روزبه دلاور
مديران استقلال هشتادمين سالگرد تأسيس اين باشگاه را جشن گرفتند. اما اين جشن بزرگ در سايه انتقادات شديد مالي و مديريتي برگزار شد.
به گزارش «اعتماد» در حالي كه هواداران از وضعيت اقتصادي باشگاه و كمبود زيرساختها نگرانند، هزينههاي هنگفت مراسم هشتادسالگي توسط برخي رسانهها زير سوال رفته است. با علي لطيفي يكي از پيشكسوتان حاضر در مراسم تماس گرفتيم تا نظر وي را در خصوص اين جشن لاكچري و حواشي پيرامون آن جويا شويم كه در ادامه ماحصل اين گپ و گفت را ميخوانيد.
با توجه به وضعيت مالي استقلال و كمبودهاي زيرساختي اين باشگاه برگزاري جشن با هزينه زياد چه توجيهي دارد؟
از لحاظ مالي كه استقلال كمبودي ندارد كه قراردادهاي آنچناني بسته است. در اين مورد نقدي وارد نيست اما در مورد مشكلات زيرساختي استقلال صددرصد با شما موافقم اما مستلزم اين است كه فرصت در اختيار مديريت قرار بگيرد تا رفته رفته شرايط را فراهم كنند و زيرساختها را قويتر كنند حالا چه به لحاظ نرم افزاري و چه سختافزاري و بازيكن و پايهها كه نياز به زمان هست.
رسانهها انتقاد ميكنند اين همه هزينه در شرايط فعلي اولويت اين باشگاه بود؟
جشن به خودي خود كار بسيار خوبي است. به هر حال فراموش نكنيد اين تيم پرافتخارترين تيم در سطح ايران و آسياست و نيازمند اين پاسداشتها يا يادبود يا هر چي كه اسمش را ميگذاريم هست. تقدير از دو تيمي بود كه در دهههاي هفتاد و نود ميلادي دو قهرماني آوردند كه اين تقدير هم كار خيلي خوبي بود. از ريخت و پاشها اطلاعي ندارم. حالا جشني در اجلاس سران بود. حالا چه هزينههايي آنجا ميشود را دقيق نميدانم.
محل برگزاري جشن هم باعث شد اينبار پرسپوليسيها به استقلال لقب حكومتي بدهند! محل اجلاس سران و مراسم جشن هشتادسالگي استقلال؟
همانطور كه مثلا 4 سال قبل، 8 سال يا 12 سال قبل افرادي در سيستم مديريتي ورزش بودند كه پرسپوليسي بودند الان فارغ از پرسپوليسي و استقلالي بودن، هلدينگ خليجفارس يك شهر كه چه عرض كنم يك كشوري هست براي خودش به لحاظ مالي. نميدانم اين زير پوشش بودن استقلال هميشگي است يا مقطعي اما اين كار، كار مناسبي بود. فارغ از اينكه نوع مديريتي كه در مراسم صورت گرفت قشنگ نبود.
از چه لحاظ؟
از اين جهت كه درست است كه تقدير از دو تيم ستارهآور استقلال بود اما حتي شده يك لوح يادبود به بقيه پيشكسوتاني كه دعوت كرده بودند تقديم ميكردند يا حضور در يك عكس جمعي. خودم كه هرجا ميروم به عنوان پيشكسوت نميروم. چه در تيم ملي و چه باشگاهي به عنوان منتقد در اين جلسات و مراسمها حاضر ميشوم حالا هم معتقدم برگزاري جشن كار خوبي بود اما در زمينه تقدير از بازيكنان جا داشت از بزرگاني كه بودند مثل برومند و نوازي و دينمحمدي و محسنگروسي و خيليهاي ديگر از نسل خودم تقديري ميكردند. ما همه رفتيم فقط يك شام خورديم و برگشتيم.
