• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3354 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۷ مهر

به نام ملت سوگوار ‌سخن مي‌گويم

جنگ و تحريم را از ياد نمي‌بريم اما به صلح فكر مي‌كنيم
گذشته‌را فراموش‌نمي‌كنيم اما در آن هم نمي‌مانيم
از تداوم قدرت با راي ملت و نه اسلحه حمايت مي‌كنيم
آماده كمك به دموكراسي در سوريه و لبنان هستيم

گروه سياسي| سومين سخنراني حسن روحاني در مجمع عمومي سازمان ملل پر بود از «پل‌هاي» سياسي؛ پل‌هايي بين ديروز و فردا، بين برجام و شرايط منطقه. پل‌هايي براي گذر از خاطرات تلخ گذشته براي رسيدن به توسعه آينده. چيزي كه رييس‌جمهوري مي‌گفت فقط با گفت‌وگو قابل پيمودن است. او حالا بعد از دو سال از گذشت عمر دولتش براي اثبات اين نظر يك استناد كافي و محكم براي جامعه جهاني دارد؛ توافق هسته‌اي. چيزي كه ظرف دو سال يك تخاصم را تبديل به تفاهم كرد. روحاني ديروز براي سران كشورها گفت كه حالا وقت آن است كه تجربه اين تفاهم بسط داده شود؛ تفاهمي كه پيش از هرجا و موقعيتي هم خاورميانه امروز نيازمند آن است؛ از شمال آفريقا تا سوريه و عراق و يمن. حسن روحاني در سخنراني‌اي كه با محكوميت حادثه منا و «بي كفايتي و سوء‌مديريت» مسوولان عربستان در اين فاجعه شروع شد، تاكيد كرد كه مسوولان سعودي بايد «شرايط لازم را براي بررسي مستقل و دقيق علل و عوامل اين فاجعه و روش‌هاي پيشگيري از تكرار آن، در آينده فراهم كنند.» او البته با دو پيشنهاد به جمع سران كشورها آمده بود؛ پيشنهاد اول اينكه «مبارزه با تروريسم به يك سند و قاعده الزام‌آور بين‌المللي بدل شود و هيچ دولتي حق نداشته باشد از تروريسم به عنوان يك روش مداخله‌جويانه در امور ملت‌ها حمايت كند.» پيشنهاد دوم او اما اين بود كه كشورها براي برقراري صلح پايدار نبايد در گذشته بمانند؛ چيزي كه رييس‌جمهوري ايران معتقد است دنيا مي‌تواند آن را از تجربه توافق هسته‌اي ايران با قدرت‌هاي جهاني استخراج كند: «ما در برنامه جامع اقدام مشترك تنها، در پي دستيابي به يك توافق هسته‌اي نبوديم. ما مي‌خواهيم حركتي تازه و سازنده را براي بازآفريني نظم جهاني پيشنهاد كنيم. نظمي براساس احترام متقابل، عدم دخالت در امور داخلي ديگران، همكاري مستمر و همزيستي دايم ميان اعضاي ملل متحد. براي آنكه آينده‌اي صلح‌آميز بسازيم بايد از گذشته‌هاي تلخ عبرت بياموزيم. ما مي‌دانيم كه تنها راه حفظ و تداوم صلح، توسعه است.» با اين وجود حسن روحاني كه عراق، ‌سوريه و يمن را «مدل‌هاي يكسانِ بحران‌آفريني از طريق ترور، افراطي‌گري، خشونت، كشتار، تجاوز و بي‌تفاوتي جامعه جهاني» و «نمونه‌هاي همسان آوارگي، پناهندگي، بي‌خانماني و گريز از وحشت جنگ و بمباران» مي‌داند، معتقد است كه «اگر حمايت بي‌حساب امريكا از اقدامات ضد انساني رژيم صهيونيستي عليه ملت مظلوم فلسطين نبود، امروز تروريست‌ها بهانه‌اي براي توجيه جنايات خود نمي‌يافتند.» او از تريبون سازمان ملل متحد به دولتمردان امريكايي توصيه كرد كه «به جاي تحريف واقعيت‌هاي منطقه و ايراد اتهامات ناروا عليه ديگران سياست‌هاي خطرناك خود و متحدان منطقه‌اي‌اش را كه به افراطي‌گري، خشونت و فرقه‌گرايي در منطقه دامن مي‌زند، پايان دهد و با آرمان‌ها و خواست مردم منطقه هماهنگ شود.» حسن روحاني حالا بعد از دو سال با ادبياتي محكم‌تر و اعتماد به نفسي بيشتر مي‌تواند از مواضع اصولي جمهوري اسلامي ايران و دولت خود در سازمان ملل سخن بگويد. استحكام و اعتماد به نفسي كه بي‌شك قسمت مهمي از آن را بايد ناشي از موفقيت دولت در مذاكرات هسته‌اي يافت.

