ديپلماسي امام خميني(ره) نامه به رهبران
احمد مازني
امام خميني در كنار روشهاي مختلف ديپلماسي از قبيل ارتباط با رسانهها، سخنراني، ديدار و گفتوگو با مقامات عاليرتبه كشورهاي مختلف، از روش نگارش نامه با برخي از رهبران جهان استفاده كردند. البته اين گزينه در سابقه فعاليتهاي سياسي امام از فراواني بالايي برخوردار نيست، يا نگارنده به آن دسترسي ندارد. اما از باب نمونه دو نامه از امام در دسترس همگان است كه هر كدام در جاي خود از اقدامات تاريخي امام راحل به حساب ميآيند. اين دو نامه عبارتند از:
۱. نامه امام خميني به گورباچف
۲. نامه امام به پادشاه عربستان سعودي
اما نامه امام خميني به گورباچف، در تاريخ ۱۱ بهمنماه سال ۱۳۶۷ شمسي، خطاب به ميخاييل گورباچف آخرين رييسجمهور شوروي صادر شد. اهميت اين نامه از اين جهت بود كه پنج ماه پس از پذيرش قطعنامه ۵۹۸ ارسال شده و از نگاه علم مديريت، در حكم موج جديدي در بازتوليد انديشه امام در روابط بينالملل و حركتي رو به جلو در ايفاي نقش هدايتگري و پيشوايي يك روحاني سياستمدار براي بشريت بود. همان نكتهاي كه در مذاكرات بين امام با رييسجمهور وقت امريكا در اوج جنبش اسلامي مردم ايران توسط امام مطرح شد. نامهاي كه در فضاي يأسآلود حاكم بر رزمندگان اسلام نور اميدي افشاند و به نوعي به كلام رسولالله (ص) در فتح دو ابرقدرت روم و ايران در حين حفر خندق در جنگ احزاب شباهت دارد. از سوي ديگر امام خميني فروپاشي شوروي و سپرده شدن ماركسيسم به موزه تاريخ را پيشبيني ميكند و با گورباچف از ضرورت پرهيز شوروي از اتكا به غرب و دعوت به دين اسلام سخن ميگويد. پيامي كه بر نگاه امام در زمينه آميختگي ديانت و سياست تاكيد دارد. ايننامه تاريخي بهوسيله هيات سه نفره شامل: آيتالله عبدالله جوادي آملي، محمدجواد لاريجاني و خانم مرضيه حديدچي (دباغ)، در مسكو به گورباچف ابلاغ شد. ايننامه و محتواي آن، توجه همگان بهويژه ناظران روابط بينالملل را به خود جلب ساخت. پيام تاريخي امام خميني به گورباچف با وجود ناگهاني و غيرقابل پيشبيني بودن آن و باتوجه به تحليلهاي عميق امام در نامه، نشان از ريشهدار بودن آن در سابقه تاريخي ايران و شوروي دارد.
ايننامه را ميتوان از يكسو، مهمترين و اساسيترين اقدام امام در امر صدور انديشه اسلام ناب و از سوي ديگر، مهمترين هشدار نسبت به روند اصلاحات شوروي در اين دوره دانست. اين پيام در ادامه دعوت پيشوايان ديني براي هدايت و دعوت مردم به دين تلقي ميشود كه گاه از نامه و پيام استفاده ميكردند. امامخميني(ره) به تأسي از شيوه يادشده نامهاي به ميخاييل گورباچف نوشت. مهمترين هدف امام از فرستادن نامه، دعوت رهبر شوروي به توحيد و رهاشدن شوروي از قيد ماديگرايي بود. گفته ميشود نامه امامخميني(ره) حدود ۱۶۶۰ كلمه و در پنج صفحه با خط خود ايشان نوشته شده و از مضامين آن هشدار به گورباچف از پناهبردن به غرب، حمايت از مسلمانان منطقه زير نفوذ شوروي و نيز حمايت از مردم افغانستان بود. جمله معروف در اين نامه «از اين پس بايد كمونيسم را در موزههاي دنيا جستوجو كرد» اشاره به شكست ماركسيسم و كمونيسم دارد. نامه امامخميني(ره) در جهان بهويژه در كشورهاي تابع شوروي بازتاب گستردهاي داشت. برخي خامانديشان هنگام فرستادن نامه، اين جمله امامخميني(ره) را كه «از اين پس بايد كمونيسم را در موزههاي دنيا جستوجو كرد» به مسخره ميگرفتند؛ ولي پس از گذشت يك سال از درگذشت ايشان همهچيز در شوروي دگرگون شد و آن پيشگويي تحقق پيدا كرد. به تعبير شوارد نادزه، وزير امور خارجه اتحاد جماهير شوروي، تحولات دروني شوروي، آن قلعهاي را كه محكم به نظر ميرسيد، فرو پاشاند و پيشبينيهاي رهبري ايران در خصوص ماركسيسم عملي شد.
ادامه دارد