سيد محمدعلي حسيني در گفتوگو با «اعتماد»:
اروپا انگيزه بالايي براي جبران گذشته دارد
محمد ايراهيم ترقينژاد / حسن روحاني، رييسجمهور ايران امروز نخستين سفر اروپايي خود را با حضور در ايتاليا آغاز خواهد كرد. حضوري كه در مقصدهاي بعدي از قاره سبز به واتيكان و فرانسه ختم خواهد شد. نخستين تور رييسجمهور در روزهايي كه تحريمهاي هستهاي از ميان برداشته شده و ايران به بازگشت به صحنه سياست بينالملل و احياي اقتصاد خود در داخل ميانديشد. سفري كه در آن روحاني هم از همكاريهاي اقتصادي در روزهاي عادي شدن رابطه ايران و قاره سبز سخن ميگويد و هم از مشاركتهاي سياسي كه ميتواند به حل و فصل بحرانهاي منطقهاي منتهي شود. در خصوص دلايل زماني وقوع اين سفر، سوژههاي مورد بحث و دورنماي رابطه ايران با غرب با سيد محمدعلي حسيني، سفير سابق ايران در ايتاليا و مديركل امور بينالملل دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام گفتوگويي داشتيم كه در زير ميخوانيد :
چرا سفر حسن روحاني به كشورهاي اروپايي دو سال پس از آغاز به كار دولت يازدهم صورت ميگيرد؟ آيا ميتوان گفت پرونده اتمي ايران تا اين اندازه بر روابط سياسي تهران و كشورهاي اروپايي تاثير گذاشته بود كه اين سفر بعد از توافق صورت ميگيرد؟
سفرهاي رسمي به كشورهاي خارجي در سطوح مختلف بايد طراحي و برنامهريزي شده و در يك بستر زماني مناسب صورت پذيرد. از سوي ديگر سياستهاي كشورهاي اروپايي در قبال موضوع هستهاي و چالشهاي ساختگي آن كه برخي از كشورهاي اروپايي سهم مهمي در ايجاد آن داشتهاند قطعا بر روابط سياسي فيمابين تاثيرات مهمي گذاشته كه مشاركت در اعمال تحريمها و محدوديتها و كاهش سطح تعاملات از منظر تعاملات مقامات عاليرتبه از سوي كشورهاي اروپايي كاملا متوقف شده بود. روابط اقتصادي و بازرگاني را نيز به تبع خود كاهش چشمگيري داد. در همين حال شاهد كاهش تبادل هياتهاي مهم سياسي و افزايش بياعتمادي ملت ايران به آنها بودهايم. سياستهاي كشورهاي اروپايي پيامدهاي منفي در قبال مناسبات فيمابين با تهران نيز به دنبال خود داشته است. در حال حاضر ما پس از برجام شاهد گسيل هياتهاي مختلف سياسي و اقتصادي اروپاييان به كشورمان بودهايم كه طبعا انگيزه بالايي براي جبران گذشته دارند.
رابطه ايران و اروپا در همه اين سالها متاثر از رابطه ايران و امريكا بوده است. آيا ميتوان انتظار داشت كه اروپا اندك اندك از امريكا فاصله بگيرد؟
اتحاديه اروپايي با پيروي از سياستهاي امريكا در عرصه بينالمللي همواره در سياستگذاريهاي اعمالي و اعلامي در اردوگاه غرب قرار دارد. شاهد آن هستيم كه حتي در قبال روسيه نيز اروپاييها به همراه امريكا سياستگذاري واحدي دارند. در همين حال اكنون با رفع تحريمهاي خصمانه بينالمللي عليه تهران فضاي بسيار مناسبي براي كشورهاي اروپايي فراهم شده است تا بتوانند در عرصههاي مختلف اقتصادي، تجاري و فناوري با كشور فصل جديدي از مناسبات را ايجاد كنند. ايجاد ساختار جديد اقتصادي ميان ايران و كشورهاي اروپايي با توجه به سابقه درخشان همكاريهاي مشترك عملا ميتواند سريع و با هدفگيريهاي مشخص در زمينه دريافت فناوريهاي نوين در كنار استفاده از تجارب آنها باشد. در حال حاضر سفر رييسجمهوري اسلامي ايران به اروپا كه نخستين سفر اروپايي دكتر روحاني در اين مقام نيز هست، در حالي با پسابرجام مصادف ميشود كه هياتهاي تجاري و اقتصادي از كشورهاي ايتاليا و فرانسه از تابستان 1394 تاكنون مهمان تهران، اصفهان و قطبهاي صنعتي و گردشگري كشور بودهاند. در حال حاضر اگر كشورهاي گروه 1+5 كه فرانسه هم در ميان آنها قرار دارد به تعهدات خود پايبند باشند ميتوان اميدوار بود توسعه روابط ميان تهران و اروپا با آهنگي سريع و منطقي پيش رود.
آيا ميتوان گفت اروپاييها اندك اندك در حال فاصله گرفتن از متحدان سنتي ايالات متحده هستند و به ايران در همين راستا نزديك ميشوند؟
ايران و اروپا داراي منافع و نگرانيهاي مشتركي در منطقه هستند. طي سالهاي گذشته و از آغاز درگيريها در سوريه در سال 2011 شاهد نوع جديدي از درگيري كشورهاي اروپايي با مساله تروريسم بودهايم كه برخي از كشورهاي منطقه خاورميانه در آن نقش پررنگي دارند. اروپاييها اكنون از پيوستن جوانان خود به گروههاي سلفي در سوريه و عراق نگران هستند و مسيرهاي ترانزيتي و سرمايهگذاريهاي كشورهاي منطقه خاورميانه در گسترش اين نگرانيها بيتاثير نيست. در همين حال ايران و اتحاديه اروپايي نسبت به اين تهديدات درك مشتركي دارند. به همين جهت ميتوانند در كنار يكديگر براي ايجاد يك مشاركت واقعي ضدافراطيگري تروريسم ايفاي نقش كنند. در حال حاضر واقعيت قضاياي منطقه و نقش منفي و مخرب برخي از بازيگران منطقه در تحولات جاري چنان است كه اروپاييها را نسبت به شركاي پيشين خود نگران و مردد كرده و بدين جهت طي ماههاي گذشته شاهد موضعگيريهاي تازهاي از سوي آنان نسبت به شركاي پيشينشان بودهايم؛ اگرچه اين مواضع چندان پايدار و سرسختانه نبوده است. طبعا اگر اروپاييها به دنبال استقلال و حفظ و تامين منافع خود باشند تمايل بيشتري به ايران خواهند داشت كه بازيگري موثر در تحولات منطقهاي است و نقش سازندهاي در بايستههاي امنيتي ايفا ميكند و كشورهاي اروپايي در اين راستا از بازيگران تشنجآفرين فاصله خواهند گرفت.
افزايش همكاريهاي ميان ايران و ايتاليا در عرصه امنيتي در كشورهاي بحرانزدهاي چون سوريه و عراق را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
در حال حاضر روابط اروپاييها با ايران از منظر علاقهمنديها و نگرانيهاي مشترك قابل بازتعريف است بهطوري كه مساله تروريسم بينالمللي و جرايم سازمانيافته همواره مورد علاقه طرفين بوده است. ايران و ايتاليا در موضوع افغانستان همكاري مشترك موفقي داشتهاند و با الگوبرداري از اين تجربه موفق قادر خواهند بود در خصوص تهديدات مشترك امنيتي چون مساله داعش و گروههاي سلفي و افراطي با يكديگر همكاري داشته باشند. در همين حال شاهد نقش قدرتمند تهران در معادلات منطقه خاورميانه هستيم بهطوري كه بسياري بر اين باورند ايران اصليترين قدرت منطقه در كنار دو بازيگر فرامنطقهاي حاضر در كارزار خاورميانه يعني روسيه و امريكا است. با توجه به اين توضيحات قطعا رم علاقهمند است تا با همكاري گستردهتر با ايران در تحولات منطقهاي ايفاي نقش بيشتري داشته باشد. ايتالياييها همچنين براي حضور پررنگتر در بازارهاي غرب آسيا و كشورهايي چون عراق ميتوانند از نقش واسطهاي ايران به عنوان محلي براي سرمايهگذاريهاي فني و تجاري استفاده كنند كه خود حايز اهميت است. در مورد مباحث انرژي نيز شركت ENI ايتاليا كه سابقه همكاري طولاني با ايران دارد با تكيه بر تجربيات خود و استفاده از ظرفيتهاي ايران در منطقه ميتواند در چارچوب سند امنيت انرژي اروپايي «سند 2035» ايفاي نقش كند. بررسي مباحث امنيتي تنها وابسته به مسائل نظامي نيست بلكه توجه به مباحث توسعه تجارت نيز ميتواند در بررسي مسائل غرب آسيا اهميت بسزايي داشته باشد.
ايران از چه منظرهايي ميتواند براي كشورهاي اروپايي جذاب باشد؟
با توجه به رويكردهاي اقتصادي بايد در نظر داشت كه ايران جذابيتهاي بيشتري از ديگر كشورهاي منطقه خاورميانه براي اروپاييها دارد. اهميت ايران براي اتحاديه اروپا را ميتوان در ابعاد فوق خلاصه كرد:
بازار بيش از 80 ميليون نفري
چسبندگي جغرافيايي ايران به حوزههاي استراتژيك خليج فارس، غرب آسيا، قفقاز و آسياي مركزي
لنگرگاه ثبات سياسي و امنيتي (جزيره ثبات) در منطقه بحرانزده كه از گسترش روزافزون تروريسم و افراطگرايي به عنوان تهديدي براي كل جهان رنج ميبرد.
نفوذ سياسي و معنوي ايران در كشورهاي اسلامي و به ويژه كشورهاي همسايه از ايران به عنوان پل ارتباطي با يك جامعه 300 ميليوني ساخته است كه موقعيت آن را نسبت به ديگران استراتژيك و منحصر به فرد ميكند.
ظرفيت بالاي تاثيرگذاري ايران در معاملات منطقهاي
توانمندي ايران در مديريت مسائل منطقهاي از جمله مبارزه با مواد مخدر و مبارزه با خطر ترور
ظرفيت ايران به عنوان يك كشور اصلي توليدكننده انرژي در تنوعبخشي به منابع مورد نياز در اتحاديه اروپا
مجموعه نكات ذكرشده نشان ميدهد كه كشورهاي اروپايي علاقه زيادي به حضور بيشتر در بازار كار و سرمايه ايران دارند. در همين راستا براي اروپا اولا آسيبشناسي دقيق و واقعبينانهاش نسبت به سياستهاي نادرست آن در گذشته اهميت دارد و نتيجه آن ميتواند نقشه راه آينده اين مجموعه در برخورد با ايران باشد. ثانيا جسارتهاي لازم براي تحركي فراتر از قالبهاي تعيينشده در چارچوب سياستهاي يكجانبهگرايانه امريكا يكي از الزامات پيشروي اين كشورهاست.