بسم‌الله الرحمن الرحيم

الحمدلله و الصلوه علي رسول الله و‌الله و صحبه.

آقاي رييس

من به نمايندگي از سوي ملت بزرگي سخن مي‌گويم كه امروز در غم از دست دادن هزاران زاير مسلمان و صدها نفر از هموطنان خود به سوگ نشسته است؛ سالمندان، جوانان، زنان و مرداني كه براي انجام مناسك مذهبي در گردهمايي عظيم معنوي و جهاني حج شركت كرده بودند؛ ولي متاسفانه قرباني بي‌كفايتي و سوءمديريت مجريان شده و حتي به دليل عدم پاسخگويي مسوولان، از شناسايي مفقودين و بازگرداندن سريع پيكر قربانيان به خانواده‌هاي عزادارشان دريغ شده است. ابعاد فاجعه جان باختن و مجروح شدن هزاران انسان بي‌گناه از چهارگوشه جهان، فراتر از آن است كه در حد يك سانحه طبيعي يا يك مساله محلي با آن برخورد شود. خسارت جريحه‌دار شدن عواطف ميليون‌ها مسلمان بزرگ‌تر از آن است كه صرفا با محاسبات مادي قابل جبران باشد. افكار عمومي خواستار آن است كه مسوولان دولت عربستان سعودي بي‌درنگ، به مسووليت بين‌المللي خود در تامين دسترسي كنسولي فوري براي شناسايي سريع و بازگرداندن بدون تاخير اجساد مطهر عمل نمايند. همچنين ضروري است شرايط لازم را براي بررسي مستقل و دقيقِ علل و عوامل اين فاجعه و روش‌هاي پيشگيري از تكرار آن، در آينده فراهم نمايند .

آقاي رييس، آقاي دبيركل

عاليجنا بان ،خانم‌ها، آقايان

من به نمايندگي از ملتي سخن مي‌گويم كه دو سال قبل بار ديگر به تعامل سازنده با جهان راي داد و اينك با افتخار مي‌توانم اعلام كنم كه «امروز، فصل جديدي در روابط ايران با جهان آغاز شده است.»دو سال پيش، مردم ايران در يك انتخابات توأم با رقابت به برنامه‌اي راي دادند كه ضمن حفظ حقوق، منافع و امنيت ملي، خواستار تحكيم صلح، و گفت‌وگوي سازنده با جهان بود. اين اراده ملي‌ با يك برنامه دقيق و روشن ديپلماتيك ـ در «برنامه جامع اقدام مشترك» ميان جمهوري اسلامي ايران و شش قدرت جهاني متجلي شد كه بلافاصله پس از توافق، با تصويب شوراي امنيت سازمان ملل متحد به يك سند بين‌المللي بدل گرديد. اين سند از نظر حقوق بين‌الملل، سازه استواري است كه براي نخستين بار در تاريخ ملل، دو طرف، به جاي مذاكره پس از جنگ براي دستيابي به صلح، پيش از مخاصمه، به مصالحه دست يافتند. من در اينجا لازم مي‌دانم بر نقش همه مذاكره‌كنندگان تاكيد كنم. ما تصميم گرفته بوديم با حفظ اصول خود، فضايي تازه را رقم بزنيم و اين كار را كرديم. آنجا كه لازم بود جلو رفتيم و آنجا كه لازم بود شهامت انعطاف را داشتيم؛ و در همه جا از ظرفيت حقوق بين‌الملل استفاده كرديم و توانمندي گفت‌وگوي سازنده را به خوبي آشكار ساختيم. نكته كليدي در موفقيت گفت‌وگو، اين واقعيت است كه، هر بازيگري در نظام بين‌الملل كه در پي خواسته‌هاي حداكثري باشد و جايگاهي براي طرف مقابل خود باز نكند نمي‌تواند سخن از صلح، ثبات و توسعه‌يافتگي بزند. همان‌گونه كه در تجارت و فعاليت اقتصادي، بايد منافع طرفين در نظر گرفته شود، در سياست نيز چند جانبه‌گرايي و بازي‌هاي برد ـ برد، بايد مبنا واقع شود.

آقاي رييس!

