• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3420 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۳۰ آذر

انار، نماد زايش و باروري در فصل تولد خورشيد


    عليرضا   حسن‌زاده٭/
يلدا را زمان زايش خورشيد شمرده‌اند كه در بلوغش جشن‌هايي چون جشن سده برگزار مي‌شد. حتي پيش‌تر رفته و در دنياي كهن، پژوهشگراني چون اريك ولف آن را با تولد مسيح مرتبط يافته‌اند. هر چند محققان مسيحي دنياي غرب چون گوتيرز، ميان جشن‌هاي تغيير فصول چون آيين پديداري زمستان در جشن شب يلداي ايرانيان و دونگ زهي يا جشن فرارسيدن زمستان چيني‌ها و جشن‌هاي مذهبي چون تولد حضرت مسيح تفاوت قايل هستند. در اين ميان، گروهي نيز ريشه اين آيين را زادمان ميترا در نگرش اساطيري ميتراييسم مي‌دانند. با اين حال، بي‌شك مضمون اصلي اين آيين (يلدا)، با وجود همه همساني‌هاي زماني‌اش با جشن ظهور زمستان چيني‌ها و جشن تولد مسيح، تغيير فصل و تولد خورشيد است و زايش خورشيد از مضامين اصلي آيين مذكور بايد محسوب شود. اگر چنين علتي را مبناي ظهور آيين يلدا بدانيم، آنگاه نماد پردازي اين آيين معنايي روشن يافته و از جمله جايگاه انار، در اين آيين روشن مي‌شود. در اينجا نخست به بررسي معاني نمادين انار در فرهنگ‌هاي آييني، ديني و اساطيري مختلف جهان خواهيم پرداخت.
انار در نگرش‌هاي گوناگون اساطيري و روايي كهن، نماد زايش و باروري است. گفته مي‌شود كه نخستين بار بذر اين درخت در خاورميانه كشف شد و سپس از آنجا به چين، آفريقا و مديترانه برده شد و در حركت از خاورميانه به اسپانيا، مبناي نام شهر گرانادا
(la Granada) شد و در نهضت‌هاي مرتبط با اين شهر، خود به نمادي از جامعه بومي تبديل شد. انار يكي از قديمي‌ترين نمادهاي هنري به شمار مي‌آيد كه در آثار هنري كه مردم خلق مي‌كردند، جايگاهي ويژه داشته است. ظروف چيني، دست بافته‌هاي تركي، رواندازهاي نروژي و قلاب دوزي‌هاي مكزيكي همگي اين نماد را به نمايش مي‌نهند. با اين حال در اساطير ساير ملل به شكل شگفت‌آوري، معناي نمادين انار يعني باروري و زايش با آنچه در فرهنگ ايراني ديده مي‌شود، يكي است. يكي از قديمي‌ترين اين اسطوره‌ها، داستان دمتر و پرسفونه است. پرسفونه كه گرفتار جهان زيرين شده است، در سرزمين هادس، خداي جهان زيرين در اساطير يونان، به امري ممنوع دست مي‌زند و آن خوردن دانه‌هاي انار است. پادافره او به دليل شكستن اين تابو، ماندن در جهان زيرين است. دمتر مادر پرسفونه كه الهه كشاورزي و زمين است، در اندوه دوري از دختر خويش، مانع از رشد گياهان مي‌شود و به اين ترتيب، قرار بر اين مي‌رود كه تنها زماني كه پرسفونه براي نيمي از سال، به روي زمين باز مي‌گردد، گياهان و درختان اجازه رشد و نمو داشته باشند. در اين اسطوره يوناني به روشني ارتباط عميقي ميان زايش و باروري طبيعت و انار ديده مي‌شود. اما در اسطوره‌اي ديگر از يونان دوباره اين مضمون تكرار مي‌شود. از خون ديونيزيس كه حاصل پيوند زئوس و زيمس، زني زميني از منطقه تبس در جغرافياي اساطيري يونان است، درخت انار رشد مي‌كند. اين در حالي است كه اين موجود نيمه الهي اسطوره‌هاي يونان، سرشتي گياهي داشته و آيين‌هاي آن با زنان مرتبط است. به هر حال انار در اساطير يوناني كه قديمي‌ترين تمدن غربي به شمار مي‌آيد، نماد زايش و باروري و فراواني است. چارلز آلفرد اسپيد ويليامز در مطالعات متقدم خود از جايگاه انار در فرهنگ چيني سخن مي‌گويد و اين نماد را در فرهنگ چيني چون فرهنگ يوناني داراي تاثيري عميق مي‌شمرد. آنان وينتر بائوتم (2015) رد پاي انار را در سراميك‌هاي چيني قديمي دوره هان پيدا مي‌كند و نشان مي‌دهد كه نماد انار در اين ظروف، با باروري و زنانگي ارتباط دارد و اشيايي با نماد انار در جشن‌هاي عروسي از اين زمان در كشور چين به زوج هديه داده مي‌شده است. اشيايي كه گاه بر روي آنها نوشته و حك شده بود: «چون صدها دانه، صدها پسر تو را باد».
در فرهنگ پيش اسلامي از جمله فرهنگ زرتشتي ايرانيان اين نماد ديده مي‌شود. اين نماد با برسم و هوم در پيش از اسلام در ايران مرتبط است. ديويد استوفلت فلاتري و مارتين اسكو وارتز اشاره مي‌دارند كه زرتشتيان در آيين‌هاي خود از درختچه، ريشه و برگ اين گياه استفاده مي‌كردند. در گذشته تاريخي گاه شربتي از انار جايگزين هوم مي‌شد و در آيين‌هاي گذار و رسوم خاكسپاري متوفا به كار مي‌آمد. به نظر اين دو محقق، هميشه سبز بودن انار، جايگاهي ويژه به اين گياه در فرهنگ زرتشتي چون فرهنگ اساطيري يونان مي‌بخشد. در ميان زرتشتيان گاه براي بي اثر كردن نيش و مسموميت گزش عقرب، اسفند سوزانده و كشمش و دانه‌هاي انار را آميخته و از تركيب آن ماده‌اي تهيه مي‌ديدند.
اما انار در نمادپردازي اديان الهي نيز جايگاهي ويژه دارد. در قرآن، انار ميوه‌اي بهشتي و هديه‌اي از سوي خداوند است، (البقواروك، 180 :2006). بشر سعيد و عمر سعيد در مطالعات خود در زمينه نمادپردازي هنر اسلامي بر اين باورند كه انار نماد زندگي، طول عمر، سلامتي، زنانگي، باروري، دانايي، اخلاق، جاودانگي و معنويت است. از انار در سوره‌هاي قرآن چون انعام و الرحمن نام برده شده است و مومنان ضمن توصيه براي تناول اين ميوه‌ها، به تامل در آفرينش آنها توصيه شده‌اند. در طب اسلامي نيز استفاده از انار براي گلو درد، رماتيسم و التهاب كاربرد دارد. ويژگي‌هاي نمادين و طبي انار در دنياي عرب، ايران و هند بسيار بارز و ملموس بوده است. جورج فرگسون، اشاره مي‌كند كه در فرهنگ مسيحي چون فرهنگ اسلامي، انار نماد وحدت، باروري، بركت و زايش است. در نمادپردازي مسيحي، انار به دليل تعداد فراوان دانه‌ها كه در يك ميوه گرد آمده‌اند، نماد وحدت مومنان است. سر تاج‌گون انار نيز در اين نمادپردازي از وفاداري حكايت دارد و رنگ سرخ آن مرگ را تداعي مي‌كند. به واقع در نمادپردازي اوليه مسيحي، تعداد دانه‌ها نشان از مومناني دارد كه كنار هم بر اساس ايمان قرار گرفته‌اند. در تورات نيز از انار سخن رفته است. آنان اعتقاد دارندكه  انار 613 دانه دارد كه بر 613 احكام و فرمان اين كتاب دلالت مي‌كند. براي تزيين اين كتاب و پوشش جلد آن نيز از تصوير انار استفاده مي‌شده است.
در فرهنگ عامه مردم ايران نيز انار جايگاهي خاص دارد. انار درختي است كه از شاخه‌هاي آن در مراسم دفع آل كه كودك تازه به دنيا آمده را تهديد مي‌كرد در شمال ايران استفاده مي‌شد. بر اين اساس شاخه درخت انار را بر درگاه خانه‌اي كه در آن كودك به دنيا آمده بود، مي‌آويختند؛ گاه اين سنت براي ختنه‌سوران نيز به كار مي‌رفت. در قصه‌هاي پريان ايراني، نار گريان و سيب خندان دو عنصر مهم به شمار مي‌روند كه نمادي از باروري‌اند و در باغي قرار دارند كه قهرمان داستان بايد به آن رفته و دختر زيبايي را كه اسير ديوان است به كمك آن نجات دهد و با او ازدواج كند. از سوي ديگر انار در باور مردم ايران، ميوه بهشتي است و هركه همه دانه‌هاي آن را بخورد، به بهشت خواهد رفت و نيز مي‌گويند يك دانه آن به هر حال نخورده مي‌ماند كه به بهشت رفته است. اين كاركردهاي آييني مرتبط با باروري و زايش و نيز شفا و سلامتي در فرهنگ‌هاي ديگر نيز قابل مشاهده است. براي نمونه در سفر قديسي به نام جون دي پيوس از پرتغال به اسپانيا در قرن 15 و تاثيري كه وي بر فرهنگ آييني شفا با استفاده از نمادپردازي انار در اين كشور مي‌نهد، انار تبديل به نماد شفا در اسپانيا مي‌شود و حتي اين نماد از اين كشور به ديگر كشورهاي غربي چون انگلستان سفر مي‌كند و براي نمونه نماد كالج سلطنتي پزشكان لندن مي‌شود. در كشور اسپانيا به دختران جوان كمدي به عنوان جهيزيه داده مي‌شود كه داراي نماد منقوش انار به عنوان نماد زايش است.
با مروري بر نمادپردازي انار در فرهنگ‌هاي آييني، اساطيري و ديني جهان، روشن مي‌شود كه انار نماد زايش، تولد و بركت است و در عين حال مفاهيم و معاني ديگر چون وحدت و زندگي جاودان را نمايندگي مي‌كند. اين نمادپردازي با آنچه تولد خورشيد به عنوان ريشه آييني يلدا ناميده شد، همسويي معنايي دارد. به واقع، انار با توجه به رنگ سرخ خويش، با مفهوم نمادين خورشيد و تولد و زايش او كه مطلع حركت به سوي بهار و زندگي است، هم‌معنا خواهد بود. سرخي انار چون سرخي هندوانه، نمادي از گرماي خورشيد و روشنايي است. از اين رو وجود انار بر سفره شب يلدا، پيوند عميق و آشكاري با تولد خورشيد و انوار آفتاب دارد، چرا كه رنگ سرخ در اينجا نماد تولد و گرماي خورشيد و ظهور آفتاب است. نمادهاي زندگي همواره نيستي را دور مي‌كنند، به اين‌گونه است كه انار چون نمادهاي ديگر زندگي در آيين‌هايي چون نان‌پوش (برنجي، گندم، نان و...)، دفع‌كننده نمادهاي مرگ و نيستي است و به اين دليل است كه عنصري مهم در شفاي آييني چون دفع نمادهاي نيستي در فرهنگ ايراني مي‌شود، اين در حالي است كه حضور انار در آيين‌هاي تولد نوزاد (هفت پاسي و...)، در حالي كه اين نماد در تولد خورشيد هم حضوري آييني دارد، معنا‌دار خواهد بود. اهداي هديه‌هايي با نماد انار در برخي از فرهنگ‌ها به نوعروسان و نودامادان و آرزوي فرزند براي آنان، دگرباره از ارتباط ميان انار و زايش و تولد حكايت مي‌كند.
٭رييس پژوهشكده مردم شناسي پژوهشگاه ميراث فرهنگي و گردشگري

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون