• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3449 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۵ بهمن

مقصود فراستخواه در نشست دين و شادي

شادي به مساله ما بدل نشده است


سياستنامه| انجمن جامعه‌شناسي ايران ديروز نشست دين و شادي را برگزار كرد. در اين نشست مقصود فراستخواه به مشكلات بحث شادي در ايران اشاره كرد و نسبت آن را با مباحث مربوط به جامعه‌شناسي دين مطرح كرد. سارا شريعتي، حسن محدثي و سروش محلاتي نيز در ميزگردي در عصر به همين موضوع پرداختند. آنچه مي‌خوانيد خلاصه‌اي از سخنراني مقصود فراستخواه است. مشروح اين سخنراني را به همراه گزارش ميزگرد در روزهاي آتي مطالعه خواهيد كرد:
شادي به مثابه يك معضل بشري
فراستخواه بحث خود را با تاكيد بر اين نكته آغاز كرد كه شادي بشر در معناي كلي كلمه پيوسته پروبلماتيك است و گفت: اين را به مثابه فرض (assumption) بپذيريد كه البته متفاوت از فرضيه است و حاصل تحقيقات پيشين محقق است. البته اين مفروض يا فرض قابل نقد است. فرض من نيز اين است كه شادي بشر مساله غامضي است و آنقدر با غم تضايف دارد كه گاهي آن را حتي نمي‌توان شادي خواند. اين در سطح جهاني و ماهوي قضيه است، اما وقتي به در اين جا بودن خودمان در اين موقعيت و سرزمين مي‌نگريم، باز با اين مساله مواجه مي‌شويم. اين مساله‌اي فلسفي است.
اين جامعه شناس به غلبه نگاه اثبات گرايانه و رفتاري در مباحث مربوط به شادي تاكيد كرد و گفت: بيشتر كارهايي كه در اين زمينه مي‌خوانم، نگاهي پوزيتيويستي و اثباتي به شادي دارند. يعني شادي را پاسخي به محرك‌هاي رضايت‌بخش تلقي مي‌كنند و آن را يك رفتار شرطي در نظر مي‌گيرند. آن چيزي كه درباره آن كم كار شده است، ادراك ملايم است، يعني ادراكي كه ملايم طبع انسان است. اما من معتقدم بايد مباحث هرمنوتيك شادي، پديدارشناسي شادي و اگزيستانسياليسم شادي را نيز مورد توجه قرار داد.
نويسنده دين، خرد و جامعه در ادامه به نكته‌اي درباره عنوان اين نشست پرداخت و گفت: در اين همايش كه عنوان آن دين و شادي است، بهتر است كه از ژانر دين و آنچه خوبان همه دارند، فاصله بگيريم. از شهريور 1320 تا به امروز روشنفكران ديني و پژوهشگران ديني و... مدام تلاش كرده‌اند درباره دين و همه‌چيزهاي خوب بحث كنند، مثلا دين و علم، دين و فلسفه، دين و اخلاق، دين و حقوق بشر، دين و حقوق كار و... انسان‌هاي بسيار مهمي در اين زمينه كار كرده‌اند واتفاقا اين ادبيات مهمي نيز هست. اما اين ادبياتي براي انديشيدن است. در اين زمينه بايد درنگ بيشتري كرد. به نظر من درباره شادي اين ژانر صدق نمي‌كند و بايد از اين ژانر فاصله بگيريم و بحث دين و شادي يك ژانر جديدي است.
نويسنده كتاب تدبري در آيات قرآني در ادامه گفت: همچنين تمايل دارم به مغالطه‌اي كه در برخي مباحث رايج درباره دين صورت مي‌گيرد، اشاره كنم و نسبت به آن هشدار بدهم. اين مغالطه ذات باوري در دين است. يعني مغالطه‌اي ذهن سوز است كه در آن دين را به امري انتزاعي بدل مي‌كند كه تبديل به ذات و زيرايستا شده است و به يك اسم بدل شده است. در حالي كه ما به تعبير ويليام جيمز انواع دين داري‌ها داريم يا به تعبير دريدا دين داري هر كس تكينه است. به تعبير سنت‌هاي خودمان الطرق الي‌الله بعدد انفس الخلائق. ما نبايد دين را از اين تكينگي در آوريم و آن را به يك امر اسمي و انتزاعي بدل كنيم. اين موضوع قابل توجهي است.

