گفتوگو با ناشر برگزيده موسيقي و نخستين سازنده كتابهاي اينترآكتيو آموزشي در حوزه موسيقي
آموزش رديف براي همه
امير بهاري / علي صمدپور، نوازنده تار و رباب در سالهاي دور يكي از اعضاي گروه همآوايان بود كه همكاري نزديكي با حسين عليزاده داشت. اما از اين گروه جدا شد و به فعاليتهاي ديگري پرداخت. براي آنها كه اهل موسيقي هستند مجموعه «گوش» كه توسط انتشارات ماهريز منتشر ميشد يكي از ارزشمندترين اتفاقات موسيقايي دو دهه اخير بود. اين مجموعه شنيداري كه تا شماره 5 ادامه پيدا كرد هنرمندان بسياري را به فضاي موسيقي ايران معرفي كرد. حتي به نوعي نخستين بار نام ابراهيم منصفي (رامي) با اين مجموعه به گوش اهالي پايتخت رسيد. از سوي ديگر ما صمدپور را به عنوان يكي از آهنگسازان موفق سينماي ايران ميشناسيم كه كمكار است ولي با كارگردانان بزرگي همكاري كرده. «ماهيها عاشق ميشوند» و «آقا يوسف» به كارگرداني علي رفيعي و «ترديد» به كارگرداني واروژ كريممسيحي از جمله آثار سينمايي اوست. صمدپور دو، سه سالي است با انتشارات «خانه هنر خرد» بار ديگر مشغول به توليد آثار هنرمندان مستقل است و در مجموعهاي تحت عنوان «احوالات شخصي» تاكنون شش اثر از هنرمندان توانمند ولي كمتر ديده شده منتشر كرده است. مجموعهاي كه به هيچ سبك موسيقايي تعصب ندارد از رديفنوازي گرفته (بيواژه گفتوگو اثر سپيده مشكي) تا فضاي بسيار خاص تكنوازي آكاردئون (والسهاي تهران) را در خود جاي ميدهد و انگار تنها تعصبش توليد موسيقي با احترام به خود موسيقي است. اما حتي اين مساله هم دليل گفتوگوي ما با علي صمدپور نيست. او چند سالي است كه مشغول توليد كتابهاي اينتراكتيو آموزشي براي سيتمهاي اپل است. كتابهايي كه هر كدام بر اساس ممتازترين متدهاي آموزشي سازهاي ايراني ساخته شده است؛ آموزش سنتور بر اساس شيوه استاد پايور، آموزش تار بر اساس شيوه حسين عليزاده و... به همين بهانه با اين هنرمند و محقق به گفتوگو نشستيم. علي صمدپور در سومين جشن «موسيقي ما» جايزه بهترين ناشر سال ۱۳۹۳ را از «مجمع صنفي ناشران و آهنگسازان» دريافت كرد؛ تنها جايزه اين جشن كه برگزيدهاش توسط يك نهاد صنفي انتخاب شد.
براي شروع بحث فكر ميكنم بهتر است براي ما بگوييد ايده پروژه كتابهاي الكترونيكي حوزه موسيقي چگونه شروع شد و به سرانجام رسيد؟
حدود دو سال پيش به دنبال اين بودم كه متون فارسي را به صورت E-book طراحي و توليد كنم. اين سوال برايم پيش آمده بود كه چرا محصولات شركتهاي بزرگي كه در اين زمينه فعال هستند، زبانهايي كه از راست به چپ نوشته ميشوند را ساپورت نميكنند. به هر حال ذهنم درگير اين ماجرا بود و ميخواستم رمانها و مجموعه داستانهاي فارسي را به صورت E-book منتشر كنم. زماني كه من درگير اين موضوع شدم، به تدريج امكاناتي به نرمافزارهاي ساخت اين كتابها اضافه شد كه ميشد به آنها كارهاي گرافيكي اضافه كرد. مثلا عكس كار كرد يا به يك لينك در اينترنت ارجاع داد يا حتي موسيقي به آن ضميمه كرد. با اين مساله درگير شدم كه آيا ميتوان روشهاي آموزشي را از اين طريق منتشر كرد؟ براي اين كار هم نخستين مشكل همان زبان فارسي بود. دورهاي بود كه فكر كردم اصلا اين كتابها را به انگليسي ترجمه كنيم و اين طور كار كنيم. اين راه سادهاي به لحاظ درآمدزايي و معرفي شدن نويسندهها و هنرمندان بود. در اين گيرودار شركت «اپل» يك پلتفرم را براي كتابهاي «اينتراكتيو» معرفي كرد. مثل اكثر مواقع اينبار هم اپل نسبت به شركتهاي ديگر پيشرو بود. اين پلتفرم امكان جالبي داشت براي اينكه در صورت تخصص و امكانات بتوان كارهاي جذابتري را انجام داد و در عين حال فراتر از E-book هم عمل ميكرد. اين محصولات الكترونيكي به طور تخصصي در فروشگاه كتاب اپل (iBookstore) به فروش ميرسد. اما امكاناتش به اينصورت است كه شما ميتوانيد هر نوع رسانهاي را در آنجا به دست آوريد. نكته مهم ايدهپردازي درست و حسابشده است. اينكه چطور در مورد يك كتاب در هر زمينه موسيقي و معماري يا... ايدهپردازي كنيد. من حدود شش ماه روي كتاب تار ۱ هنرستان آقاي خالقي كار كردم كه بتوانم با ايدهپردازي حسابشدهاي آن را به روز كنم تا در اين قالب قرار بگيرد.
اين كتاب در مورد آموزش چه چيزي است؟
كتاب اول تار و سهتار هنرستان موسيقي است. من بدون در نظر گرفتن هيچ محدوديتي كتاب را دوزبانه كردم و اين كار برايشان [منظور متوليان اين مساله در شركت اپل است] خيلي غيرمنتظره بود. وقتي كتاب را آماده و بارگذاري كردم كه تاييد كنند نخستين پاسخ اين بود كه نميدانستند بايد چه كنند!! بعد از چند روز ردوبدل كردن ايميل، گفتند نميتوان اين كار را كرد چون زبان فارسي را تاييد (approve) نميكنيم. من چند كتاب عربي با كيفيت خيلي بد در فروشگاهشان پيدا كردم و گفتم همانطور كه شما اين كتابها را تاييد كردهايد در مورد اين كتاب هم بايد همين كار را انجام دهيد. اگر مشكلتان زبان فارسي است ترجمه انگليسي هم گذاشته شده و همان مطالب درج شده است. بعد از 40 روز اين اتفاق افتاد و راهش باز شد. بعد از آن سال گذشته پنج كتاب ديگر را آماده كردم؛ كتاب ۱ و ۲ سهتار، كتاب ۲ تار، مجموعه آثار درويشخان و كتاب دستور سنتور آقاي پايور. در حال حاضر هم در حال كاركردن روي دستور تمبك حسين تهراني و دستور سهتار آقاي عليزاده هستم.
آيا كتابهاي اول و دوم مورد استقبال قرار گرفت كه شما اين امكان را پيدا كرديد تا كار را ادامه بدهيد؟
مساله مهم پايداري موسسه ماهور بود كه روي اين كار سرمايهگذاري كرد و اگر موسسه ماهور نبود حتما تا به اينجا ادامه پيدا نميكرد. چون اين قضيه بايد جا بيفتد. ميزان فروش بد نبوده و من هم خيلي سعي كردهام اين كتابها را جا بيندازم. حتي براي سازهاي غربي در اين قالب كتابهاي خوبي طراحي نشده است. به نظرم اينكه اين مجموعه بر اساس متدهاي شاخص و آزموده شده طراحي شده و كتابهايي قابل استناد و آموزنده است، براي فرهنگ ايران يك دستاورد است و از اين بابت من خوشحالم.
در اين كتاب هاي اينتراكتيو تصاوير جالبي وجود دارد. شما حتي مضراب تار را سهبعدي كردهايد كه مثلا يك آفريقايي هم دقيقا متوجه جزييات آن بشود. در مورد اين قضيه بفرماييد چه شد به فكر افتاديد اينطور كار كنيد؟
ايده سهبعدي كردن تار يا سازها يا وسايلشان از اينجا آمد كه شايد كسي باشد كه تا به حال تار را نديده است. زير صفحه اختصاصي فروش كتاب ۱ تار شخصي از انگليس يادداشتي نوشته بود كه جالب بود: «ميخواستم سيتار شروع كنم اما كتابي به اين شكل راجع بهش پيدا نكردم، تار صداي جالبي دارد، ميخواهم اين را شروع كنم.» اين براي من جالب است كه يك نفر كه اصلا تار را نديده ميخواهد به خاطر ديدن اين امكان تار را دنبال كند.
به نظرم اگر امكاني براي انتقال وجود دارد بايد از آن استفاده كرد. اين باعث باز شدن يك راه ميشود. من اگر يك عكس دوبعدي از مضراب بگذارم با عكس سهبعدي خيلي متفاوت است كه بتوانند شكل تار را واقعا ببينند. حتي به نظرم كسي كه تار را ميشناسد اگر در كتابش يك مدل سهبعدي از تار داشته باشد خيلي كمككننده است حتي هنرجويي كه تازه شروع كرده. چون در طول روز يكي دو بار ميتواند آن را نگاه كند زيرا هنرجو به سازش دلبستگي دارد.
اتفاقا ميخواستم اين بحث را مطرح كنم كه آن كتابها ظاهرا طوري طراحي شده كه به درد كسي كه معلم ندارد هم ميخورد. آيا اينطور است؟
اين كتابها خودآموز نيستند و نكتهاي كه بايد در آموزش در خارج از كشور به آن دقت كرد اين است كساني كه خارج از ايران موسيقي ايراني را تدريس ميكنند هميشه افراد تمام و كمالي براي اين كار نيستند. اين كتابها ميتوانند پشتوانهاي براي شاگرد و معلم باشند. چون معلم ساز هم در آنجا تمام و كمال به رپرتوار وارد نيست. اجراهاي اين كتابها عالي هستند و شبههاي ندارند كه بگوييد اينجا مثلا اشتباه اجرا شده است.
نمونههاي اجرايي كتاب دستور سنتور، اجراي آقاي پايور است؟
استثنائا در كتاب آقاي پايور پسر خواهرشان، آقاي سامان ضرابي، اجرا كردند كه شاگرد خودشان بودهاند. خوشبختانه آقاي پايور شاگردان خوبي دارند. صداي دستور سنتور با اجراي آقاي پايور متعلق به موسسه ماهور نبود كه از آن استفاده كنيم.
كتابهاي ديگر چطور؟
كتابهاي ديگر را آقاي ظريف و عليزاده و تهماسبي اجرا كردهاند.