هدفمان جذب 40 ميليون بازديدكننده موزه در سال است
محمدرضا كارگر٭
موزه بايد تبديل به يك نهاد عمومي شود. از حدود 80 سال پيش تا سال 92 حدود 520 موزه در كشور تاسيس شده است، اگر بخواهيم اين آمار را با آمار موجود موزهها در دو سال اخير مقايسه كنيم، متوجه ميشويم كه رشد ايجاد موزه در كشور، رشد قابل قبولي بوده است. از ابتداي دولت يازدهم شاهد افتتاح 40 موزه بوديم. 13 موزه توسط سازمان ميراث فرهنگي ايجاد و افتتاح شده است و 15 موزه توسط نهادهاي دولتي و عمومي با حمايت سازمان ميراث فرهنگي ايجاد شدهاند و مابقي آن توسط بخش خصوصي. طبق اين آمار بهطور ميانگين هر دو هفته يك موزه در كشور افتتاح شده است و اين موضوع با توجه به شرايط اقتصادي دولت اتفاق بسيار خوبي است. به خصوص اينكه غالب اين موزهها توسط بخش خصوصي تجهيز شدهاند. اين موزهها با حداكثر توان و مطابق با استانداردهاي موجود تجهيز شدهاند، بعضي از آنها موزه منطقهاي بودند مثل موزه خراسان و بعضي موزه ملي، مثل موزه دوران اسلامي و طبقه دوم موزه ايران باستان. از آنجا كه ايجاد موزه هم محصول توسعه است و هم عامل توسعه، ميتوان اين آمار را اتفاق خوبي دانست. اميدواريم با برنامهريزيهايي كه صورت گرفته در آينده نه چندان دور بتوانيم اين آمار را به افتتاح يك موزه در هفته در كشور برسانيم. در برنامه ششم توسعه پيشنهاداتي را ارايه كردهايم مبني بر اينكه تمام وزارتخانهها و سازمانها بايد اقدام به ايجاد موزه در حوزه تخصصي خودشان كنند. به اين دليل كه موزه مهمترين دريچهاي است كه روي مردم باز ميشود تا فعاليتها و سوابق و اطلاعات مورد نياز راجع به وزارتخانهها و سازمانها را كسب كنند. بهطور مثال ما وزارتخانهاي به نام نفت داريم كه با فعاليت گستردهاي كه دارد كانال ارتباطي با مردم ندارد و مردم امكان ورود به درون اين حوزه را ندارند و راجع به تاريخچه نفت و تكنولوژي نفت و اهميت نفت اطلاعات چنداني ندارند، چون جايي براي ارايه اين اطلاعات وجود ندارد، مگر همين مصاحبهها و مقالههايي كه آن هم در نشريات تخصصي منتشر ميشود و مخاطب عام ندارد و عمدتا مسائل سياسي و اقتصادي نفت را بررسي ميكند. يا بهطور مثال سازماني مثل صدا و سيما با اين سابقه طولاني فعاليت، موزهاي براي معرفي سابقهاش ندارد. مردم اگر بخواهند با تاريخچه و سوابق فعاليت اين سازمان آشنا شوند هيچ مكاني وجود ندارد. اگر موزهاي در اين زمينه ايجاد شود و سوابق اين حوزه ثبت شود و در معرض ديد عموم قرار بگيرد، ميتواند باعث آگاهي مردم از محيط پيرامونشان شود. بعضي از وزارتخانهها مثل پست اين كار را انجام دادهاند و اين اتفاق خوبي است. ما بايد شهرونداني آگاه نسبت به مسائل پيرامونشان داشته باشيم، اگر مردم نسبت به موضوعات پيراموني خودشان آگاهي و اطلاعات نداشته باشند، نميتوانند شهرونداني كارآمد براي جامعه باشند، خصوصا جمعيت جوان كشور بايد نسبت به همه مسائل آگاه باشند و اين شكل از آگاهي فقط از طريق موزه امكان پذير است، چون موزهها مراكز اسناد و كتابخانه دارند و ميتوانند اين آگاهيها را در اختيار علاقهمندان قرار دهند. موضوع بعدي كه به نظر ميرسد از اهميت زيادي در زمينه موزهها برخوردار است، تقويت فرهنگ بازديد از موزههاست. سال گذشته طبق آمار رسمي موجود سازمان ميراث فرهنگي 17 ميليون و هشتصد و بيست و يك هزار نفر بازديدكننده داخلي از امكان تاريخي و موزههاي ايران بازديد كردهاند، طبق همين آمار يك ميليون گردشگر خارجي از موزههاي ايران بازديد كردهاند. اين آمار نشاندهنده آن است كه يك سوم مردم ايران از موزههاي كشور بازديد داشتهاند. اين آمار در مقايسه با سالهاي گذشته نكته خوبي است. البته ممكن است گاهي بعضي از موزهها خلوت به نظر برسند، اما روزهاي پر بازديد هم در موزهها داريم كه در طول سال چنين آماري را به ما ميدهند. گسترش اين فرهنگ در جامعه مستلزم ايجاد موزههاي درخور با امكانات مناسب است، موزههايي با استانداردهاي لازم و خدمات مناسب كافي شاپ و رستوران خوب و پاركينگ، ايجاد شرايط تعامل مردم با اشيا از طريق ورود تكنولوژي جديد به موزهها در ايجاد زمينه ارتباط بين مردم و آثار موجود در موزهها تاثير چشمگيري خواهد داشت. در همين راستا تلاش ما بر اين است كه در سال آينده راهنماي انساني را از موزهها حذف كنيم و مردم از طريق تكنولوژي موجود بتوانند اطلاعات لازم را كسب كنند. هر چند كه تا همين جا هم رشد بازديد از موزهها رشد رضايت بخشي بوده. اما بايد زمينه را بيشتر براي رشد آمارهاي موجود فراهم كنيم و آمار حدود 18 ميليون بازديد را به 40 ميليون بازديدكننده در سال برسانيم.
٭مديركل امور موزههاي كشور