• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3359 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۱۳ مهر

«خاطرات دور» با آثار تارا بهبهاني در گالري گلستان روي ديوار رفت

مي‌خواستم ايستادگي زن را تحسين كنم

اعتماد| نمايشگاه آخرين آثار نقاشي تارا بهبهاني در گالري گلستان گشايش يافت. در اين نمايشگاه 20 اثر رنگ روغن از اين هنرمند با عنوان «خاطرات دور» در معرض ديد علاقه‌مندان قرار مي‌گيرد. صميميت و پس‌زمينه سنتي موجود در يكايك تابلوهاي بهبهاني اين فرصت را به مخاطب مي‌دهد تا با ديدن تابلوهايي كه حس زندگي را مي‌توان از درون‌شان ديد، احساس كند در يك فضاي
پرانرژي قرار گرفته است. حضور در گالري گلستان خاطرات دور را در ذهن بيننده تابلوها تداعي مي‌كند. به نظر مي‌رسد ارتباط برقرار كردن با تابلوهاي او كار چندان سختي نيست. كارهاي او صميمي است و مخاطب را با خود همراه مي‌كند.

اين هنرمند در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره شباهت آثارش با پدرش – تاها بهبهاني- مي‌گويد: «البته كارهاي پدرم بسيار سوررئاليستي‌تر است و تخيل قوي‌تري نسبت به آثار من در آنها جريان دارد. جنبه رئاليستي و سوررئاليستي در آثار من در يك توازن خاصي كنار هم قرار دارند. البته من هيچ‌وقت احساس نمي‌كنم كه بين كارهاي من و پدرم شباهت وجود دارد چون فاصله خيلي زياد است. اين درست است. به هر حال من در همان فرهنگ خانواده بزرگ شدم. من تحت تربيت خاصي قرار گرفتم كه يك نكات خاصي براي ما دغدغه بوده است. اين دغدغه‌ها توجه به سنت، هويت فرهنگي و فرهنگ‌‌سازي در راستاي رشد و اعتلاي آگاهي عمومي در جهت هنر را شامل مي‌شده است. حالا اگر واقعا شباهتي كه شما به آن اشاره كرديد بين كارهاي من و پدرم وجود دارد پس معلوم مي‌شود تربيت درستي در خانواده ما حاكم بوده است. به طور مثال ما هميشه در خانواده راجع به مولانا، حافظ و اشعار ايراني صحبت كرديم و طبق يك برنامه مشخص به تمام ايران سفر كرديم تا من به عنوان فرزند خانواده با آن ريزه‌كاري‌هايي كه در معماري ايراني وجود داشته، آشنا شوم. اين‌ها داشته‌هاي مغزي من هستند كه وقتي مي‌خواهم يك اثر هنري خلق كنم، از همين داشته‌ها استفاده مي‌كنم. اگر اين موضوع قابل توجه بوده پس نتيجه مطلوبي داده است.»

او در اين باره مي‌گويد كه دوست دارد مخاطبي كه در مقابل كارش قرار مي‌گيرد، تاثير مثبت دريافت كند و خوشحال از نمايشگاهش خارج شود: «بعضي از نمايشگاه‌ها سرشار از غم و فضاي خاكستري هستند كه انسان با يك دنيا اندوه وارد و با يك جهان غم از آنها خارج مي‌شود. من ترجيح مي‌دهم مخاطبي كه مقابل اثرم مي‌ايستد، فضاي دلنشيني را ببيند كه من در ذهنم مي‌خواستم به تصوير بكشم، با آن همذات‌پنداري كند و شايد اگر آن قطعه‌اي از كاشي را كه من كشيدم و او قبلا در جايي ديده برايش تداعي شود و به دنبالش برود تا ببيند اين كاشي را كجا ديده است. آن حس مطلوبي كه از ديدن تابلوي من در مخاطب ايجاد مي‌شود برايم ارزشمند است. در طول اين سال‌ها، حس‌ها و جملاتي كه از مخاطبان به من منتقل شده خيلي شيرين است. شايد يك خاطره دور مانند خانه پدربزرگ يا سفري را كه در كودكي داشتند، براي‌شان تداعي كرده است. همه اين‌ها چيزهايي است كه من دوست داشتم مخاطبم ببيند.»

او درباره تاكيدش بر نقش «زن» مي‌گويد: «در كارهاي من حضور زنان و مادران در واقع تداعي‌كننده سرزمين مادري است. زن هميشه مويد مهرباني، زيبايي، لطافت و عطوفت است. وقتي در كنار نقش‌ها و فرم‌هاي من قرار مي‌گيرد، تداعي‌كننده صفات انساني و عواطف است. زن‌ها در نقاشي‌هاي من در كاشي‌ها حل شده‌اند، چون لطافت را در كنار كاشي، در شخصيت زن مي‌بينم. زنان در كارهاي من برايم بيان كننده سرزميني هستند كه در
جاي جاي آن هنر و مهرباني با هم پيوند خورده‌اند. سال‌هاست ايستاده و محكم تاريخ را همراهي كرده‌اند. زنان من با كودكان و سازهاي‌شان خاطراتي را در فرم‌هاي كاشي‌ها بازگو مي‌كنند.»

نواختن ساز توسط يك زن در شرايطي كه در اين زمانه عموما مردها ساز مي‌زنند، كار را سوررئاليستي‌تر هم كرده است؛ به همين خاطر مي‌گويد: «ديدن نواختن يك ساز توسط يك خانم هميشه دور از دسترس است و پس‌زمينه ذهني را ايجاد مي‌كند كه مجالي پيدا شود تا آن به تصوير كشيده شود. كاشي‌ها همه مقاوم هستند و سرما و گرما را تحمل مي‌كنند. لعاب‌شان حفظ مي‌شود و ممكن است جنگي را داشته باشند كه در واقع ساختماني ايستاده و كاشي‌هاي آن باقي مانده است. تلألو و لعاب كاشي در واقع مهارت كاشي‌كار را نشان مي‌دهد كه در زمان ساخت، طوري كار كرده كه نه سرما، نه گرما، نه جنگ و نه آتش‌سوزي به آن آسيب نرسانده است. اين در واقع ويژگي‌هاي يك زن است كه در مقابل تمام ناملايمات، مقاوم است و ايستادگي مي‌كند و خودش در عين حال كه در سختي‌ها حل شده ولي باز هم ايستادگي او قابل تحسين است. اين همان چيزي است كه مي‌خواستم در تابلوهاي خود به آن بپردازم. اين زن ممكن است در نقش يك مادر، يك دختر يا نوازنده باشد كه در حال نواختن ساز است.»

ايران درودي، حسين محجوبي، سعيد اميرسليماني، كمند اميرسليماني، مهندس مرتضي كاظمي، بزرگمهر حسين‌پور، اكبر عالمي، دكتر احمد كاميابي مسك و... از جمله هنرمنداني بودند كه در روز افتتاحيه نمايشگاه «خاطرات دور» در گالري گلستان حضور داشتند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون