گزارش «اعتماد» از كاروانسراي «دير گچين»
نگين بالقوه گردشگري نوار جنوبي پايتخت، زير سايه بيتوجهي ها
فرزانه قبادي/ شترهاي مو مشكي در حال چرا هستند، كادري كه مقابل چشمان رهگذران از جاده ارتباطي ري به قم بسته ميشود، شامل آسماني آبي و بناي عظيم آجري است و شترهايي كه آن حوالي با تكبر در حال قدم زدن هستند. بناي عظيم آجري اين كادر متعلق به كاروانسرايي چند هزار ساله است. «دير گچين» نام كاروانسرايي است در 60 كيلومتري قم كه حدود 18 قرن قدمت دارد و 12 هكتار وسعت.
مسير رسيدن به بناي آجري، خاكي است و كم تردد. در آهني زنگ زدهاي حريم ورودي كاروانسرا را مشخص ميكند. و تابلويي كه ميگويد اينجا بنايي است ساساني- صفوي. نام كاروانسراها در ايران با همين دو دوره تاريخي گره خوردهاند. ساسانيان اساتيد راهسازي و بناهاي باشكوه بودند و صفويان مهارتشان را در معماري به تاريخ ثابت كردهاند. تصور اينكه بنايي از اين دو دوران نشانههايي داشته باشد به تنهايي مهيج و جذاب است.
عظمت و شكوه بنا حتي قبل از ورود به كاروانسرا مسحوركننده است. برجهاي آجري مدور و قطور چهار سوي بنا و سردري كه با كنگرههايي به برج مدور دو سوي ورودي متصل ميشود بر شكوه بنا ميافزايد. دالان ورودي به حياطي وسيع منتهي ميشود كه در روزگاري دور، پر تكاپو و پررفت و آمد بوده. چه كاروانها كه خستگيشان را در اتاقهاي كوچك آن به در نكردند و چه كاروانسالاراني كه زير تيغ آفتاب به سايه ايوان آن پناه نبردند.
ديوارهاي بنا تا نيمه مرمت شدهاند و چند الوار چوبي زحمت مهار و تقويت ديوار ايوانهاي شرقي و غربي را ميكشند و يك تانكر فلزي آب در ميان حياط مركزي تبديل به الحاقاتي شده كه در دوره معاصر به بنا اضافه شده است، هر جور هم كه كادر دوربين را تنظيم كني كه تانكر مذكور در آن جا نگيرد باز هم خودش را در كادر جا ميدهد تا بخشي از تاريخ معاصر بنا باشد.
پيشينه تاريخي
آن طور كه از تاريخچه بنا و نتايج كاوش در چند ترانشه موجود در كنار دو ايوان بنا ميشود استخراج كرد، اين بنا در دوران ساسانيان پيريزي شده و به عنوان يك دژ در مسير ري مقر نيروهاي سلطنتي بوده است. سلجوقيان كاربري دژ را به كاروانسرا تغييردادند، و حجرههايي را دور تا دور حياط مركزي اضافه كردند تا محلي باشد براي اسكان مسافران، اما به برجهاي مدور چهار طرف بنا وفادار ماندند و به تغييرات در محوطه داخلي بنا اكتفا كردند. صفويان هم تغييراتي در كاروانسرا دادند، تا قبل از صفويه ايوان جلوي اتاقها وجود نداشت، اما معماران صفوي اين ايوانها را به بنا اضافه كردند، تا دوره قاجار اين بنا با تمام امكانات و فضاهايي كه در اختيار مسافران قرار ميداد، رونق داشت تا اينكه «ميرزا علي اصغرخان امينالسطان» صدراعظم ناصرالدين شاه، با تغيير مسير راه تاريخي قم به ري كه از كنار اين كاروانسرا ميگذشت، به سمت علي آباد (كه بخش اعظمي از زمينهايش مايملك امينالسلطان بود) دير گچين را بعد از حدود 17 قرن از رونق انداخت. 200 سال بعد از اين اتفاق، بناي تاريخي دير گچين در اختيار عشاير و بوميهاي منطقه بود و تبديل به محلي شده بود براي نگهداري احشام و منزلگاهي امن براي متخلفين. به گفته عمار كاووسي، معاون ميراث فرهنگي اداره كل ميراث فرهنگي استان قم بيشترين حجم آسيبي هم كه به بنا وارد شده مربوط به همين حدود 150 سال اخير است كه بنا كاربري اصلي خود را از دست داده و از آن به عنوان محل نگهداري گلههاي شتر استفاده شده است. تا جايي كه در حدود يك متر فضولات حيواني در بخشهاي مختلف آن انبار شده بود. و سايش بدن شترها به ستونها و ديوارههاي بنا همچنان بخشي از آسيبي است كه باقي مانده و قابل مشاهده است. آجرهايي با ابعادي خاص كه متعلق به دوره ساساني هستند، تسليم تردد مداوم حيوانات و دچار فرسايشي عجيب شدهاند.