عسرت و غمباري تاريخي ما ايرانيان
نويسنده ما ايرانيان در بخش ديگري از سخنراني به تاريخ ايران اشاره كرد و گفت: نكته ديگر عسرت و غمباري تاريخي ما است. در تاريخ ايران مسائلي مثل دولت آب سالار و افسانه دولت و استبداد تاريخي پديد آمده‌اند و امنيت همواره در تهديد بوده است و اين موجب غمباري تاريخي ما شده است. تا جايي كه حافظ مي‌گويد اگر غم لشگر انگيزد... اين نشان‌دهنده تاريخي است كه شادي در آن كم است و بايد حسرت شادي را بخوريم.
وي سپس به ويژگي‌هاي امر ديني در جامعه ما اشاره كرد و گفت: امر ديني هم در جامعه ما وضعيت خاصي دارد، يعني اولا در تاريخيت ما دين خدا مدار بوده است، ثانيا دين ما معطوف به نهاد بوده است. وقتي اين تاريخيت را با آن عسرت تاريخي و غمباري جمع كنيم، مي‌توانيم به مساله‌اي كردن شادي در سپهر ديني ما بپردازيم و به اين بپردازيم كه چطور شادي در سپهر ديني ما خود يك مساله است. اينجا سنت‌هاي معرفتي و زباني ما سعي كرده‌اند با اين مساله مواجه شوند. نخستين سنت ديني ما سنت نقلي و حديث و اخباري‌گري است، يك سنت معرفتي كه از طريق اخبار و اقوال ديني مي‌خواهيم حقيقت و عالم و آدم را توضيح دهيم، بعد اين سنت كمي پيچيده شده كه سنت فقهي است و بيشتر كنترل اعمال بدن است و بعد پيچيده‌تر شده كه كنترل فكر و عقايد است.

انسان شادمان به جاي تكنولوژي‌هاي شادي
مقصود فراستخواه در پايان گفت: آنچه در جامعه ما بيشتر به آن توجه مي‌شود، تكنولوژي‌هاي شادي است. گاهي دين را هم به عنوان يك تكنولوژي شادي در نظر مي‌گيرند. به نظر من اين مسير درستي نيست. به نظر من بايد به جاي دين شادي بخش، پروژه انسان شادمان را دنبال كنيم. مساله، مساله انسان شادمان است. انسان بايد شاد باشد و اين خلاقيت‌هاي شادماني مهم است كه انسان با آنها بتواند شادي را در جامعه بسازد. حتي بايد بتواند غم‌هاي خودش را استعلا بخشد و غمخواري‌هاي اصيل را ايجاد كند. اگر انسان شادمان باشد، دينداري او هم شادمان است. اين شادماني انسان هم چيزي است كه از خود انسان مي‌تراود و بر خود او مي‌چكد و بايد جليس و انيس خود او باشد و موكول به نگاه و عمل اجتماعي و كردار و كنش انسان حتي كنش و كردار گفتماني اوست. در واقع شادي يك حالت ذهني و امري اگزيستانس و پاسخي به بودن است و يك تصميم انساني است. بايد به اين انسانيت برگرديم و به اين توجه كنيم كه جهان يك طرح ناتمامي است كه با نگاه انسان تمام مي‌شود، جهان سرشار از شر و ابهام است و چشم به انسان دوخته است كه آن را تغيير دهد و معنا بخشد، نگاه ما بخشي از جهاني است كه درباره‌اش صحبت مي‌كنيم. اگر اين گزاره‌ها درست باشد، در مي‌يابيم كه ما و نگاه ما بخشي از مساله دين و شادي است. در ايران درست آن گاه كه دست به كار غم‌زدايي مي‌شويم، درست در آن زمان لحظه شادي ما آغاز مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون