كنگره ملي خلق، را در انتخابات رياست‌جمهوري ۲۰۲۳ با پيروزي غافلگيركننده‌اي به قدرت رساند. مويزو پيروزي‌اش را «بازگرداندن حاكميت ملي» ناميد، فورا نظاميان هندي را اخراج كرد، قراردادهاي امنيتي با دهلي‌نو را لغو كرد و به يك‌باره به دهه‌ها همكاري نظامي دو كشور پايان داد. سفر نارندرا مودي به ماله در جولاي ۲۰۲۵ -اولين ديدارش پس از روي كار آمدن مويزو- تا حدي يخ روابط را آب كرد. دو طرف گفت‌وگوهاي تجاري را آغاز كردند و هند يك خط اعتباري ۵۶۵ ميليون دلاري گشود تا رابطه را به سمت همكاري اقتصادي ببرد، اما اعتماد از دست رفته هنوز برنگشته و روابط امنيتي به سطح پيشين نرسيده است. در همين فاصله، چين بي‌سر و صدا جاي خالي هند را پر كرده و مالديو را به يكي از ايستگاه‌هاي كليدي «كمربند و جاده» تبديل كرده است. درس مالديو براي دهلي‌نو و واشنگتن كاملا روشن است: وقتي حمايت از اقتدارگرايان را به اسم «ثبات» توجيه مي‌كني، روزي مي‌رسد كه مردم همان كشورها شعار «هند بيرون» سر مي‌دهند و در را به روي پكن باز مي‌كنند. مالديو در يكي از مهم‌ترين خطوط كشتيراني جهان قرار دارد، اما واشنگتن سال‌ها با آن مثل يك حاشيه استراتژي هند-اقيانوسيه رفتار كرده است: ديپلماسي‌اش را به دهلي‌نو واگذار كرد، در برابر عقب‌گرد دموكراتيك يمين هيچ تحريمي اعمال نكرد و هيچ‌گاه او را به خاطر نابودي نهادهاي دموكراتيك مجازات نكرد. وقتي موج «هند بيرون» در مالديو بالا گرفت، چين بهترين استفاده را از غيبت امريكا كرد. پكن بخشي از بدهي عظيم مالديو را بخشيد يا بازپرداختش را به تعويق انداخت و در عوض، حضورش را به سرعت گسترش داد. ژانويه ۲۰۲۴، مويزو به پكن رفت و قراردادهاي كلان در حوزه زيرساخت، تجارت، شيلات و اتصال ديجيتال امضا كرد. در مقابل، واشنگتن تازه به خودش آمد. ژوئن ۲۰۲۴، آنتوني بلينكن ميزبان وزير خارجه مالديو بود و پيشنهاد همكاري امنيتي و دريايي داد، اما اين پيشنهاد در برابر بسته سخاوتمندانه چين رنگ باخت: كمك نظامي بلاعوض، تجهيزات، آموزش و توافق تجارت آزاد همراه با پروژه‌هاي عظيم زيرساختي. براي مردم مالديو، اين حركت امريكا نه حمايت واقعي از استقلال، دموكراسي و حقوق بشر، بلكه فقط يك واكنش عصبي به پيشروي چين به نظر مي‌رسيد. وقتي سال‌ها از شفافيت سياسي، نهادهاي دموكراتيك و جامعه مدني آزاد حمايت نكرده‌اي، ديگر نمي‌تواني با يك سفر ديپلماتيك ديرهنگام، اعتماد بخري. در چشم مالديوي‌ها، واشنگتن فقط داشت بازي ژئوپليتيك خودش را مي‌كرد، نه اينكه واقعا به فكر آينده دموكراسي در جزايرشان باشد.

حسابرسي، نه پاسخگويي

همين الگو در سريلانكا هم تكرار شد؛ جايي كه حمايت بي‌قيد و شرط هند بار ديگر راه را براي چين باز كرد. پس از پايان جنگ داخلي در سال ۲۰۰۹ و شكست ببرهاي تاميل، هند به سرعت به متحد اصلي كلمبو تبديل شد. اما اين اتحاد از همان ابتدا به قيمت حقوق بشر و پاسخگويي تمام شد. در همان سال، هند در شوراي حقوق بشر سازمان ملل به قطعنامه‌اي راي مثبت داد كه پيروزي ارتش سريلانكا را ستايش مي‌كرد و عملا جلوي هرگونه تحقيق جدي درباره جنايات جنگي را گرفت. سال‌هاي بعد هم همين‌طور بود. دهلي‌نو بارها از ماهيندا راجاپاكسا در برابر فشارهاي بين‌المللي محافظت كرد، اجازه داد قدرت را تثبيت كند و شكايت تاميل‌ها را «تبليغات غربي» بخواند. ديدارهاي مودي و راجاپاكسا هميشه درباره امنيت و مبارزه با تروريسم بود؛ حقوق بشر حتي در حاشيه هم جايي نداشت. پيام روشن بود: تا وقتي در مسائل امنيتي با هند همراه باشي، گذشته‌ات بخشيده است. 

