بنا سرمايه بزرگي است اما هر روز امكان دارد ديگر سر كار نيايد
خادم: از رييسجمهور درخواست حمايت داريم
رسول خادم، رييس فدراسيون و سرمربي تيم ملي كشتي آزاد ميگويد: از رييسجمهور درخواست داريم در ديپلماسي ورزشي و كسب كرسيهاي بينالمللي، به ورزش ملي ايران كمك كند .
براي هر رييس فدراسيوني سخت است كه بخواهد به صورت مستقيم درگير مسائل فني شود و خود را در سيبل انتقادات فني قرار دهد و اين موضوع با عقل و منطق مديريت جور درنميآيد. بايد يك رييس فدراسيون جسارت از خود به خرج دهد تا اين دو عنوان را با يكديگر بپذيرد. ماهها است كه مسووليت كشتي را برعهده گرفتهام و قبل از آن نيز شوراي فني كه بزرگان كشتي در آن حضور دارند كادر فني را براي تيم ملي در نظر گرفتهاند و بنده را به عنوان سرمربي انتخاب كردند و چهار مربي خوب كشور را به عنوان مربيان تيم ملي انتخاب كردند. اين كادرفني در مسابقات جهاني بوداپست توانست تيم ملي را پس از 48 سال خارج از كشور قهرمان جهان كند و طي اين دو سال نيز عنوان نايب قهرماني را تكرار كرد.
وقتي ميخواهند پستها را ميان كشورها تقسيم كنند به صورت مستقيم با روساي جمهور كشورها مذاكره ميكنند و حمايت سران سياسي كشورها در اين امر بسيار تاثيرگذار است. به عنوان مثال اخيرا امريكا به مامياشويلي، رييس فدراسيون روسيه براي حضور در جهاني ويزا نداد. بلافاصله پوتين، رييسجمهور روسيه اعلام كرد كه به بسكتباليستهاي امريكا براي ورود به روسيه ويزا نخواهيم داد. با اين كار اتحاديه جهاني فهميد كه با رييس فدراسيون روسيه روبهرو نيست، بلكه مستقيما با رييسجمهور اين كشور سر و كار دارد و اين حمايتها بسيار تاثيرگذار است.
ديپلماسي ورزشي در ايران وجود ندارد. اين حس در مديران سياسي در چند دهه گذشته وجود نداشته كه بخواهند از كسب كرسيهاي بينالمللي در ورزشحمايت كنند و عملا خود روساي فدراسيونها هستند. اميدوارم كه مسوولان سياسي نيز اين موضوع را دنبال كنند و به آن توجه ويژهاي نشان دهند. ما فقط به زجر زحمت ورزشكاران و مربيان سراسر كشور و فعاليتهايي كه در توسعه كشتي دنيا صورت ميدهيم توانستهايم جايگاه خود را حفظ كنيم، ولي هيچ حمايت سياسي در بخش بينالملل نداريم.
المپيك يك رويداد كاملا سياسي - اقتصادي و نه صرفا يك رويداد ورزشي است. به خاطر همين موضوع تمام مقامهاي سياسي دنيا به موضوع المپيك ورود كردهاند. وقتي رييس اتحاديه جهاني ميگويد كه به آذربايجان رفتهام و با رييسجمهور اين كشور ديدار داشتم كه رييس فدراسيون اين كشور هم در آن حضور داشت فهميدم او بهشدت تحت فشار رييسجمهور آذربايجان است تا كشتي اين كشور در المپيك نتايج خوبي به دست بياورد، بنابراين ما نيازمند حمايت جدي سران مسوولان سياسي هستيم .
در جهاني لاس وگاس نگرفتن طلا خستگي را روي تن همه ما گذاشت. البته تنها كشتيگير ما كه موقعيت كسب طلا را داشت رحيمي بود چرا كه از هشت وزن شش كشتيگير ما براي نخستين بار در اين رقابتها حاضر ميشدند و ما اين انتظار را نداشتيم كه به مدال طلا برسند، زيرا آنها به لحاظ فني جلوي حريفان خود كم آوردند، اما رحيمي سابقه كسب مدال طلا را داشت و با وجود اينكه با بدترين قرعه ممكن روبهرو شد، بهترين كشتيها را گرفت. اگر رحيمي طلا ميگرفت داستان متفاوت ميشد. در كشتي آزاد سه نفر از كشتيگيران نفراتي بودند كه اگر دست خودمان بود آنها را تغيير ميداديم، ولي به خاطر احترام به رقابتهاي انتخابي تيم ملي آنها را به لاس وگاس برديم. اگر مسعود اسماعيلپور در 61كيلوگرم، محمدحسين محمديان در 97كيلوگرم و كميل قاسمي در سنگين وزن به همراه ما ميآمدند شايد ما با فاصله قهرمان جهان ميشديم.
رييس اتحاديه جهاني كشتي در سفر به هر كشوري با روساي رييس آنها ديدار ميكند. لالوويچ دو بار تاكنون به ايران آمده است و ما در هر دو بار از رييسجمهور براي ملاقات با او وقت گرفتهايم، اما هر دو بار اين وقتها بر هم خورد و ملاقاتي صورت نگرفت كه اين موضوع موقعيت ما را در اتحاديه جهاني كشتي به خطر مياندازد.
كشتي فرنگي و آزاد از ديد فدراسيون يكي است و بايد بگويم كه در كشتي فرنگي ما بهترين تيم را در اختيار داريم، اما نتيجه دلخواه مردم در امريكا به دست نيامد. تيم فرنگي مجموعهاي از كشتيگيران باتجربه و صاحب مدال و تعدادي كشتيگير جوان است كه تركيب خوبي را تشكيل دادهاند، اما در امريكا يكسري اتفاقات و اشتباهها از سوي كشتيگيران باتجربه رخ داد كه به عنوان مثال ناكامي سوريان كه سرمايه ارزشمندي براي ايران است، باعث شد 10 امتياز از ايران گرفته شود. در حالي كه او به قدري آماده بود، اما در شرايط كشتي وقتي حركت فني را دنبال ميكرد به حريف ضربه سر زد و ديسكاليفه شد كه نبايد اين اتفاق رخ ميداد. به نظر من كادرفني تيم ملي تعامل نزديكي با كشتيگيران نداشت.
دستمان براي تغيير و تحولات در كادرفني تيم ملي فرنگي باز نيست. كشتي فرنگي مانند كشتي آزاد نيست و فراگيري آن در كشور محدود است و تعداد مربيان و كشتيگيران فرنگي كم است. به همين دليل دستمان آنقدر باز نيست كه بخواهيم دست به انتخاب بزنيم. سرمربي فعلي فرنگي همان كسي است كه تيمش پارسال قهرمان جهان شد. محمد بنا، سرمايه بزرگ كشتي ايران است و فرد باتجربه و پختهاي است، اما بعد از مدتي كار كردن تشخيص داده است كه از تيم برود. گاهي ما همكاري داريم كه از 100 نمره 100 را دارد، اما هر روزي امكان دارد كه صبح به سر كار نيايد و كل فضا را بر هم بزند. آن زمان تشخيص ميدهيم كه با همكاري كه نمرهاش 50 است كار را ادامه دهيم تا اين مشكلات به وجود نيايد.