« اعتماد» بررسي ميكند
بهمن؛ ماه احياي رفاقتها
خانواده 37 ساله انقلاب
مجتبي حسيني/ شايد اگر پهلوي دوم امروز زنده بود و كنج ويلايي در غرب گيتي ميخواست چرايي پيروزي انقلاب اسلامي ايران و ابطال سجل نظام سياسي تحت فرمانروايياش را اعلام كند به همين تك جمله بسنده ميكرد: «ديكتاتورها اصلاح نميشوند، سرنگون ميشوند.»
زمختي توتاليتاريسم، نفرين نفت، انسداد سياسي، روحانيت ستيزي، فساد هزار دستان، تجادل با حقوق شهروندي و تضاد با اصول و فروع اسلام در هيات حاكمه و... در نهايت با رهبري كاريزماتيك و موقعيتشناسي هوشمندانه امام خميني(ره) «شخم شورهزار سلطنت» و تبديل رژيم استبداد به نهاد دولت –ملت را به فصل آخرخواست اكثريت مطلق ايرانيان و قدر مشترك گروههاي انقلابي از روحانيت تا مجاهدين خلق، از حزب ملل تا موتلفه و از سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي تا چريكهاي فدايي خلق مبدل ساخت.
سد خودكامگي و فساد پهلوي دوم با نهضت اسلامي همه گروههاي مبارز انقلابي و نيت و اراده ايرانيان براي پايين كشيدن نقش شير و خورشيد پاي پرچم و اسقاط كردن مجسمه محمدرضا پهلوي در ميدان سپه شكسته شد.
حالا 37 سال تمام از آن روزي كه روزنامه اطلاعات تيتر «امام آمد» را منتشر كرد، ميگذرد. نظام سياسي ايران با ورود به سي و هشتمين سال حيات خود عصر جوانياش را به سلامت از سر گذراند و به سمت اربعين خود پيش ميرود اما انقلاب اسلامي ايران براي رسيدن به اين عصر، دوراني را پشت سر گذاشته و دوراني را پيش روي خود دارد. بي ترديد براي دستيابي به ادراكي صحيح از موقعيت فعلي نظام
37 ساله ايران و دسترسي به مختصات و مشخصات چالشها و فرصتهاي آينده بدون نيم نگاهي به عقبه اين سالها ميسر نيست و چه روزي بهتر از 12 بهمن ماه هر سال براي رسيدن به اين هدف.
تاريخ يك انقلاب از آغاز تا پيروزي، يك روايت دارد و از پيروزي به بعد، روايتي ديگر. انقلاب اسلامي ايران از اين قاعده مستثني نيست. روايت دوران نخست انقلاب روايتي از همدليها، همصداييها، همگراييها، همنوعيها، همدرديها و همكلاميها بود. در اين دوران مردم ايران با انقلابي ديني در عصر انقلاب سفيد شاه، انقلاب را به مثابه تجلي و تبلور عقايد و باورهايشان خلق كردند. عقايدي كه هستي يك ملت را در برابر همه هستي يك پادشاه قرار داد و يك رويارويي بزرگ تاريخي را سامان داد؛ رويارويي ميان تمام مردم در برابرقدرتي كه با سلاح و ساواك آنها را تهديد و تحديد ميكرد. كل اراده مردم يك سوي اين رويارويي بزرگ تاريخي بود و سوي ديگرش مسلسلها و تفرعنها. مذهب و دين در اين ميانه به پارادايمي نه تنها براي مقاومت كه ايده آلي براي خلق يك آفرينش سياسي بود. دوئل اراده مردم در برابر اراده شاه در نهايت يك برنده داشت؛ «مردم». انقلاب اسلامي ايران روح جهان بيروح شد. «انقلاب همه آحاد مردم» با تكيه به چهره متفاوتي از قدرت يعني چهره معنوي، روحاني و ايدئولوژيك به شالودهشكني و اسقاط قدرت پنجم نظامي جهان پرداخت و نظام سلطنتي را منهدم و به خاطرهاي براي تاريخ بدل ساخت.
اكنون انقلاب اسلامي در آستانه 38 سالگي خود و با وجود راي اكثريت ايرانيان به گفتمان اعتدال، گرفتار آسيبها و ناهنجاريهايي در دو ساحت نظري و عملي است. هنوز آنچه به نام سياست و سياستورزي در جامعه امروز ايران در جريان است هر چه باشد اخلاقي و ديني نيست. رقابت سياسي به جنگ احزاب و جناحها بدل شده، گويي همه گرگ يكديگر شدهاند و همه منتظر آنند تا تيغ تيز حذف را بر سر و صورت رقيب بيندازند. مونولوگ جاي ديالوگ را گرفته، چه آنكه گويي ديگر راهي براي تبادل و تعامل و گفتوگو ميان رفقاي ديروز و رقباي امروز نيست.
هر بازيگري، بازيگر ديگر را غير خودي ميخواند و به جاي تكوين جهانبيني و اعلام برنامههاي مديريت سياسي خود براي افكار عمومي، راهحل را در حذف جناح رقيب خود ميپندارد. هزاردستان در عرصه اقتصادي با ورود فرصتطلباني هزاررنگ، به هزار فاميلي هزار پا گونه تبديل شده كه قطع دست و پاي اينان از سر منافع ملي و سفره ايرانيان كاري سخت و دشوار است.
از همين رو حل تجادلها و بداخلاقيهاي سياسي، تضادهاي گفتماني، حل و فصل شكاف طبقاتي، برقراري آرامش رواني براي تودههاي اجتماعي و خلاصه عبور از بحرانها در تمامي حوزههاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي نياز ضروري و مطالبه بحق ديدهبانان نظام و مردم است. هر چند انقلاب اسلامي و ايرانيان در تمامي اين سالها خودخواسته و به انحاي مختلف، حتي به رنگ خون خود پاي نظام اسلامي ايران ايستادند اما با توجه به شرايط حساس و موقعيت فعلي ايران در جهان امروز نياز است تا هر چه سريعتر شكافها و نقصانهاي موجود در طبقه مديران و سياستمداران كشور حل شود. اگرچه اكثريت ايرانيان در 24 خردادماه 92 به درخواست رهبري انقلاب براي حضور پاي صندوقهاي راي لبيك گفتند و در انتخابات حاضر شدند و نشان دادند كه اعتماد ميان مردم و حاكميت با وجود همه ناخوشيهاي موجود پابرجاست.
علل موجده انقلاب، علل مبقيه انقلاب است. اين همان چيزي است كه هم امام خميني و هم آيتالله خامنهاي در مقام رهبران ايران اسلامي بارها به آن تاكيد كردهاند. علل مبقيه انقلاب اسلامي همان چيزي است كه امام خميني بيش از 3565 بار تحت عنوان «همه» و «ملت» به آن اشاره كرده است. ٣7 سال پيش ايرانيان نتيجه با هم بودن را چشيدند و توانستند خواست خود را بر رژيمي كه به اصالت مطالبات مردم توجهي نداشت، تحميل كنند. راهحل ساده است. كافي است تا رنگ واقعيت به مطالبات مردم پاشيده شود و ديدهباني رهبري معظم انقلاب در عرصههاي مختلف سياسي، بينالملل، اقتصادي و اجتماعي به منصه ظهور برسد. بايدها و نيازهاي امروز ايران و ايراني هماني است كه رهبري نظام و رييس دولت ميگويند و دنبال ميكنند.
در عرصه سياسي رفاقتهايي همچون رفاقتهاي 12 بهمن 1357 بايد احيا شود و جاي تخاصمها و تنازعها را بگيرد. «انشقاق و انشعاب» بايد جاي خود را به «اتحاد و اتصال» بازيگران و مديران كشور دهد. قلوب و اذهان كارگزاران و سياستمداران امروز همچون ذهن و قلب مبارزان ديروز انقلاب بايد با هم باشد نه بر هم. «اقتصاد مقاومتي» و «تعامل اقتصادي با جهان» براي پيشبرد اهداف انقلاب اسلامي در عرصه بينالملل و چرخيدن چرخ زندگي مردم در داخل كه همانا به افزايش اعتماد مردم به حاكيمت منجر ميشود يك ضرورت غيرقابل انكار است.
انتخابات محل تجلي اراده مردم، دكمه تغيير عاملان كارزار سياست و نقشه راه آينده ايران و ايراني است. همين اهميت انتخابات است كه رهبري معظم انقلاب درباره آن تاكيد ميكند كه: «همچون گذشته اصرار داريم كه همه، حتي كساني كه نظام و رهبري را قبول ندارند پاي صندوقها بيايند چرا كه انتخابات متعلق به ملت، ايران و نظام جمهوري اسلامي است.»
و حالا درست در روزهايي كه ياد شهد شيرين انقلاب اسلامي بار ديگر كام سياستمداران و تودهها را شيرين كرده است ميتوان گامي بلند براي نمايش ديگرباره وحدت تمامي نيروهاي انقلاب و اعضاي خانواده بزرگ جمهوري اسلامي ايران برداشت؛ گامي كه برداشتنش خواست بخش مهمي از خانواده انقلاب و مجرياش پاسدار و نگهبان قانون اساسي است. شوراي نگهبان قانون اساسي ميتواند فرزند اصلاحطلب خانواده انقلاب را در آغوش گيرد و پدرانه او را به عرصه انتخابات بازگرداند و چه فرصتي بهتر از ايام دهه فجر؟ 37 سال پس از روزي كه فرزندان خميني كبير خيابانهاي تهران را آذين بستند و در بهشت زهرا در كنار شهدايي كه «عند ربهم يرزقون»اند با او ميثاق بستند ميتوان بار ديگر پيمان ابدي نظام جمهوري اسلامي ايران با ملت را عميقتر كرد و كدورتهايي كه زاييده واسطههاي شر و دوبههمزنان سياسي است را در راستاي منافع ملي و امنيت ملي ايران به آشتي تبديل كرد.
همين امروز، 12 بهمن 1394 ميشود طرحي نو درانداخت و رفاقتهاي 12 بهمن 1357 را احيا كرد و چه كسي با بازتوليد رفاقتهاي انقلابيِ انقلابيون، همانهايي كه امروز اصلاحطلب و اصولگرا شدهاند و ميخواهند مطالبه رهبري و مردم را در مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان رهبري نمايندگي كنند مخالف است؟