سيمين سليماني
كتاب «دوره اول رديف ويلن استاد حسين ياحقي» به همراه اجراي آن در قالب يك لوح فشرده صوتي توسط نشر خُنياگر به مديريت شهاب منا و با ويرايش و اجراي بهرنگ آزاده، پاييز سال جاري منتشر شد. مِنا، مديرمسوول نشر خنياگر، درباره اين اثر توضيحاتي داده كه در بخشي از آن آمده: «از حسين ياحقي پنج دوره رديف براي ويولن بهجا مانده است. دوره اول در راستكوك و دوره دوم در چپكوك پيش از سالهاي ۱۳۳۰ نگاشته شدهاند. دوره سوم در راستكوك افتاده و دوره چهارم در چپكوك افتاده تنظيم شده است. دوره پنجم كه در دهه چهل و تا پايان حيات مولف به نت درآمده در كوكهاي مختلف حاوي بيان خلاق و هنري و منحصربهفرد حسين ياحقي از موسيقي رديفي ايران براي سازهاي كمانهاي است. آنچه در كتاب حاضر ارايه شده دوره اول اين رديف در راستكوك زهي است كه به جز نوا و راستپنجگاه باقي دستگاهها و آوازها را در بر دارد.» آن طور كه در توضيحات تكميلي آورده شده، اين پروژه از سال ۱۴۰۰ آغاز شده و پس از چهار سال استمرار، در پاييز سال ۱۴۰۴ به اتمام رسيده و منتشر شده است. به مناسبت انتشار اين كتاب با بهرنگ آزاده كه ويرايش و اجراي اين پروژه را عهدهدار بوده، درباره مراحل كار و اهميت اين اثر گفتوگو كرديم كه در ادامه خواهد آمد.
در ابتداي گفتوگو از شما ميخواهم درباره كتابي كه با عنوان «دوره اول رديف ويلن استاد حسين ياحقي» منتشر شده و شما ويرايش فني آن را انجام داديد، توضيح دهيد.
آغاز اين كار اين طور بود كه دوست عزيز و هنرمندم آقای منا مدير مسوول انتشارات خنياگر با من تماس گرفتند و من را در جريان پروژه بزرگ مجموعه رديفهای استاد حسين ياحقی قرار دادند و طي همان صحبتها قرار شد كه عهدهدار ويرايش و اجرای آن با ويولن شوم. در همين فاصله با فرزند استاد ياحقی جناب آقای بهزاد ياحقی كه خودشان از هنرمندان حوزه نقاشی هستند و همچنين در كمانچه هم شاگرد پدر بودند، در ارتباط بودم و از نقطه نظرهای ايشان در ويرايش و اجرای كتاب استفاده كرديم. چندين ماه مشغول ويرايش كتاب بوديم و البته اين نكته را يادآور شوم كه با وجود تعدد نسخ، اين كار بسيار مشكل و زمانبر بود.
فرموديد كه اين مجموعه بر اساس نسخه داوود آهن تدوين شده؛ چه ويژگيهايي در اين نسخه وجود داشت كه مبناي كار شما قرار گرفت و بفرماييد كه چه تفاوتهايي با نسخههاي ديگر رديف ويولن حسين ياحقي دارد؟
همانطور كه گفتم براي انجام كار، نسخههاي متعددي وجود داشت كه تعدادي از دستخطهاي خود استاد بودند و تعداي هم توسط شاگردان با سابقه ايشان مثل داوود آهن و غلامحسين نيكرويان در حين تدريس پاكنويس و سر جمع شده بودند. در ابتدا قرار بر اين بود كه فقط از دستخطهای خود استاد استفاده شود ولي به علت اينكه كامل نبودند، با بررسي دقيقتر تصميم گرفتيم از نسخه داوود آهن استفاده كنيم كه مطالب استاد را به صورت كاملتري در يك مجموعه گردآوری كرده بودند. اين نكته را هم يادآور شوم كه به گفته آقاي محمود ياحقی فرزند استاد حسين ياحقی، آخرين نسخه از دوره اول كه خود استاد حسين ياحقی در چند سال پايانی تدريس خود در كلاسشان از روي آن تدريس ميكردند؛ نسخه پاكنويس شده توسط آقای داوود آهن بود. ناگفته نماند كه در حين ويرايش و اجرا از نسخههاي موجود خود استاد براى اطمينان از صحت اين نسخه هم استفاده ميكرديم.
در روند ويرايش و اجراي رديف، چه چالشهايي در انتقال ظرايف نوازندگي حسين ياحقي به نت وجود داشت؟
خب، ببينيد اين نتها، نتهايي بودند كه استاد در حين تدريس برای شاگردان خود مينوشتند، به همين خاطر از نظر نوشتاری همه علائم ثبت نميشدند؛ در واقع برخي از اين موارد به صورت عملي و شفاهی به شاگردان تدريس ميشدند. از جمله نكاتي كه در روند ويرايش كتاب روى نت اعمال كردم، ميتوان به افزودن علامتهای تكيه، آرشه، علائم عرضی، مشخص كردن جملهبنديها با گذاشتن علامتهاي نفس، سكوت و... اشاره كرد.