تقويت همكاريهاي مشترك اقتصادي ميان ايران و ايتاليا در چه زمينههايي امكانپذير است؟
اقتصاد ايتاليا عمدتا بر پايه شركتهاي كوچك و متوسط بنا شده و توسعه همكاريهاي اقتصادي با آن كشور مستلزم شناخت اين واقعيت و مشخصه مهم است. از اينرو برقراري و توسعه ارتباط و تعامل با چند اتحاديه و كنفدراسيون اقتصادي و صنعتي آن كشور در كنار برقراري ارتباطات بانكي مناسب، از ضروريات هرگونه تعامل اقتصادي با ايتاليا محسوب ميشود. براي عملي شدن همكاريهاي اقتصادي با ايتاليا بايد با اتحاديههايي نظير كنفدراسيون صنايع آن كشور ارتباط نزديك برقرار كرد و از طريق آنها با شركتهاي كوچك و متوسط همكاري كرد. همچنين در چنين فضايي روابط استاني و اتاقهاي بازرگاني ميان تهران و رم را نميتوان ناديده گرفت. انتظار ميرود با توجه به علاقهمنديهاي دو طرف و پتانسيلهاي موجود، چشمانداز روشني براي همكاريهاي طرفين پيشرو باشد. شركتهاي ايتاليايي همانند ديگر كشورهاي اروپايي نيز با وجود موانع ايجاد شده در دوران تحريم در حال حاضر در مرحله تطبيق با شرايط جديد پسابرجام هستند و به نظر ميرسد در آينده بتوانند سطح تعاملاتشان را با ايران افزايش دهند. اين همكاريها در عرصههاي مختلفي از جمله لوازم خانگي، زيرساختهاي انرژي و همچنين صنايع خودروسازي شانس بيشتري دارد بهطوري كه پيش از تحريمها نمونههايي از اين همكاريهاي مشترك را نيز شاهد بودهايم. در همين حال نبايد از نظر دور داشت كه ايتاليا با توجه به اينكه به لحاظ ساختار اقتصادي عرصه فعاليت ميليونها شركت كوچك و متوسط در عرصههاي فني و صنعتي است ميتواند شريك قابل اتكايي براي بخشهاي مختلف صنايع كشور باشد.
با توجه به قراردادهاي كلان اقتصادي و تجاري ميان ايران و چين و روسيه آيا دولت يازدهم به دنبال انعقاد قراردادهاي مشابه با كشورهاي اروپايي براي برقراري توازن اقتصادي با شرق و غرب خواهد بود؟
هر دولتي از تنوع در مشاركتهاي تجاري و سياسي خود سود ميبرد و عملا در جهان امروز كمتر شاهد روابط جزيرهاي و محدود هستيم و عمدتا دولتها علاقهمند به همكاريهاي گستردهتر و تنوع در شركاي تجاري خود هستند. براي ايران، ايتاليا و كشورهاي اروپايي ميتوانند شركاي خوبي در زمينههاي تامين ماشينآلات، حوزههاي نفتي، صنايع ريلي باشند. در همين حال بخشهاي مختلفي چون كشاورزي، شيلات، جنگلداري، صنايع غذايي، صنايع مرتبط با انرژيهاي نو، همكاريهاي زيستمحيطي معادن و جهانگردي هم ميتواند از جمله زمينههايي باشد كه دو طرف همكاريهاي خود را در آينده توسعه داده و بستر را براي سرمايهگذاري و انتقال فناوري طرفهاي اروپايي فراهم كند. در شرايط كنوني و با توجه به علاقهمنديهاي گستردهاي كه از سوي طرفهاي خارجي براي حضوري فعالتر در اقتصاد ايران وجود دارد رفت و آمد هياتها و شناخت و ارزيابي ظرفيتها ميتواند روندهاي آغاز يك تجارت خوب را فراهم آورد. در همين حال شروع مبادلات تجاري، اقتصادي و توسعه آنها مستلزم يك شناخت اصولي است و طبعا تنوع در شركا ميتواند در رسيدن به اهداف حداكثري موثر باشد. در ميان كشورهاي اروپايي، ايتاليا و آلمان به اعتقاد من علاقه زيادي براي حضوري پررنگتر در بازار ايران دارند كه بايد از اين ظرفيت به نحوه درستي بهرهمند شد. بايد تلاش كرد با نگاه به اقتصاد مقاومتي، اهداف و برنامهريزيهاي آن، مسير توسعه همكاريهاي بينالمللي را هموار كرد تا كشور از ظرفيتهاي ايجادشده بتواند استفاده كافي را ببرد.