برگزاري جشني كه فقط از دو تيم مقامآور آسيايي در تاريخ باشگاه تقدير ميشود بيشتر حالت نمايشي و تبليغاتي نداشت؟
اگر نمايش هم بود نمايش قشنگي بود! ابتداي به ساكن كار يك كار خوبي بود اما نوع مديريتش را نقد ميكنم. بايد حداقل از بازيكنان بزرگ استقلال در دهههاي مختلف تقدير ميشد. اينكه دهه هشتاد و هفتاد را به صرف اينكه در آسيا قهرمان نشدند حذف كنيم درست نيست. در صورتي كه استقلال در دهه هفتاد با ناصرخان حجازي نايب قهرماني دارد به نظرم كار قشنگي نبود.
خيليها معتقدند جشن عملي ماندگارتر از جشنهاي نمايشي است. كار ماندگار مثل تهيه زيرساختي هرچند كوچك بهتر از اين جشنهاي پر خرج نيست؟
بله؛ كاملا با شما موافقم. تيمهاي بزرگي مثل بارسا هم جشن صدسالگي و نودسالگي گرفتند كه خيلي خوب است اما آنها براي پيشكسوتان خود ارزش بيشتري قائل هستند يا مثلا لاماسيا را دارند. ما هم اگر كاري را انجام بدهيم به بهاي از دست دادن يك كار اساسيتر به نظرم كار قشنگي نيست وگرنه كار خيلي قشنگي بود. بايد جا بيندازيم چه بسا كه سپاهان هم جشني اينچيني گرفت و از پيشكسوتانش دعوت كرد و از آنها تقدير كرد اما به باور من سپاهان اگر اين كار را كرد اين باشگاه به زيرساختهايش خيلي اهميت ميدهد. يك باشگاه حرفهاي هستند و استقلال هم بايد اينطور باشد اما چون تيمهاي استقلال و پرسپوليس دولتي بودند و به باورم همچنان هستند، تغييرات مكرر مديران باعث شده تا همه گلخانهاي به كار خود نگاه كنند. يعني بيايند يك مقطعي نتيجه بزرگسالان را ببينند و اصلا به پايهها كاري نداشته باشند و به امان خدا رهايش كنند تا الان اين بشود كه الان شده! منتها اگر اين مديريت زمان داشته باشد آنچه من ديدم مثلا پايگاههاي استعداديابي در استانهاي مختلف راهاندازي كردند كه كار خيلي كار قشنگي است. با همه نقدهايي كه به سيستم مديريتي دارم اگر زمان داشته باشند، ميتوانند اثرگذار باشند و به آنچه منتقدان دنبالش هستند ميرسند و زيرساختها آرام آرام درست ميشود. متاسفانه سيستم مديريت كشور ما نه فقط در ورزش و فوتبال بلكه در اقتصاد و سياست و همهچيز ما فقط زير چشمهايمان و نوك بيني خود را ميبينيم. كاري نداريم كه بعدا چه اتفاقي رخ ميدهد. يك مدير حتي مقطعي خوب كار كرده مدير بعدي را ميآورند آن پايه خوبي كه ساخته شده را خراب ميكند تا از نو خودش بسازد! و دوباره همان بلا بر سر خودش ميآيد!
سوال آخرمان درباره وضعيت فني استقلال تا اينجاي فصل است. اوضاع اين تيم چطور است؟
قبلا در يك مصاحبهاي گفتم كه اين تيم حدود دوماه فوقالعاده حساس را در پيش دارد از بازي با الوصل شروع ميشود به بازي با سپاهان ختم ميشود. اگر استقلال در بازيهاي پشت سرهم كه شامل دربي هم بوده نتيجه بگيرد آن وقت اسبش را براي قهرماني زين ميكند. اما واقعيت امر اينكه استقلال از زمان بازي با الوصل به اين طرف نتوانسته ببرد. به لحاظ نتيجهاي نميگويم اما نه ميشود گفت در اين دوماه شكست خورده و هم نميشود بگوييم كه پيروز بودند . اين تساويهاي پشت سرهم شرايط روحي تيم را بد كرده است. در اول فصل استقلال به خاطر باختها تحت فشار هواداران بود و بعد به چند پيروزي رسيد حالا بازيكنان ترس از شكست دارند چون با شكست وارد بحران ميشوند. الان فرقش با ابتداي فصل اين است كه ميباخت و تحت فشار بود و مدعيان هم ميباختند اما الان استقلال نميبرد و رقبايش ميبرند و اين روي تيم فشار را مضاعف كرده است.