و درباره اجرا چطور؟
در مورد اجراي رديف هم سعي كردم با توجه به دوره اول و آموزشي بودن آن، شمرده و روان و شيوا آن را اجرا كنم و البته به نت هم وفادار باشم در عين حال، اجرا هم خوشلحن و شنيدني به گوش برسد. بهطور كلي بايد بگويم كه اجرا و پيادهسازي حالات و نوازندگی استاد حسين ياحقی برايم خيلي چالشبرانگيز نبود چرا كه طي سالهاي زيادي كه شاگردي استاد تجويدي را كردم، اين ظرايف در وجودم و سبك نوازندگیام نهادينه شده بود و البته اميدوار هستم كه در اين مورد موفق عمل كرده باشم.
به نكته مهمي اشاره فرموديد، شما از شاگردان استاد تجويدي هستيد و سالها سبك ايشان را كار كرديد، چگونه سعي كرديد روح و سبك خاص حسين ياحقي در اين كار حفظ شود؟
استاد تجويدي از شاگردان استاد حسين ياحقى و همچنين استاد صبا بودند و خود من هم حدود ١٢ سال شاگرد استاد علي تجويدي بودم و تمامى رديفهای استاد صبا و استاد تجويدي را با دقت و ظرافتی كه استادم درس ميدادند فراگرفته بودم، آقای منا من را به خانواده استاد ياحقي پيشنهاد دادند و با شناختي كه خانواده استاد ياحقی از فعاليتهای هنری من داشتند، تشخيص دادند كه سبك اجراي ساز من به پدرشان نزديك است. با توجه به اينكه من شاگرد استاد تجويدي بودم و استاد تجويدي هم شاگرد استاد حسين ياحقي بود، به نوعي با واسطه شاگرد استاد حسين ياحقي محسوب ميشوم و به اين شكل تلاش كردم تا آنچه از سبك استاد حسين ياحقي دريافته بودم را به نحو درست و مطلوبي حفظ كنم.
ممكن است براي مخاطبان ما بيشتر توضيح دهيد كه چگونه اين امر مهم اتفاق افتاد؟
بله. همانطور كه اشاره كردم من طی ساليانى كه زير نظر استاد تجويدي آموزش ميديدم بيشترين تمركز استادم در آموزش رديف نوازی، معطوف به بيان و لحن و مفاهيم درونى و عاطفی جملات رديف بود. ايشان هميشه توصيه ميكردند با اينكه من نت رديفها را دقيق نوشتهام ولي شما سعی كنيد حتما از راه گوش به بيان درست جملات برسيد و تاكيد داشتند كه نت به عنوان يك ابزار كمك آموزشي است. استاد تجويدي هر جلسه تمام درسها را با دقت و حوصله با دستگاه ضبط صوت ناكاميچی حرفهای كه داشتند با بهترين كيفيت برايم ضبط ميكردند و حتي اشعار درون رديف را در حين ضبط براى درك بهتر تلفيق شعر و موسيقي برايم ميخواندند. اين سالها شاگردي و معاشرت با استاد تجويدي كه خودشان يكی از برجستهترين شاگردان استاد حسين ياحقی بودند، بهطور طبيعي باعث شد كه سبك و سياق من در نوازندگی به ويژه رديفنوازی به سبك استاد حسين ياحقی نزديك باشد.
بفرماييد كه انتشار اين مجموعه چه جايگاهي در حوزه پژوهشي موسيقي دستگاهي دارد؟
رديف استاد حسين ياحقى تاكنون منتشر نشده بود و اين اولين انتشار آن در طول تاريخ است و اميدوارم شاهد اجراهاي ديگر رديف استاد حسين ياحقي توسط موسيقيدانان و هنرمندان ديگر هم باشيم تا همچون رديف استاد صبا و... اجراهاي مختلفي از رديف استاد ياحقي هم وجود داشته باشد. همانطور كه مستحضر هستيد استاد حسين ياحقی، همنسل استاد صبا بودند و در همان دوران همزمان از برجستهترين و تاثيرگذارترين نوازندگان و مدرسان رديف با ساز ويولن بودند و شاگردان بسياری تربيت كردند كه اكثرا شاخص و مشهور بودند. استاد صبا در زمان حيات خود رديفشان را به سرانجام رساندند و چاپ كردند ولي متاسفانه استاد حسين ياحقی موفق به چاپ رسمی رديف خودشان نشدند. در نهايت ميتوان گفت كه انتشار اين كتاب از نظر تاريخى، فرهنگی و هنري بسيار حائز اهميت است كه يك منبع مهم را در اختيار نوازندگان و پژوهشگران قرار ميدهد. اميدوارم اين كتاب سنگ بنايي باشد كه نوازندگان و اساتيد ويولن ديگر هم آن را اجرا كنند چرا كه اين كار و ادامه آن ميتواند بهطور طبيعي به معرفي هرچه بيشتر اين رديف، جامعيت ببخشد.
متشكرم از شما.
در پايان مايل هستم كه از زحمات بيدريغ و ارزشمند دوست عزيز و هنرمندم جناب آقای شهاب منا تشكر ويژه داشته باشم چرا كه واقعا بدون پيگيرى و زحمات تخصصى ايشان اين پروژه به ثمر نميرسيد. ايشان يكی از مهمترين شخصيتهای فرهنگی عصر حاضر هستند كه به معنای واقعی زندگی خود را وقف فرهنگ و هنر ايران كردهاند و با وجود اينكه آگاه هستند كه چاپ اينگونه آثار به واقع بازگشت مالي ندارد، در بازنشر آثار هنری، تاريخی و فرهنگى عرصه موسيقي كه اكثرا به دست فراموشي سپرده شده بودند، نقش بسيار بزرگی ايفا میكنند؛ به نظر من وجود چنين افرادی در بدنه جامعه هنری واقعا غنيمت است.
سيمين سليماني