• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3404 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۷ آذر

گفت‌وگو با شهرام شكوهي درباره حضورش در تيتراژهاي تلويزيوني

شكوهي: تيتراژهايي كه خوانده‌ام كارهاي دلي بوده‌اند

اعتماد| تا صحبت از تيتراژ پاياني سريال‌هاي تلويزيوني به ميان مي‌آيد ذهن بسياري از مردم به سمت نام دو يا سه خواننده موسيقي كشور جلب مي‌شود كه بيشتر از سايرين در اين عرصه حضور داشته‌اند. در اين بين بسياري معتقدند به دليل فراگير بودن تلويزيون آن چند نفر بايد محبوبيتي كه به دست آورده‌اند را مديون صدا و سيما باشند. با اين وجود بعضي از خوانندگان موفق و صاحب‌نام اما از اين امكان چندان برخورداري نداشته‌اند اما ميان مردم محبوبيت دارند. شهرام شكوهي يكي از خوانندگان محبوب امروز ايران است كه با وجود علاقه‌‌اي كه به حضور در مديوم تلويزيون دارد مدت‌هاست در اين زمينه هيچ فعاليتي انجام نداده است. او در مورد عدم حضورش در تيتراژ پاياني سريال‌ها مي‌گويد «صدا و سيما اين روزها مرا دوست ندارد». در گفت‌وگويي كه «اعتماد» با شكوهي انجام داده، او تمام نظراتش در مورد اين موضوع را مطرح كرده است.
  شما جزو معدود خواننده‌هايي هستيد كه با تيتراژ معروف نشديد. باتوجه به گفت‌وگوهاي قبلي شما در اين مورد و به كارگيري اين عبارت كه «صدا و سيما مرا دوست ندارد» منظور شما از بي‌علاقگي تهيه‌كنندگان به كار با شما دقيقا به چه معناست؟
بايد توضيح دهم كه برخي شايعات مبني بر وجود نوعي مافيا در مورد خوانندگان تيتراژ‌ها را يك امر خيالي و غير واقعي مي‌دانم. اينكه يك خواننده بايد در مافياي تيتراژ آشنا داشته باشد كاملا نادرست است. از طرف ديگر اصالت وجود چنين مافيايي از نظر من يك شايعه است. كارگردان يك فيلم قطعا به دنبال خوانند‌ه‌اي مي‌گردد كه بتواند كارش را موفق كند. به صداي خواننده توجه مي‌كند و اگر به نظر او آن صدا روي كار بنشيند، از آن استفاده خواهد كرد. البته برخي دوستان كه احساس مي‌كنند كار در صدا و سيما مي‌تواند در پيشرفت آنها تاثير داشته باشد ممكن است با دست‌اندركاران مجموعه‌هاي تلويزيوني ارتباط بزنند و مثلا بگويند فلان تيتراژ سريال را به من بدهيد تا من هم در قبالش فلان كار را انجام دهم. مثلا بگويند مجاني مي‌خوانيم.
  اگر اين شرايط براي شما پيش بيايد و مثلا كاري را ببينيد كه خواندن در آن مي‌تواند به آينده شغلي شما كمك كند، از اين پتانسيل استفاده نخواهيد كرد؟
من ترجيح مي‌دهم زماني اين اتفاق بيفتد كه احساس مي‌كنم صداي من مي‌تواند به پيشرفت فيلم كمك كند و در اصطلاح روي فيلم مي‌نشيند. مسلما وقتي اين اتفاق بيفتد حالت مقابل كمك كردن صداي من به سريال هم وجود دارد و مي‌تواند و آن سريال هم مي‌تواند به من هم كمك كند. من دو بار تجربه خواندن تيتراژ را دارم كه يكي از آنها مربوط به كار آقاي لطيفي بود. اين كار براي من خيلي خوب بود و به تازگي در حادثه تلخ فوت حجاج ايراني از رسانه ملي دوباره پخش شد. اين دوستان با وجود اينكه مرا دوست ندارند، بعد از آن حادثه تلخ و غمبار اين اثر را كه مربوط به سال‌ها قبل است، در رسانه ملي پخش كردند. تيتراژ ديگري كه خواندم مربوط به فيلم «به خاطر مونا» بود و به خاطر بچه‌هاي سرطاني ساخته شد. هر دوي اين قطعات را به صورت دلي انجام دادم و از ته دل به خاطر اين اتفاق خوشحالم.
  آيا اين امكان وجود دارد كه اگر شما خودتان را مناسب خواندن تيتراژ يك مجموعه ببينيد، اين پيشنهاد از طرف صدا و سيما صورت بگيرد يا نه؟
همان طور كه گفتم متاسفانه فعلا مرا در صدا و سيما دوست ندارند.
  وقتي از اين واژه استفاده مي‌كنيد، به نظر مي‌رسد انتخاب‌هاي شخصي در اين جريان دخيل است...
نه. منظور من اين نيست اما پس از دو تيتراژي كه براي تلويزيون خواندم تا امروز پيشنهاد كاري براي يك كار تلويزيوني نداشتم. من فعلا از اين تريبون كه مي‌تواند تاثير خوبي در تبليغات هنرمندان داشته باشد، محرومم و هيچ اعتراضي هم در اين مورد ندارم. اين را هم بگويم كه پيشنهاد نشدن تيتراژ پاياني را تبعيض نمي‌دانم چون بقيه دوستان دارند كار مي‌كنند و به نظر مي‌‌رسد سليقه كارگردان‌هاي سريال‌ها با صداي من جور نيست. فكر مي‌كنم اين دوستان فكر مي‌كنند كه من لياقت خواندن تيتراژ فيلم‌هاي‌شان را ندارم.
  زماني براي عاشقي، نخستين سريالي بود كه شما در آن خوانندگي تيتراژ پاياني را به عهده داشتيد. چطور شد در آن كار حضور داشتيد؟
راستش در ابتدا قرار بود قطعه «اي عاشقان» كه براي سريال زماني براي عاشقي به عنوان تيتراژ پاياني مورد استفاده قرار گرفت، با يك تنظيم متفاوت در آلبومم جا داده شود. تنظيم آن كار در ابتدا فلامنكو بود و نوع خواندنش هم خيلي فرق نمي‌كرد، البته غير از جاهايي كه خيلي آوازي شده بود. ما در آن كار از ساز ترومپت براي القاي فضاي محرم استفاده كرديم و در انتها با كري كه همراه مي‌شد در فضاي دشتي يك قسمت آوازي داشتم.
  وقتي پيشنهاد ساختن و خوانندگي يك قطعه براي سريالي را كه بنا بود در ماه محرم پخش شود به شما دادند، چه كرديد؟
در مورد آن كار هم تنها به من گفتند آهنگ يك تيتراژ است و بنابراين موقعي كه مي‌خواستم بسازمش اطلاعات ديگري نداشتم. اما وقتي به دفتر آقاي محمدحسين لطيفي رفتم و داستان سريال را شنيدم و از سوي ديگر اعتقاد اعضاي گروه خاصه آقاي قائميان را با چشمان خودم ديدم مشتاق شدم تا انجامش دهم. از گذشته هم علاقه‌مند بودم تا كار تاثير‌گذاري با اين حال و هوا انجام دهم. نوحه‌خواني و حضور در هيات و مسجد به همان دليل كه دوست نداشتم از كارم برداشت ديگري بكنند، برايم ممكن نبود و خب اين بهترين فرصت براي انجام كاري بود كه دوست داشتم انجامش بدهم، اصلا هم به دنبال اين نبودم كه با چنين كاري وجهه خاصي براي خودم بسازم. راستش آن كار هم خيلي مناسبتي نبود، داستانش را در فن پيچ فيس‌بوكم نوشته‌ام كه نشان مي‌دهد چقدر كار متفاوتي بود و در نهايت هم به عزاداران حسيني تقديمش كردم.
  شايد عده زيادي از مردم كار شما در سريال آقاي لطيفي را به خوبي به ياد داشته باشند. اما آن كاري را كه براي كودكان سرطاني اجرا كرديد چندان در خاطره‌ها نمانده است. آيا مي‌توانيد در مورد «به خاطر منا» كمي توضيح دهيد؟
اين سريال قرار بود در ابتدا تله‌فيلم باشد و كل درآمد حاصل از آن به بيماران سرطاني اهدا شود. اين كار را حدود دو يا سه سال پيش خواندم و آن را خيلي دوست داشتم. همان طور كه گفتم دو تيتراژي كه تا امروز براي فيلم‌هاي تلويزيوني خواندم كارهايي با حال و هواي بسيار جالب و در اصطلاح دلي بودند. اميدوارم اين فضا را دوباره تجربه كنم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون