• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3448 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۴ بهمن

احمد پوري شعرهاي عاشقانه دنيا را ترجمه مي‌كند

  زينب كاظم‌خواه/   احمد پوري سال‌هاست كه ترجمه مي‌كند. شعرهاي نرودا، آخماتوا، ناظم حكمت، نزار قباني، يانيس ريتسوس و لوركا را با ترجمه‌هاي او خوانده‌ايم. اما او فقط ترجمه نمي‌كند، چند سال پيش نخستين رمانش «دو قدم اين ور خط» از او منتشر شد، گرچه خيلي دير رمان چاپ كرده اما رمان نوشتن را از بقيه كارها بيشتر دوست دارد. سال‌هاي جواني و نوجواني‌اش قبل از اينكه ترجمه شعرهايش در مجلات چاپ شود، اتفاقا براي آنها داستان مي‌فرستاد. حالا هم علاوه بر ترجمه شعر عاشقانه جهان اين روزها روي سومين رمانش كار مي‌كند، رماني كه ترجيح مي‌دهد تا تمام نشده درباره‌اش حرفي نزند.

   اين روزها مشغول چه كاري هستيد؟
مشغول ترجمه شعر عاشقانه جهان براي نشر مركز هستم. انتخاب اين شعرها را خودم انجام داده‌ام. شعرها از چند كتاب در سراسر جهان از شاعر معروف و غير معروف اما اكثرشان انگليسي زبان است.
   از هر شاعر چند شعر در اين مجموعه خواهد آمد؟
ممكن است از يك شاعر سه يا چهار شعر در اين مجموعه بيايد و ممكن است كه فقط يك شعر آمده باشد.
   شما قبلا شعر زياد ترجمه كرده‌ايد، ترجمه شعر به هر حال با ترجمه رمان فرق دارد زيرا بايد آن حس شاعرانه در ترجمه در بيايد و بتواند در عين حال وفادار هم به شعر باشد، با اين سختي چطور كنار مي‌آييد؟
قطعا براي كسي كه اين كار را قبلا كرده ديگر به آن صورت سختي وجود ندارد، اما برخي جاها ترجمه شعر از ترجمه رمان راحت‌تر است، در رمان بايد يك‌دستي ترجمه و نثر را رعايت كرد در حالي كه شعرها كوتاه و قطعه قطعه هستند و گاهي كمتر انرژي مي‌برد. در هر صورت شعر راز و رمزهايي دارد كه گاهي ترجمه‌اش را سخت‌تر مي‌كند.
   شما شعرهايي از زبان تركي استانبولي ترجمه‌ كرده‌ايد، زباني كه شايد به آن نزديك‌تر باشيد، چند مجموعه شعر هم از زبان انگليسي ترجمه كرده‌ايد، كدام زبان به حس شاعرانه شما براي برگردان به فارسي نزديك‌تر است، انگليسي يا تركي؟
در بخشي از جاها احساس مي‌كنم تركي؛ زيرا از نظر فرهنگي به آن نزديك‌تر هستم. تركي زبان مادري‌ام است گرچه آن شعرهايي كه ترجمه كرده‌ام از زبان تركي استانبولي بوده اما خيلي جاها احساس قرابت مي‌كنم كه در انگليسي آن حس را بعضي اوقات دارم.
   غير از اينها كتابي در دست چاپ نداريد؟
يك كتاب به نام «اعتراف به زندگي»كه زندگينامه پابلو نرودا است را ترجمه كرده و براي چاپ به نشر چشمه داده‌ام. اين كتاب از بزرگ‌ترين اسناد ادبيات از دهه 20 تا 70 ميلادي است چراكه در آن بيشتر چهره‌هاي ادبي حضور دارند.
   دوباره نرودا، انگار كه علاقه به اين شاعر دست از سر شما بر نمي‌دارد؟
نرودا و ناظم حكمت و آخماتوا شاعراني هستند كه به آنها علاقه زيادي دارم اما نمي‌دانم علاقه‌ام به نرودا از كجا مي‌آيد شايد به اين خاطر است كه با آنها هم افق بود و سليقه‌ام با آنها جور است.
   شما در كنار ترجمه رمان هم مي‌نويسيد، آيا رمان ديگري را شروع نكرده‌ايد.
اتفاقا در كنار اين كارها دارم روي رمان سومم كار مي‌كنم ولي فعلا ترجيح مي‌دهم كه درباره موضوع آنها حرف نزنم تا تمام شود.
   شما ترجمه مي‌كنيد، آيا به خاطر زياد خواندن رمان‌هاي خارجي تصميم گرفتيد رمان بنويسيد؟
 درست برعكس، رمان خارجي نخوانده بودم يا خيلي كم خوانده بودم، در گذشته‌هاي دور داستان هم مي‌نوشتم اما اينكه رمان نوشتم در واقع ادامه اشتياقي بود كه از ديرباز در من وجود داشت. به نظرم اتفاقا نخستين رمانم را دير نوشتم زيرا 18 يا 19 ساله كه بودم در مجلات آن زمان داستان مي‌نوشتم. بنابراين اقدامم به نوشتن رمان به علاقه‌اي كه از بچگي‌ام بود بر مي‌گردد، اتفاقا ترجمه شعر برايم ثانوي بود، بعد شرايطي بغرنجي پيش آمد كه فرصت رمان نوشتن نداشتم، پس ترجمه مي‌كردم تا وقتي كه نفس رمان نوشتن سراغم آمد و شروع به نوشتن كردم.
   شما كه اين همه اشتياق براي رمان نوشتن داشتيد چرا زودتر از اينها اين كار را نكرديد؟
 يك سري مسائلي پيش آمد كه احساس مي‌كردم نفس براي رمان ندارم اما ناگهان يك لحظه احساس كردم بايد بنويسم.
   حالا از بين كارهايي كه مي‌كنيد كدام را بيشتر دوست داريد رمان نوشتن يا ترجمه؟
رمان. زيرا خلاقيت ساختن دنيايي است و رها شدن روياهايي كه شما داريد. نوشتن رمان تجربه بي‌نظيري است اما اينكه چرا كمتر‌ اين كار را مي‌كنم به اين خاطر است كه نمي‌توانم، در واقع مشكلات زندگي نمي‌گذارد كه فراغتي براي اين كار داشته باشم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون