محمدرضا باهنر:
اصولگرايان درتهران با دوليست انتخاباتي ميآيند
محمدرضا باهنر، دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري و از موثرترين چهرههاي جناح راست روز گذشته در كنفرانسي خبري اعتراف كرد كه اصولگرايان حداكثر با دو ليست انتخاباتي پابه انتخابات مجلس دهم خواهند گذاشت. باهنر البته درباره مسائل ديگري هم سخن گفته كه چكيده آن به شرح زير است:
چون چند حزب نظامنامهدار و شناسنامهدار قوي نداريم براي همين براي گرمكردن فضاي انتخاباتي، بايد چهار پنجم وقتمان را صرف «ايجاد وحدت» بكنيم! اين تنها مشكل ما نيست و مشكل اصلاحطلبان و اعتدالگرايان هم هست.
جلساتي كه در اردوگاه اصولگرايان براي وحدت تلاش ميشود، جلسات محوري نيستند. جلسات آن سه حزب، اصلا درباره ائتلاف نبود بحث همدلي و همگرايي آنها بود. درباره آن جلسه چهارجانبه هم يك نشست موردي بوده و قرار نبوده تبديل به يك حزب و جريان شود. جلسات ما با آقاي حداد هم همينطور بوده و هنوز عنوان شوراي هماهنگي ندارد. آقاي حداد از من دعوت كردند و من گفتم براي مشورت كردن آمدهام و هنوز آن را جلسه پايدار و شناسنامهدار نميدانيم.
تمام اين جلسات خوب و مفيد است كه دريابيم نهايتا چه بكنيم. خبرهايي كه درباره تشكيل شوراي هماهنگي و اسامي افراد مطرح شده هم صحت كامل ندارد. اجازه بدهيد من خبري در اين باره ندهم اما احتمالا اول هفته بعد دعوت عمومي و تجمعي از سوي اصولگرايان برگزار ميشود.
براي تجمع و وحدت صد درصد اصولگراها اميد داريم، اما به اين نخواهيم رسيد و اينكه به چه اندازه به همگرايي برسيم، بستگي به تلاش ما دارد. در گذشته هم همين بوده است.
ليستهاي مطرح اصولگرايان در تهران حداكثر دو ليست خواهند بود اما ليستهاي پراكنده هميشه هست. در آستانه انتخابات مجلس هشتم، هم ليست جبهه متحد داشتيم و هم ليست جبهه پايداري اما اينها حاشيهاي هستند. يك مورد داشتيم كه 30 تا اسم اصولگرايان را ميگذاشت و يكي را خط ميزد و اسم خودش را ميگذاشت و توزيع ميكرد! گاهي برخي خانمها اسم پنج تا آقا را حذف ميكنند و اسم پنج تا خانم را ميگذارند!
هنوز به سرليست نرسيدهايم و الان فكر ميكنيم، آدمهاي قابل تامل در تهران حدود 100 نفر هستند. هميشه فراخوان ميكنيم و گروهها، آدمهاي پيشنهاديشان را ميگويند و حدود 100 تا 120 نفر ميشوند. ما از بين آنها انتخاب ميكنيم. در اين قضايا هم نميشود قرعهكشي كرد. بحث و در نهايت رايگيري ميكنيم.
(در پاسخ به سوالي درباره موضع اصولگرايان درباره حملات اخير به برنامههاي اصلاحطلبان): دستگاههاي امنيتي بايد با اين قبيل حركتها برخورد و مراقبت كنند. مجوزهايي كه صادر ميشود بايد دقيق و حساب شده باشد. اگر مجوز را بگيرند و بعد سياستهاي كلي نظام و ارزشهاي انقلابي و فرهنگي را زير سوال ببرند، درست نيست. صادركنندگان مجوز، بايد از درخواستكنندگان تعهد بگيرند و اگر طبق آن برخورد نشد، جلوي فعاليت آنها را بگيرند.
(درباره اظهارات اخير دبيركل حزب كارگزاران و بحث يارگيري اصلاحطلبان از ميان اصولگرايان) عموما فعاليت سياسي يعني همين. من اين را قبول دارم، اتفاقا. «اصولگرايان تند» ميگويند نرمها را اخراج كنيد! اما اين غلط است. طبيعي است اصلاحطلبان به بخشي از نيروهاي ما طمع كنند تا آنها را جذب كنند. ما هم بايد اين كار را بكنيم. ما اصولگرايان متاسفانه نيروهايي داريم كه اختلافاتشان با هم قبيلهاي است و چون هر كدام در دو حزب هستند، بايد با هم اختلاف داشته باشند. در حالي كه اختلافها بايد بر اساس مواضع سياسي و فرهنگي و... باشد. بنابراين اشكالي ندارد اصلاحطلبان و يا اصولگرايان به نيروهاي هم طمع داشته باشند.
اگر بخواهيم فرآيند بحث برخورد با نيروهاي خودسر را مرور كنيم مشاهده خواهيم كرد كه تندروهاي دو جناح اقداماتي را انجام دادهاند. به طور مثال تحكيم وحدت در مجلس سوم اجازه نداد آقاي ناطق نوري در مسجد دانشگاه تهران صحبت كند و در مسجد را بستند. يا حتي در زمان تبليغات مجلس سوم كه قصد سخنراني داشتم برخي دانشجويان اصلاحطلبان آمده و گفتند شما بازداشت هستيد و دستگيرم كردند و اجازه ندادند. البته حد آنها پايينتر بود كه بخواهند با ما اين كار را كنند و ما به خوبي جواب آنها را داديم.
در زمان مجلس دوم نيز من سخنراني كردم كه پس از آن عدهاي خودسر در تهران به صورت زنان بدحجاب اسيد ريختند. وزير كشور وقت كه آقاي ناطق بود خواستار برخورد با اين افراد شد اما دادستان كل كه آقاي موسوي خوئينيها بود ميگفت آزادي است و بايد اين افراد آزاد شوند.
اين درد مشترك ما است كه همه دنبال محور ميگردند، تا دور آن جمع شوند. در اصلاحطلبان هم همينطور است. كارگزاران ميگويد ما مركز هستيم و گروههاي ديگر هم همين را ميگويند. در ميان اصولگرايان هم همين وضع است.
آقاي ناطقنوري را از سرمايههاي اصولگرايي ميدانيم و بارها از او خواستهايم در اين عرصه فعال شود. اما برخي تصور ميكنند اگر او فعال شود، اصلاحطلب ميشود! ولي من مطمئنم كه اگر او به عرصه انتخابات و فعاليتهاي سياسي وارد شود، جريان اصولگرايي را جمع و جور ميكند.
ناطقنوري براي ورود به عرصه سياسي، احساس تكليف نميكند. او گفته صد در صد نامزد نميشود و براي ورود به عرصه فعاليتهاي سياسي هم ابا دارد.