برجام و تلاشهاي هستهاي مجلس
حسين مظفر
اتفاقات و تحولات روزهاي اخير جداي از محتواي آن، در صورت كلي خود نشان ميدهد كه مجلس بر اساس فرموده مقام معظم رهبري در مسير قانونيشدن برجام در كشور به ايفاي نقش خويش مشغول است. نقشي كه ميتواند از دو وجه كلي در آينده اجراي برجام در كشور حايز اهميت باشد؛ اول مسدودكردن راههاي نفوذ دشمن و دوم تقويت نقاط قوت برجام در كشور و استفاده حداكثري از ظرفيتهاي جديدي كه در كشور ايجاد خواهند شد. در كنار اين مساله چند موضوع اساسي درباره بررسيهاي برجام در مجلس و نتيجه كار خانه ملت وجود دارد.
1- ما بايد گزارش كميسيون ويژه بررسي برجام و طرح يك فوريتي مجلس را در قالب يك كار هماهنگ و يك بسته سياسي واحد ببينيم. به عبارتي تفكيك اين دو از يكديگر كار ثوابي به نظر نميرسد. گزارش كميسيون ويژه بررسي برجام سعي داشت با تاكيد بر نقاط مبهم متن توافق هستهاي و ضعفهاي آن، راهي را براي كاهش آسيبهاي احتمالي برجام براي كشور بگشايد. به عبارتي هدف اين گزارش رسيدن به نقطهضعفهايي بود كه ما بايد به هر ترتيب آن را پر كنيم. در مقابل طرح دوفوريتي مجلس براي اجراي برجام با توجه به همان گزارشي كه از نقطهضعفها تهيه شده است، نقاط قوت و ثمرات اجراي برجام در كشور را مدنظر قرار داده است. به عبارتي گزارش و طرح دو فوريتي مجلس دو بال براي اجراي برجام هستند كه اولي بر نقاط ضعف احتمالي تاكيد دارد و ميتواند مانند مجموعهاي از تابلوهاي هشداردهنده در مسير اجراي برجام عمل كند. ديگري هم مانند بستري است كه برجام براي حركت در اين مسير روي آن قرار ميگيرد. از اين منظر پرداختن جداگانه به گزارش كميسيون ويژه بررسي برجام و طرح هستهاي مجلس كاري است كه نميتواند تصوير دقيقي از اقدامات خانه ملت در قبال توافق هستهاي ايجاد كند.
2- مساله اساسي اين است كه متوجه باشيم اكنون مجلس نيز در مسير اجراي برجام داراي نقش و جايگاه است. اين همان چيزي است كه مقام معظم رهبري مطالبه فرموده بودند. در اين موقعيت آرمانگرايي محض در قبال چنين مساله مهمي كه در اقداماتي نظير «طرح رد برجام» متجلي ميشود نميتواند متضمن حفظ منافع كشور باشد. همانطور كه تكيه و تاكيد بيش از اندازه بر اين توافق به عنوان عامل پيشرفت كشور نيز انطباقي با واقعيت نخواهد داشت. تقويت چنين ديدگاههايي در خانه ملت دو نتيجه خواهد داشت؛ يكي تهديد منافع ملي و ديگري نزول شأن حقوقي و قانوني مجلس. خروجي كار خانه ملت بايد نهايتا بتواند معدلي از راي مردم را در قبال برجام به نمايش بگذارد. مردمي كه هم حفظ شأن مليشان براي آنها مهم است و هم وضعيت اقتصادي خويش را ميدانند.
3- شرايط داخلي و بينالمللي نشان ميدهد كه اجراي برجام در آينده نزديك متصور خواهد بود. ما بايد برنامهاي را اجرا كنيم كه در جريان آن طرفي غيرقابل اعتماد را در مقابل خود ميبينيم. طرفي كه مترصد كوچكترين بهانهاي است تا همه تلاشهاي دو سال اخير را از بين ببرد. ما قطعا اجراي برجام را «در هر شرايطي» و «با هر ترتيبي» نميپذيريم و خطوط قرمز قوي براي اجراييات آن داريم. اين خطوط قرمز اما نبايد طوري تعبير شوند كه زمينه مناسب را براي طرف مقابل ايجاد كنند تا بتواند به تبليغ «غير قابل اعتماد» بودن ما بپردازد. همانطور كه نبايد در اين مسير لحظهاي از منافع ملي خويش چشم بپوشيم.