سازمان ملل متحد، براي تضمين صلح و امنيت جهاني پس از دو جنگ جهاني به وجود آمد، اگرچه متاسفانه در اكثر موارد اين نهاد مهم بين‌المللي، موفق يا موثر نبوده. اما اين‌بار بايد گفت سازمان ملل تصميم درستي گرفت. ما با وجود آنكه به تصويب قطعنامه‌هاي ناعادلانه عليه جمهوري اسلامي ايران و تحريم ملت و دولت ايران در اثر سوءتفاهمات و بعضا دشمني‌هاي آشكار برخي كشورها، معترضيم اما بنا به آن ضرب‌المثل قديمي ايراني، معتقديم كه هرجا كه جلوي ضرر گرفته شود، منفعت است. امروز همان روزي است كه جلوي ضرر گرفته شده است. قطعنامه 2231 شوراي امنيت با وجود برخي كاستي‌هاي جدي، تحولي مهم و مبنايي براي لغو قطعنامه‌هاي تحريم عليه ايران بود. ما عملكرد شوراي امنيت در گذشته را غيرمنصفانه مي‌دانيم و تاكيد مي‌كنيم كه ايران به دليل فتواي مهم رهبري و نيز دكترين دفاعي خود هرگز قصدِ توليد سلاح هسته‌اي را نداشته و بنابراين قطعنامه‌هاي تحريمي عليه ايران ناعادلانه و غيرقانوني بوده‌اند. تحريم‌هاي شوراي امنيت و نيز تحريم‌هاي يكجانبه برخي از كشورها بر اساس توهمات و اتهامات بي‌پايه اِعمال شدند و شرايط سختي را به مردم ما تحميل كردند. اما اين تحريم‌ها هيچگاه در سياستي كه اتخاذ كرده بوديم و در نحوه برخورد ما با مذاكرات، موثر نبودند. ما در اين مذاكرات ثابت كرديم كه روي ميز ايران، چيزي جز منطق، استدلال و اخلاق و نيز در صورت لزوم، دفاعِ مشروع و قاطع از خود و منافع خويش در برابر هر گونه تجاوز، وجود ندارد. كه نهايتا ايالات متحده نيز وادار شد تا تحريم و فشار را كنار گذاشته و ميز مذاكره را برگزيند. هفت كشور و اتحاديه اروپايي در اين مذاكرات، زمان و سرمايه ديپلماتيك فراواني صرف كردند و لذا بايد براي حفظ و اجراي توافق نيز، تمام تلاش خود را به‌كار گيرند. پايبندي طرفين به انجام تعهدات‌شان را، اصلي‌ترين عامل موفقيت در روند اجرايي مذاكرات مي‌دانيم.

به موازات اجراي برجام، ما همچنين انتظار داريم كه كشورهاي هسته‌اي گام‌هاي لازم را در جهت اجراي تعهدات خود بر طبق ماده 6 ان پي تي، يعني خلع سلاح كامل هسته‌اي، بردارند. همچنين انتظار داريم كه آنها در جهت ايجاد منطقه عاري از سلاح هسته‌اي در خاورميانه، نقشي مثبت ايفا كنند و اجازه ندهند رژيم صهيونيستي همچنان، تنها مانع بر سر راه تحقق اين مهم باشد.

آقاي رييس

توافق هسته‌اي كه نمونه درخشاني از «پيروزي بر جنگ» است، توانسته سايه تخاصم و حتي جنگي ديگر و تنشي دامنه‌دار را از سر خاورميانه دور كند، مي‌تواند و بايد، سرآغاز دوره‌اي جديد و موجب نتايجي مثبت براي صلح و ثباتي پايدار در منطقه نيز باشد. از نظر ما توافق حاصله، هدف نهايي نيست، بلكه تحولي است كه مي‌تواند و بايد، مبناي دستاوردهاي بيشتري باشد. با توجه به اينكه اين توافق هم مبنايي عيني فراهم كرده و هم الگوي مناسبي به دست داده، مي‌تواند در جهت تحولي اساسي در منطقه، عمل نمايد.

سياست ما اين است كه در فضاي جديد، حركت صلح جويانه خود را در منطقه، بر مبناي همان قاعده برد ـ برد، ادامه دهيم و به نحوي عمل كنيم كه همه، در منطقه و جهان از مزاياي اين فضاي جديد بهره‌مند شوند. مي‌توانيم از اين فرصت براي توجه به آينده و اجتناب از تمركز بر گذشته استفاده كنيم و روابط خود را با كشورهاي منطقه، به ويژه همسايگان‌مان، بر اساس احترام متقابل و منافع مشترك و جمعي، بازسازي كنيم. متاسفانه، منطقه خاورميانه و شمال آفريقا به يكي از متلاطم‌ترين مناطق جهان تبديل شده است. تداوم و تشديد چنين وضعي مي‌تواند موجب سرايت تشنج به ديگر مناطق جهان شود. در جهانِ به هم پيوسته و بدون مرز كنوني، كشورها و مناطق مختلف، به سختي مي‌توانند مرزهاي خود را نفوذناپذير كنند و مانع اشاعه ناامني و بي‌ثباتي شوند. خطر بزرگ و اصلي در جهان امروز آن است كه، سازمان‌هاي تروريستي به حكومت‌هاي تروريستي تبديل شوند. ما متاسفيم كه قيام‌هاي ملي در منطقه ما توسط تروريست‌ها به انحراف كشيده شوند و به جاي صندوق رأي، اسلحه و ترور سرنوشت ملت‌ها را تعيين نمايد. ما پيشنهاد مي‌كنيم كه مبارزه با تروريسم به يك سند و قاعده الزام‌آور بين‌المللي بدل شود و هيچ دولتي حق نداشته باشد از تروريسم به عنوان يك روش مداخله‌جويانه در امور ملت‌ها حمايت كند. ما آماده‌ايم كه براي نابودي تروريسم و بسترسازي براي تحولات دموكراتيك در منطقه كمك كنيم و اجازه ندهيم اسلحه به ابزار تحول، بدل شود. ما همان‌گونه كه در عراق و افغانستان به استقرار دموكراسي كمك كرديم آماده كمك به دموكراسي در سوريه و نيز يمن هستيم. ما از تداوم قدرت با راي ملت و نه اسلحه حمايت مي‌كنيم. ما از حكومت اكثريت با حفظ حقوق اقليت دفاع مي‌كنيم. ايران امروز با حفظ ميراث تاريخي و فرهنگي خود، نگاه به آينده دارد. نه فقط آينده‌اي دور بلكه آينده‌اي نزديك با چشم‌اندازي روشن از همكاري و همزيستي. من خطاب به همه دولت‌ها و ملت‌ها مي‌گويم: ما گذشته را فراموش نمي‌كنيم اما نمي‌خواهيم در گذشته بمانيم. ما جنگ و تحريم را از ياد نمي‌بريم، اما به صلح و توسعه فكر مي‌كنيم. ما در «برنامه جامع اقدام مشترك» تنها، در پي دستيابي به يك توافق هسته‌اي نبوديم. ما مي‌خواهيم حركتي تازه و سازنده را براي بازآفريني نظم جهاني پيشنهاد كنيم. نظمي براساس احترام متقابل، عدم دخالت در امور داخلي ديگران، همكاري مستمر و همزيستي دايم ميان اعضاي ملل متحد. براي آنكه آينده‌اي صلح‌آميز بسازيم بايد از گذشته‌هاي تلخ عبرت بياموزيم. ما مي‌دانيم كه تنها راه حفظ و تداوم صلح، توسعه است. صلح بدون توسعه تنها يك زنگ تفريح است تا انبارهاي خشم و كينه انباشته شود. اما صلحِ همراه توسعه، خالي كردن آن انبارها از خشم و كينه و انباشتن آنها با اميد و احترام ملت‌ها به ديگران است. ما بارها گفته‌ايم كه تنها راه ريشه‌كني تروريسم در خاورميانه از بين بردن زمينه‌هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي آن است. تعامل اقتصادي در بسترِ به رسميت شناختنِ‌ تفاوت‌‌هاي فرهنگي، مي‌تواند امنيت پايدار را به ارمغان آورد و منطقه را به كانونِ صلح و توسعه تبديل كند.

ايرانِ پس از برجام آمادگي دارد نشان دهد كه راه‌عملي امنيت و ثبات، توسعه در سايه تعامل اقتصادي است. ايران با همه ظرفيت‌هاي اقتصادي و فرهنگي خود آمادگي دارد كه به كانوني براي مشاركت در سرمايه‌گذاري صادرات‌گرا تبديل شود و نشان دهد كه به جاي صلح ناپايدار مبتني بر تهديد، مي‌توان صلح مبتني بر توسعه و منافع مشترك را انتخاب كرد، كه حاصل آن امنيت پايدار خواهد بود. ما اميدواريم با همسايگان خود در همه عرصه‌هاي اجتماعي و اقتصادي همكاري‌هاي گسترده‌اي داشته باشيم و از طريق همگرايي اقتصادي به تفاهم سياسي و حتي همكاري‌هاي ساختاري امنيتي نيز دست يابيم. در نظام بين‌الملل امروز پيوند متقابل اقتصاد كشورها به يكديگر مهم‌ترين عامل براي تسهيل تعامل سياسي و كاهش چالش‌هاي امنيتي است.

آقاي رييس

من در سال 2013 از همين جايگاه، نداي مبارزه با خشونت و افراط‌گرايي و تروريسم سر دادم؛ و شما نمايندگان جامعه جهاني با آراي يكپارچه و گرانقدر خود، بر آن مُهر تاييد زديد و قطعنامه wave پديد آمد. انديشه اجرايي كردن wave، نيازمند راهكارهاي مصلحانه و تجربه شده در عرصه ديپلماسي است و خوشوقتم كه اينك مي‌توان با پيوند تجربه برجام و آراي گرانسنگ حاميان wave، طرح مناسبي براي حل مشكل منطقه خاورميانه خُرد شده‌ در زير پنجه‌هاي قساوت و شقاوت، تدوين نمود.

من براي مقابله با جهل، ديكتاتوري، فقر، فساد، تروريسم و خشونت، و مقابله با اثرات سياسي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و امنيتي آن، جهان و به ويژه كشورهاي منطقه را به تدوين يك «برنامه جامع اقدام مشترك» براي اين مبارزه و ايجاد «جبهه متحد مبارزه با افراط‌گرايي و خشونت»، دعوت مي‌نمايم. جبهه‌اي كه بايد: از طريق گفت‌وگو، حركتي جمعي و جهاني براي حل جدي معضلات منطقه‌اي ايجاد نمايد؛ از كشتار مردم بيگناه و بمباران غير نظاميان، و ترويج خشونت و انسان‌كشي جلوگيري نمايد؛ و با حمايت از حكومت‌هاي مركزي مستقر، ثبات را فراهم نمايد و بالاخره پس از ايجاد آرامش و ثبات، دموكراسي و حكومت مردم‌سالار را در خاورميانه برقرار نمايد.

خانم‌ها، آقايان

عراق، ‌سوريه و يمن، مدل‌هاي يكسانِ بحران‌آفريني از طريق ترور، افراطي‌گري، خشونت، كشتار، تجاوز و بي‌تفاوتي جامعه جهاني هستند؛ نمونه‌هاي همسان آوارگي، پناهندگي، بي‌خانماني و گريز از وحشت جنگ و بمباران‌؛ كشورهايي همانند، با درماندگي جامعه جهاني براي حل معضلات پديد آمده براساس خواست‌هاي نادرست تازه‌واردان منطقه‌اي و خوش‌باوران عرصه فرامنطقه‌اي‌ كه اينك موج خسارت‌هاي آن از جهان عرب تا اروپا و امريكا را درنورديده و به نابودي آثار مدنيت و تمدن‌هاي ديرپا و ارزشمند و در وجهي كلان‌تر به كشتار انسانيت انجاميده است. فراموش نكنيم كه ريشه‌هاي جنگ و ويراني و ترور امروز، در اشغالگري و تجاوز و مداخلات نظامي ديروز نهفته است. اگر تجاوز نظامي امريكا به افغانستان و عراق نبود و اگر حمايت بي‌حساب امريكا از اقدامات ضد انساني رژيم صهيونيستي عليه ملت مظلوم فلسطين نبود، امروز تروريست‌ها بهانه‌اي براي توجيه جنايات خود نمي‌يافتند. ضروري است دولت امريكا به جاي تحريف واقعيت‌هاي منطقه و ايراد اتهامات ناروا عليه ديگران سياست‌هاي خطرناك خود و متحدان منطقه‌اي‌اش را كه به افراطي‌گري، خشونت و فرقه‌گرايي در منطقه دامن مي‌زند؛ پايان دهد و با آرمان‌ها و خواست مردم منطقه هماهنگ شود.

آقاي رييس

با وجود مشكلات موجود در منطقه، ما به آينده‌اي پر اميد باور داريم و ترديد نمي‌كنيم كه با سرپنجه تدبير مي‌توانيم با بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي قوي و جديدي كه برشمرديم و تكيه بر پشتوانه تمدني و عزم جدي بر اين مشكلات غلبه نماييم. ما در پرتو تعاليم آسماني، به آينده روشن بشريت براي زندگي انسان‌ها در صلح و آرامش و معنويت ايمان داريم. ما به اراده ملت‌ها در انتخاب نيكي و پاكي باور داريم. ما باور داريم كه «والعاقبه للمتقين»؛ پيروزي پاياني از آنِ پارسايانِ پاك طينت خواهد بود.

از توجه شما سپاسگزارم .

 

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون