1- افشاگر به كارگرداني توماس مككارتي
داستان فيلم درباره گروه «افشاگر» «بوستون گلوب»، يكي از قديميترين گروههاي روزنامهنگاري افشاگر در ايالات متحده امريكا است. اين فيلم براساس مجموعه پروندههايي است كه گروه افشاگر حقيقي به آن ميپرداختند و توانستند جايزه پوليتزر خدمت به مردم 2003 را به دست بياورند. «مارك رافالو»، «مايكل كيتن»، «ريچل مكآدامز» در اين فيلم ايفاي نقش كردند. فيلم افشاگر اين حقيقت را كه بايد آينده روزنامههاي چاپي در امان بماند و از آنها حمايت شود پيش ميكشد. فيلم افشاگر در جشنوارههاي ونيز، تلوريد و تورنتو به نمايش درآمده است.
5- دختر دانماركي به كارگرداني تام هوپر
اين فيلم درام كه براساس زندگينامه «ليلي البه» ساخته شده است اقتباسي از رماني به همين نام به قلم «ديويد ابرشوف» است. در اين فيلم «ادي ردمين» استعداد شگرف خود را به نمايش ميگذارد. او كه سال گذشته براي ايفاي نقش «استفن هاوكينگ» در فيلم «فرضيه همهچيز» اسكار بهترين بازيگر مرد را به خانه برد امسال نيز براي بازي در «دختر دانماركي» يكي از مدعيان اصلي كسب اين جايزه به شمار ميرود. اين فيلم جايزه «شير دگرباشي» هفتادودومين جشنواره بينالمللي فيلم ونيز را براي تام هوپر به ارمغان آورد و ادي ردمين نامزد بهترين بازيگر مرد درام، «آليشيا ويكندر» نامزد بهترين بازيگر زن درام در گلدن گلوب هفتادوسوم شدهاند.
2- كارول به كارگرداني تاد هاينز
فيلم درام رمانتيك كارول براساس رمان «قيمت نمك» نوشته «پاتريشيا هاياسميت» است كه «كيت بلانشت»، «روني مارا»، «سارا پالسون» در آن ايفاي نقش ميكنند. روايت اين فيلم در شهر نيويورك و سال 1952 رخ ميدهد. بازيهاي بيعيبونقص بازيگران اصلي فيلم و تصويربرداري استادانه فيلم، كارول را يكي از درخشانترين آثار تاد هاينز بعد از ساخت «دور از بهشت» و يكي از موفقترين فيلمهاي سال 2015 كرده است. فيلم كارول در بخش رقابتي جشنواره فيلم كن 2015 شركت داشت و روني مارا جايزه بهترين بازيگر زن اين جشنواره را از آن خود كرد.
6- هزارتوي دروغها به كارگرداني گيليو ريكيارلي
درام آلماني «هزارتوي دروغها» براساس وقايع حقيقي ساخته شده است. داستان فيلم درباره توطئه موسسات و دولت آلمان در سرپوش گذاشتن جنايتهاي نازيها در دوران جنگ جهاني دوم است. اين فيلم هنرمندانه حقايق را با داستانهاي ساختگي درهم ميآميزد تا بر اين نكته تكاندهنده كه درسهاي تاريخي چقدر راحت از ياد ميروند، صحه بگذارد. اين فيلم نماينده كشور آلمان براي شركت در بخش بهترين فيلم خارجي زبان هشتادوهشتمين دوره آكادمي اسكار است كه توانست به فهرست 9 نامزد نهايي اين بخش راه بيايد.
3- بروكلين به كارگرداني جان كراولي
درام تاريخي بروكلين درباره «ايليس ليسي» (با بازي سيرشا رونان) است كه در دهه 50 ميلادي ايرلند را به قصد نيويورك ترك ميكند و در آنجا دلباخته پسري ميشود. اما گذشتهاش او را رها نميكند بنابراين مجبور ميشود بين زندگي در سرزمين مادرياش و زندگياي كه هماكنون پيش رو دارد يكي را انتخاب كند. سيرشا رونان در مركز اين فيلم پراحساس قرار دارد. اين فيلم گذر از مرحله جواني و پذيرفتن مسووليت و عاشق شدن را به خوبي به تصوير كشيده است. سيرشا رونان براي ايفاي نقشاش با استقبال منتقدان و داوران جشنوارههاي معتبر روبهرو شده و همچنين نامزد دريافت جايزه بهترين بازيگر فيلم درام از گلدن گلوب 2016 شده است.
7- حقيقت به كارگرداني جيمز واندربيلت
داستان اين درام سياسي درباره زندگي شغلي و كنارهگيري دان راتر (با بازي رابرت ردفورد) روزنامهنگار و مجري اخبار شبكه CBSميپردازد. كيت بلانشت نيز در شخصيت ماري ماپس، تهيهكننده و مجري برنامههاي راتر ظاهر ميشود. جريان كنارهگيري راتر زماني شكل گرفت كه در سال ۲۰۰۴ اعلام كرد با جرج دبليو بوش در طول خدمتش در نيروي هوايي گارد ملي در زمان جنگ ويتنام، رفتار خاصي ميشده است. بعد از اين خبر كه گفته ميشد حقيقت ندارد، ماري ماپس تهيهكننده برنامه اخراج شد و راتر هم در سال ۲۰۰۶ بعد از ۴۳ سال از اجراي برنامه براي هميشه كنارهگيري كرد. اكران جهاني اين فيلم در جشنواره بينالمللي فيلم تورنتو 2015 رقم خورد.
4- اتاق به كارگرداني لني آبراهامسون
اين فيلم درام براساس رماني به همين نام نوشته «اما داناهيو»، نويسنده ايرلندي-كانادايي است. داستان درباره زني است كه همراه پسر پنج سالهاش سالها در مكاني در بسته اسير بودند و حالا آزادي خود را بازيافتند و بدين شكل پسرك براي نخستين بار دنياي خارجي را تجربه ميكند. داستان اين فيلم به بررسي حبس، بقا فرار ميپردازد. اين فيلم جدا از جوايزي كه در جشنوارههاي معتبر به دست آورده است نامزد كسب جايزه از جشنوارههاي «اينديپندنت اسپريت آواردز»، «منتخب منتقدان» و «انجمن بازيگران سينما» شده است و در جشنواره گلدنگلوب پيش رو نامزد بهترين فيلم درام، بهترين بازيگر زن درام و بهترين فيلمنامه شده است.
8- تو را در روياهايم خواهم ديد به كارگرداني برت هيلي
در كمدي درام تو را در روياهايم خواهم ديد خواننده قديمي كه مدتهاست شوهرش را از دست داده است درمييابد كه زندگي ميتواند در هر سني از نو آغاز شود! بنابراين تصميم ميگيرد تا با حمايت دخترهايش به دنبال يك عشق جديد باشد. اما رابطه عاشقانه پس از 60 سالگي براي مردم قابل قبول نيست و البته چنين روايتي روي پرده سينما هم ملموس نخواهد بود اما ايفاي شخصيت اصلي داستان توسط بليث دانر تنها امتيازي است كه اين فيلم دارا است و توانسته نظر منتقدان را به خود جلب كند. امتيازات 26 منتقد در وبسايت «متاكريتيك» 75 امتياز از 100 امتياز را به اين فيلم دادهاند.
بهترين كتابهاي 2015 از نگاه واشنگتنپست
«بين من و جهان» اثر تا- نهيسي كوتس
كتاب «بين من و جهان» تعمقي تكاندهنده درباره وضعيت نژادپرستي در امريكاست و درست در زماني در امريكا منتشر شده است كه نزاع بر سر نژادپرستي بالا گرفته است. اين كتاب در دستيابي به اين نكته كه «نژادپرستي تجربهاي دروني است؛ مغز را از جايگاه خود بيرون ميكند، مسير جريان هوا را ميبندد، ماهيچهها را منقبض ميكند، اعضاي حياتي بدن انسان را از او ميگيرد، استخوانها را خرد ميكند و دندانها را ميشكند» بهتر از هر كتاب ديگري عمل كرده است. از زبان كوتس، سياهپوست بودن يعني «در برابر عناصر جهان، در برابر تمامي اسلحهها، مشتها، چاقوها، گلولهها، تجاوزها و بيماريها برهنه باشي.» كوتس در طول كتاب توصيف ميكند چطور با ترس و لرز به فكر امنيتش بوده است. اين كتاب برنده جايزه كتاب ملي امريكا در بخش كتابهاي غيرداستاني شده است.
«پرچمهاي سياه: قيام داعش» اثر جابي واريك
مبارزان تندروي داعش بيرحميشان را به مردم سراسر جهان، از خاورميانه گرفته تا پاريس، تحميل كردهاند. داعش زيرشاخهاي است از سازمان القاعده كه سال 2004 در عراق و توسط ابومصعب الزرقاوي پايهگذاري شد. جابي واريك، گزارشگر واشنگتنپست كه برنده جايزه پوليتزر شده در كتاب «پرچمهاي سياه» اهميت اين گانگستر را شرح ميدهد و در ادامه تاثير او بر داعش حتي پس از مرگش در سال 2006 را بررسي ميكند. از الزرقاوي زندگينامههاي بسياري نوشته شده است اما واريك نگاه عميقتري به زندگي او دارد. مهمتر اينكه واريك با نثري دردآور اما خواندني جزيياتي از چگونگي شكلگيري مجموعهاي از مصيبتها و اشتباهات كه امريكا و دولت اردن مسببش بودند را پيش ميكشد. واريك ادعا ميكند امريكا و اين دولت آغاز كار اين تبهكار تحصيلنكرده را به عنوان يك تروريست مشهور رقم زدند و خاورميانه را در مسير فرقههاي خشونتآميز قرار دادند.
جنايتهاي آينده اثر مارك گودمن
به دنياي شگفتانگيز جديد جنايتهاي تكنولوژي خوش آمديد. دنيايي كه در آن سارقها جاي خود را به هكرها و قربانياني ميدهند كه شامل همه ما در دنياي مجازي و اينترنت ميشود. گودمن پليس گشت سابقي است كه موسسه جنايتهاي آينده را پايهگذاري كرده است و براي روشنسازي تبهكاران و تكنيكهاي تروريستي اين كتاب را نگاشته است. او هزاران جرايم اينترنتي را مثال ميزند: شركت اوكرايني نوپايي كه يك نرمافزار آنتيويروس كاملا جديد را ميفروشد، دستآخر يك سازمان جاسوسي افزارها (نرمافزاري كه براي كلاهبرداري ساخته شده است) از آب درميآيد. حتي بدن انسان نيز قابل هك كردن است. گودمن در دو فصل انتهايي كتاب ميگويد چگونه ميتوان تاثير چنين تبهكاراني را محدود كرد و از ما ميخواهد همانگونه كه با بيماريها واگيردار و سلامت عمومي برخورد ميكنيم، افسار جرايم اينترنتي را به دست بگيريم.
«سرزمين سياهپوستان» اثر مارگو جفرسون
مارگو جفرسون، دختر خانواده آفريقايي- امريكايي است. او در مدرسه خصوصياي در شيكاگو تحصيل كرد و فارغالتحصيل دانشگاههاي برنديز و كلمبيا است. او منتقد روزنامه نيويوركتايمز است كه به خاطر يادداشتها و نقدهايش برنده جايزه پوليتزر نقد شد. او در اين كتاب مينويسد: «سرزمين سياهپوستان نامي است كه من به منطقه نگرو امريكا دادهام، جايي كه شهروندان (سياهپوست) در آنجا پناه گرفتهاند.» شهروندان سرزمين سياهپوستان مراقب اين موضوع هستند كه سفيدپوستها موقعيت آنها را خيلي موفقيتآميز ندانند چون در اين صورت آتش خشم آنها را برميافروزند. بنابراين اين شهروندان با غرور و با احتياط قدم برميدارند تا خاطر كسي آزرده نشود. اين كتاب درباره نژادپرستي يا كاريكاتورهايي از اهريمن نيست. بلكه درباره ويژگيها، كوچك شمردنها، ذهنيتها و توهينهايي است كه به شخصيت يك انسان لطمه ميزند و عوارض روحي و رواني روي او ميگذارد.
«قضاوقدرها و خشمها» اثر لارن گروف
كتاب تقديرها و خشمها كه جزو نامزدهاي نهايي بخش ادبيات داستاني جايزه كتاب ملي بود، از داستان خارقالعاده يك ازدواج ميگويد. نيمه اول كتاب زندگي پربركت لنسلات «لوتو» ستروايت را شرح ميدهد؛ او پسر دوستداشتني خانواده ثروتمند فلوريدايي است و در سر، روياي بازيگر شدن را ميپروراند. همسر لوتو، ماتيلده، مشتاق تشويق همسر خودشيفته و زودرنجش است. سبك منعطف گروف آنقدر امپرسيونيستي است كه بهراحتي لحظات لذتبخش سالهاي در گذر را به تصوير ميكشد و با اين شبكه غني به آساني حس ملودرام لوتو را به خواننده انتقال ميدهد. در ميانه داستان گروف از قضاوقدرها دست ميكشد و به خشمها روي ميآورد.
«يك زندگي كوچك» اثر هانيا ياناگيهيرا
كتاب «يك زندگي كوچك» جزو نامزدهاي نهايي بخش ادبيات داستاني جايزه كتاب ملي امريكا بود و ياناگيهيرا در آن با جزييات دقيق و نثري شيوا از رنجهاي انساني كه به حد اعلاي خود ميرسند، صحبت كرده است. ابتداي داستان چهار مرد جوان به نيويورك مهاجرت ميكنند. برخلاف شروع داستان و همقطار بودن اين مردان، داستان بلافاصله روي شخصيت «جود» تمركز ميكند. جود پسري يتيم با گذشتهاي رازآميز است كه در حال حاضر به كار دستياري دادستان در يك دفتر وكالت امريكايي مشغول است. برخلاف اينكه ذهن جود درگير سوءاستفادههاي جنسي و روحي، رواني است، ترجيح ميدهد رفتارش را كنترل كند و همين امر اصليترين موضوع داستان ميشود.
«كتاب ايرون» نوشته جيم شپارد
سال 1942 سربازهاي آلماني حدود 200 كودك را از يتيمخانهاي در گتوي ورشو به مقصد تريبليكا سوار قطار كردند. شپارد با بهرهگيري از تخيلش و با استفاده از منابع تاريخي جاني تازه به اين كودكان داده است؛ راوي داستان پسر بچه بدبخت لهستاني به نام ايرون است كه از رابطهاش با پرستار يتيمخانه صحبت ميكند. اين رمان از زبان بيروح راوي در بزرگسالي سراغ تنش زندگي او ميرود. ايرون دنيايش را همان طور كه تجربه ميكند، شرح ميدهد: «روز بعد پدرم به من گفت بيدار شو، چون جنگ شده و آلمانها كشور را در دست گرفتند.» و با اين خبر شهر ايرون به جهنم تبديل ميشود.
«سرنوشت و قدرت اثر جان ميشام
جان ميشام در نوشتن زندگينامه جديد جورج اچ.دبليو. بوش به حقهاي شستهرفته دست يافته است. اين كتاب تصورات مشتركي را كه از چهلويكمين رييسجمهور امريكا وجود دارد، تاييد ميكند. در گفتار ميشام، بوش از ديدگاه ايدئولوژيكي رنج ميبرد و با استفاده از نفوذ خانوادهاش در صحنه جهاني و سياستهاي داخلي به برتري دست مييابد اما «افسانههاي گذشتگان و درامي كه زندگي سياسي پسرش به پا ميكند» وجود او را كمرنگ ميكند. ميشام به خاطرات بوش كه در آنها واگوييهاي دروني بوش به هنگام سخنرانيهايش ثبت شده، دسترسي داشته است و ادراك خود را از اين رييسجمهور با جزييات بسيار اضافه كرده است.