نسل Z و آلفا؛ آزمون بزرگ نظام آموزشي ايران
در حالي كه نسل Z و آلفا با فناوري زندگي ميكنند، نگاه رسمي به ابزارهاي ديجيتال در بسياري از مدارس همچنان مبتني بر محدوديت و ممنوعيت است. موبايل، اينترنت و شبكههاي اجتماعي اغلب به عنوان تهديد معرفي ميشوند، نه فرصت آموزشي. اين در حالي است كه در بسياري از نظامهاي آموزشي دنيا، همين ابزارها به اهرمهاي يادگيري خلاق، آموزش مهارتهاي رسانهاي و پرورش تفكر انتقادي تبديل شدهاند. ناديده گرفتن فناوري، نهتنها آن را حذف نميكند، بلكه كنترل و هدايت آن را نيز از دست نظام آموزشي خارج ميسازد. نميتوان از تغيير مدرسه سخن گفت، بيآنكه به وضعيت معلمان توجه كرد. بسياري از معلمان امروز، خود در نظامي تربيت شدهاند كه براي نسلهاي پيشين طراحي شده بود. انتظار تطبيق فوري با دانشآموزان نسل جديد، بدون آموزشهاي مستمر، حمايت رواني و توانمندسازي حرفهاي، انتظاري ناعادلانه است. معلم امروز بايد نقش راهنما، تسهيلگر و مربي را ايفا كند؛ نقشي كه بدون كاهش فشارهاي اداري، بهروزرساني دانش حرفهاي و اعتماد نهادي، تحقق نخواهد يافت. با وجود تاكيد مكرر اسناد بالادستي بر تحول، برنامههاي درسي همچنان متراكم، امتحانمحور و مبتني بر حفظ مطالبند. در حالي كه نسل Z و آلفا بيش از هر چيز به مهارتهايي چون تفكر انتقادي، حل مساله، كار گروهي، سواد رسانهاي و خودشناسي نياز دارند، سهم اين مهارتها در آموزش رسمي بسيار اندك است. نتيجه آن، نسلي است كه حجم زيادي اطلاعات حفظ ميكند، اما در مواجهه با مسائل واقعي زندگي، دچار سردرگمي ميشود. مساله نسلها تنها يك چالش آموزشي نيست. دانشآموزان امروز، نيروي انساني، كارآفرينان، مديران و شهروندان فرداي كشورند. اگر نظام آموزشي نتواند با زبان آنها سخن بگويد، به نيازهايشان پاسخ بدهد و آنها را براي آيندهاي نامعلوم آماده كند، هزينه اين ناتواني در عرصههاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي پرداخت خواهد شد. بياعتمادي به نهاد آموزش، كاهش سرمايه اجتماعي و شكاف عميقتر ميان نسلها، از جمله اين پيامدهاست. در نهايت آموزشوپرورش ايران امروز در نقطهاي حساس ايستاده است يا بايد شجاعانه بپذيرد كه مدرسه نيازمند بازطراحي جدي است؛ از محتوا و روش تدريس گرفته تا نقش معلم و جايگاه فناوري يا همچنان تلاش كند نسل Z و آلفا را در قالبهايي جاي بدهد كه براي آنها ساخته نشدهاند. پرسش اصلي اين نيست كه «نسل جديد مشكل دارد يا نه» بلكه اين است كه آيا نظام آموزشي ما آمادگي شنيدن، فهميدن و همراهي با اين نسل را دارد؟ پاسخ به اين پرسش، نه فقط سرنوشت مدرسه، بلكه آينده جامعه ايران را رقم خواهد زد.