وقتي سال ۲۰۲۲ بحران اقتصادي سريلانكا را درهم شكست و سوءمديريت گوتابايا راجاپاكسا (برادر ماهيندا) مردم را به خيابان‌ها ريخت، هند فورا نزديك به ۴ ميليارد دلار كمك بدون شرط فرستاد: خط اعتباري، سوآپ ارزي، كمك اضطراري. هيچ پيش‌شرطي هم نگذاشت؛ نه اصلاح فساد، نه كاهش نظامي‌سازي، نه رسيدگي به نقض حقوق بشر. فقط پول ريخت تا رژيم را سرپا نگه دارد.

اما پول فقط سقوط را چند ماه به تعويق انداخت. جولاي ۲۰۲۲ معترضان به كاخ رياست‌جمهوري حمله كردند، گوتابايا فرار كرد و روي ديوارهاي كاخ با اسپري نوشته بودند: «هند هم برو بيرون». جاي او، رانيل ويكرماسينگه آمد و بي‌درنگ به سمت چين چرخيد. پكن هم با خوش‌رويي پاسخ داد: دو سال مهلت براي بازپرداخت بدهي‌ها، و مهم‌تر از آن، چراغ سبز به پروژه ۴.۵ ميليارد دلاري پالايشگاه هامبانتوتا؛ بزرگ‌ترين سرمايه‌گذاري خارجي تاريخ سريلانكا. وقتي اين پالايشگاه راه بيفتد، دقيقا ۱۸۰ مايل با سواحل جنوبي هند فاصله خواهد داشت و به يك پايگاه لجستيكي مهم براي چين در اقيانوس هند تبديل مي‌شود. هند با حسابداري سخاوتمندانه‌اش فكر مي‌كرد رژيم را نجات داده؛ در عوض، فقط براي پكن ميدان را خالي كرد.وقتي سريلانكا در سال ۲۰۲۲ در باتلاق بحران فرو رفت، واشنگتن البته «نگراني عميق» خود را از عقب‌گرد دموكراتيك اعلام كرد، اما عملا پشت سر هند راه رفت. كمك بشردوستانه فرستاد، از تلاش‌هاي سازمان ملل براي بررسي جنايات جنگي حمايت لفظي كرد، ولي هيچ‌گاه از هند يا دولت سريلانكا نخواست كه در برابر ميلياردها دلار وام، حتي يك شرط ساده شفافيت يا ضدفساد بگذارند. مقامات امريكايي از كمك‌هاي مالي سخاوتمندانه دهلي‌نو تعريف كردند و در مقابل سكوت كامل درباره عدم پاسخگويي رژيم، كاملا همراه شدند. براي هزاران معترض جوان سريلانكايي، دهلي‌نو و واشنگتن هر دو همدست يك نظام فاسد و فرسوده به نظر مي‌رسيدند.

فرصتي براي مانور چين

نپال هم سال‌هاست كه همين داستان را زندگي مي‌كند؛ كشوري كه در ۱۷ سال گذشته ۱۴ دولت عوض كرده و بخش بزرگي از بي‌ثباتي‌اش را به دخالت‌هاي هند نسبت مي‌دهد. معروف‌ترين نمونه، محاصره غيررسمي مرزها از اواخر ۲۰۱۵ تا اوايل ۲۰۱۶ بود. هند به تلافي اصلاح قانون اساسي نپال كه حقوق جوامع هندي‌تبار مرزي را تحت تاثير قرار مي‌داد، كاميون‌هاي حامل سوخت و دارو را متوقف كرد. در حالي كه‌در نپال هنوز از زلزله ويرانگر ۲۰۱۵ خون مي‌جوشيد، بيمارستان‌ها بدون اكسيژن ماندند و سازمان ملل هشدار بحران انساني داد. اين محاصره خشم عميقي در نپال به‌جا گذاشت. سال ۲۰۲۰، هشتگ #BackOffIndia در شبكه‌هاي اجتماعي نپال تركيد و جوانان از نفوذ بيش از حد هند و حمايت پنهانش از سلطنت‌طلبان سابق به ستوه آمدند و در سپتامبر ۲۰۲۵، وقتي معترضان به پارلمان حمله كردند، فقط فساد اليگارشي را نشانه نرفتند؛ سال‌ها خشم انباشته از نقش هند در حفظ همان اليگارشي هم فوران كرد. واشنگتن اما نپال را هميشه بخشي از حياط خلوت هند ديده و دخالتش را به پروژه‌هاي امدادي و كمك‌هاي پس از زلزله محدود كرده است. تنها حضور جدي امريكا، قرارداد ۵۰۰ ميليون دلاري «شركت چالش هزاره» بود كه برق و جاده مي‌ساخت، اما در نگاه بسياري از نپالي‌ها، اين هم طرحي بود كه در دهلي‌نو و واشنگتن براي محكم‌تر كردن سلطه مشترك‌شان طراحي شده بود. فوريه ۲۰۲۲، هزاران نفر جلوي پارلمان كاتماندو جمع شدند و پرچم‌هاي امريكا و هند را به آتش كشيدند. در همه اين كشورها، پيام يكسان بود: وقتي قدرت‌هاي بزرگ به اسم «ثبات» از ديكتاتورها و اليگارش‌هاي فاسد حمايت مي‌كنند، روزي مي‌رسد كه همان مردم با خشم فرياد مي‌زنند «هند بيرون»، «امريكا بيرون» و در را به روي چين باز مي‌كنند.

حصارهاي خوب، همسايه‌هاي خوب

در سراسر جنوب آسيا يك الگو تكرار مي‌شود: هند هرگاه احساس كند منافع راهبردي‌اش در خطر است، دموكراسي و حقوق بشر را فداي «ثبات» مي‌كند. واشنگتن هم كه نمي‌خواهد شريك اصلي‌اش در برابر چين را از دست بدهد، چشمش را مي‌بندد. مردم منطقه اين دو را يك جبهه مي‌بينند: هژموني هند با چراغ سبز امريكا. نتيجه؟ خشم انباشته‌ شده‌اي كه در خيابان‌هاي كاتماندو، داكا، ماله و كلمبو فوران مي‌كند و مستقيما راه را براي پكن باز مي‌كند.اين‌ها اتفاق‌هاي جدا از هم نيستند؛ پيامدهاي ساختاري يك سياست اشتباه‌اند. هر چه هند بيشتر در امور داخلي همسايه‌ها دخالت كند يا از حاكمان نامحبوب حمايت كند، چين بيشتر سود مي‌برد. و تا وقتي واشنگتن سياست «احترام بي‌چون ‌و چرا به حوزه نفوذ هند» را ادامه دهد، عملا دارد جنوب آسيا را تقديم پكن مي‌كند. راه‌حل اين نيست كه امريكا بيايد سياست همسايگي هند را مديريت كند؛ راه‌حل اين است كه دو دموكراسي بزرگ دنيا بالاخره ژئوپليتيك‌شان را با ارزش‌هايي كه هر روز از تريبون‌ها فرياد مي‌زنند هم‌نوا كنند. اگر نتوانند، چين در ميان ويرانه‌هاي سياست‌هاي اشتباه هند و امريكا به برداشت محصول استراتژيك ادامه خواهد داد. اين لحظه‌اي تعيين‌كننده براي واشنگتن است. همكاري امريكا و هند در دوره دوم احتمالي ترامپ همين حالا هم متزلزل شده؛ تعرفه‌هاي سنگين روي كالاهاي هندي به خاطر خريد نفت از روسيه فقط يك نمونه است. در همين حال كه واشنگتن تصميم مي‌گيرد با هند چه نوع رابطه‌اي مي‌خواهد، بايد نگاهش به كل منطقه را هم عوض كند. 

جنوب آسيا حياط خلوت هند نيست؛ مجموعه‌اي از كشورهاي مستقل با صدها ميليون شهروند است. گوش دادن به صداي همين شهروندان، گذاشتن خط قرمزهاي شفاف براي شفافيت و حقوق بشر و مهم‌تر از همه، پايبند ماندن به همين خط قرمزها - حتي وقتي پاي هند در ميان باشد- تنها راه معامله‌هايي است كه دوام بياورند. اگر امريكا نمي‌خواهد شاهد تسلط غيرقابل بازگشت چين بر اين منطقه حساس باشد، بايد تسليم بي‌چون‌وچراي دهلي‌نو را كنار بگذارد. بايد به ياد بياورد كه مردم جنوب آسيا از سركوب، فساد و حكومت بد خسته‌اند، به‌ ويژه وقتي ببينند اين سركوب را «بزرگ‌ترين دموكراسي جهان» تاييد و پشتيباني مي‌كند.

ترجمه: نوشين محجوب

پژوهشگر فعال در مركز پري ورلد هاوس دانشگاه پنسيلو  انيا 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون