توسعه پايدار
سرمايه انساني و عدالت آموزشي
محمد داوري٭
در كمتر از نيمقرن به سرعت نظريههاي رشد جاي خود را به نظريههاي توسعهمحور داد و در نيمه دوم قرن بيستم جهان به ياري تجربههاي متعدد كشورهاي توسعهيافته دريافت كه رشد به تنهايي گرهگشا نخواهد بود.
به تبع اين تغيير رويكردها مفهوم ثروت نيز تغيير يافت و سرمايههاي انساني جاي سرمايههاي طبيعي و اقتصادي را گرفت و با ارزشترين سرمايه براي تضمين توسعه در منظر سياستگذاران «سرمايه انساني» تلقي شد.
با اين تغييرات «نظامهاي آموزشي» در اولويت جوامع و كشورها قرار گرفتند و براي دستيابي به سرمايه انساني قابل اتكا رقابتي وصفناپذير براي دستيابي به يك نظام كارآمد آموزشي شكل گرفت.
سودآورترين سرمايهگذاري و پايدارترين مدل توسعه اينگونه مورد توجه جهان اوليها قرار گرفت و به سرعت اين كشورها را در مسير توسعه پايدار و همهجانبه قرار داد؛ مسيري كه امروزه به خوبي تفاوت آن را ميتوان آشكارا مشاهده كرد.
نظامهاي آموزشي كارآمد تحقق عدالت آموزشي و گسترده كردن چتر آموزشي را در اولويت خود قرار دادند، در واقع آنها به دنبال اين هدف بودند كه هيچكس در جامعه محروم از آموزش نباشد چرا كه اين محروميت را بزرگترين تهديد براي سرمايه انساني و به تبع آن براي توسعه پايدار ميدانستند، به عبارتي هر كودك بازمانده از تحصيل يا هر نوجوان خارج شده از فرآيند آموزشي را همچون خارج شدن يك خشت از ستونهاي توسعه ميدانند كه استمرار توسعه را با خطر مواجه خواهد كرد.
عدالت آموزشي گام نخست براي افزايش سرمايه انساني است چرا كه اين هدف موجب ميشود تا حداكثر استعدادها در چرخه توسعه قرار گيرند و سپس با كيفيتگرايي گام بعدي برداشته شود تا اين سرمايه ارزش افزوده بيابد و توسعه را در گستره و عمق بيشتري پيش ببرد.
شاخصهاي توسعهيافتگي اين ادعا را به اثبات ميرساند كه بدون برخورداري از يك نظام آموزشي كارآمد توسعه به معناي واقعي يعني توسعه پايدار و همهجانبه قابل تحقق نيست، هر چند ممكن است به پشتوانه سرمايههاي طبيعي مانند گاز، نفت يا طلا و نقره يك كشوري رشد داشته باشد اما به توسعه دست نخواهد يافت، همچون انسان برخوردار از ثروت كه ممكن است نيازهاي جسمي خود را برآورده سازد اما بدون آموزش به توسعه نخواهد رسيد.
البته ناگفته پيداست كه منظور از عدالت آموزشي به عنوان يكي از شاخصهاي يك نظام كارآمد آموزشي نفي تفاوتها و رقابت در اين عرصه نيست بلكه منظور فراهم كردن فرصتهاي برابر است، بديهي است در فضايي كه فرصتهاي برابر فراهم ميشود افراد به دليل برخورداري از استعداد متفاوت، پيشرفت متفاوت را به دست خواهند آورد.
آنچه مهم است پذيرش اين واقعيت تجربه شده است كه توسعه بر مدار سرمايه انساني پايدار خواهد شد و سرمايه انساني در گرو برخورداري از يك نظام آموزشي كارآمد است و يكي از شاخصهاي كارآمدي در نظام آموزشي تحقق عدالت آموزشي است كه پيگيري اين اهداف و پايبندي به اين رويكرد تضمينكننده خواهد بود.
٭فعال صنفي و مدني - كارشناس ارشد مديريت آموزشي