نويسندگان نوآمده، مورد تحسين صمد طاهري
دوران طلايي داستاننويسي ايران امروز است
صمد طاهري، نويسنده نامآشناي جنوبي در گفتوگويي كه به تازگي با خبرنگار ايبنا انجام داده، تحسين بيسابقهاش را نثار نويسندگان نسل چهارم داستاننويسي ايران كرد. او گفت «نويسندگان نسل چهارم روي دست نسل نويسندگان نسل اول و دوم و سوم بلند شده و توانسته كارهايي خلق كند كه در سه نسل گذشته بهخصوص در نسل اول و دوم بسيار كمياب بوده است.»
صريحترين و شايد غيرمنتظرهترين بخش گفتوگو آنجاست كه طاهري در ميان همه دورههاي داستاننويسي صد و اندي ساله ايران، وضعيت امروز را درخشانترين ميداند. او در پاسخ به اين پرسش كه وضعيت داستاننويسي امروز را چگونه ارزيابي ميكند، گفته: «درباره وضعيت داستاننويسي امروز، من نظر خيلي مثبتي دارم و فكر ميكنم كه در يكي از دورانهاي طلايي داستاننويسي قرار داريم. مجموعه داستانهايي در دهههاي اخير و از نويسندگان نسلهاي سوم و چهارم، به ويژه نسل چهارم، منتشر شدهاند كه بسيار عالي و با عيار ادبي بالا هستند. ميتوانم به جرئت بگويم كه نسل چهارم روي دست نسل اول و دوم و سوم بلند شده و توانسته كارهايي خلق كند كه در سه نسل گذشته، بهخصوص در نسل اول و دوم، بسيار كمياب بوده و من آينده خيلي خوبي را براي داستان كوتاه فارسي و نيز رمان تصور ميكنم. ميتوانم اسم ۳۵ نويسنده ممتاز و درجه يك را بياورم كه كارهاي خيلي شاخصي در زمينه داستان كوتاه كردهاند و نمونهاش هم همين كتابهايي است كه در جوايز سالهاي اخير برنده شدهاند.»
طاهري كه خود در جوايز مختلفي به عنوان نويسنده برگزيده مورد تقدير و تحسين قرار گرفته و به تازگي هم «پيرزن جواني كه خواهر من بود» به قلم او در جايزه مهرگان تقدير شد، درمورد نقش جوايز در آينده ادبي نويسندگان جوان اينطور توضيح ميدهد: «در مورد جايزهاي كه يك نويسنده جوان ممكن است براي نخستين كتابش بگيرد، اين جايزه به هر حال تشويقكننده است براي نويسنده و در او ايجاد انگيزههاي بيشتري ميكند براي تداوم كارش و بعيد ميدانم كه بازدارنده باشد. حالا ممكن است استثنائا در مورد يك شخصي و يك نويسنده بهخصوصي اين توهم را ايجاد كند كه ديگر نويسنده بزرگي شده و در زمان نوشتن داستانهاي بعدياش ديگر خيلي به مخاطب اعتنا نكند، ولي در كل به نظر من وجه مثبت دارد و برانگيزنده انگيزههاي تداوم در نوشتن است. حالا اگر هم استثنائا نويسندهاي فريب اين جايزه را بخورد و توهم در او ايجاد بشود، ديگر استثناست و نهايتا خودش در طول زمان پي به اشتباهش خواهد برد، يعني وقتي كه كتابهاي بعديش نتواند آن شوق را در مخاطبان ايجاد كند و مورد استقبال مخاطبان قرار نگيرد طبعا نويسنده پي به اشتباهات خودش ميبرد و اشتباه خودش را اصلاح ميكند.»