چالش احيا و بهرهبرداري
اما با افتتاح جاده قم- گرمسار، دير گچين اميدوار شده است كه به دوران رونق خود بازگردد و باز هم در ميان كوير با معماري منحصر به فرد و زيبايش بدرخشد. دير گچين پتانسيل اين را دارد كه تبديل به نگيني در نوار جنوبي تهران شود و گردشگران را به بهانه مختلف پذيرا باشد. بنايي كه از سال 82 با نام «مادر كاروانسراهاي ايران» در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است، اين روزها با بودجهاي ناچيز در حال مرمت است. همچنين دو ترانشه توسط فائق توحيدي (باستان شناس) مقابل ايوان شرقي و غربي بنا ايجاد شد كه آثار مكشوفه بيشتر مطالعاتي هستند و بخشي از كشفيات هم فضاهاي معماري هستند كه متعلق به دوره ساساني است. كاووسي در مورد اعتباراتي كه در اختيار ميراث فرهنگي قم براي مرمت دير گچين قرار دارد ميگويد: «سالانه 50 تا 100 ميليون تومان براي مرمت بنا در اختيار ما قرار دارد، در حالي كه اعتبار مورد نياز براي مرمت دير گچين مبلغي معادل سه تا چهار ميليارد تومان است. با اين مبالغ ناچيز كه نميشود به جايي رسيد. با اين حال مرمت بخشهايي از بنا را انجام دادهايم، پشتبام در اولويت قرار داشت، در حدود نيم تا يك متر خاكبرداري از سقف انجام داديم و بعد كاهگل و سپس آجرفرش پشت بام تا حدودي انجام شد. بخشهايي از ديوارها كه ساييده شده بود، مرمت و كف حجرهها آجرفرش شد. ناودانهاي سنگي در اطراف بنا كار گذاشته شد و يكسري كاربندي در جلوي ورودي و مرمتهاي اضطراري ديگر در كاروانسرا انجام شد.» ديوارهاي دورتا دور حياط كاروانسرا تا يك ارتفاع مشخص مرمت شدهاند و مابقي بنا همچنان رنگ و بوي تاريخي دارد. روي سقف كاروانسرا هم آثاري از مرمت وجود دارد و طاقيهايي كه بخشي از آنها مرمت شده و بخشي در مرحله كاهگل هستند و بخشي هم در حال تخريبند.
كاووسي در مورد واگذاري كاروانسراي دير گچين به بخش خصوصي ميگويد: «تنها راهحل برون رفت از بحران مالي مورد نياز براي مرمت اين بنا واگذاري آن به بخش خصوصي است، اما اين بنا در كميته نفايس به عنوان بنايي نفيس شناخته شده است، ما ميگوييم اگر نفيس است بايد مانند يك اثر نفيس با آن برخورد كرد و اعتباري در شأن يك اثر نفيس به آن داد، اما متاسفانه اعتبارات سازمان در اين زمينه بسيار كم است.»
اين در حالي است كه دي ماه گذشته ابوالقاسم ايرجي، مديرعامل كانون جهانگردي و اتومبيلراني ايران در گفتوگويي دير گچين را جزو بناهاي در اختيار اين كانون معرفي و عنوان كرده بود: «اين كاروانسرا با نيم ساعت فاصله از فرودگاه امام ميتواند محل پذيرايي خوبي براي گردشگران خارجي باشد اما از آنجا كه بخش خصوصي در ايران براي مرمت و احياي آن پول ندارد، كانون جهانگردي و اتومبيلراني ايران در تلاش براي جذب سرمايهگذار خارجي در نمايشگاه گردشگري فيتور اسپانيا، براي بهرهبرداري از اين كاروانسراي تاريخي است.»
شاخصههاي مهم بنا
دير گچين علاوه بر اينكه به لحاظ وسعت يكي از بزرگترين كاروانسراهاي حياطدار ايران است، با داشتن امكانات ويژه و بخشهاي متنوع تبديل به بنايي شاخص از نظر كاربري و همچنين معماري شده است. علاوه بر اين، دير گچين در نوع خود بنايي تاثيرگذار و مهم در محدوده مسير تاريخي ري بوده است، تا جايي كه در دوره صفوي جاده قم به ري نام خود را از كاروانسراي دير گچين وام گرفته بود و به جاده دير معروف بود.
كاروانسراها به لحاظ معماري از باارزشترين بناهاي تاريخي هستند، اين بناها كه در فرهنگ لغات با نامهايي مانند رباط، ساباط، كاربات و خان نامگذاري شدهاند، كاربردهاي مختلفي داشتند. بعضي از آنها كه بيشتر با نام رباط مشهور شدهاند براي تيمار حيوانات و چارپايان كاروانيان استفاده ميشدند. كاروانسراها غالبا داراي چاه آب و آب انبار بودند، كه چاهها معمولا در ميان حياط مركزي بنا قرار داشتند و آب انبارها با توجه به دوره زماني بنا در داخل يا خارج از كاروانسرا قرار داشتند. بعضي از كاروانسراها خصوصا بناهايي كه در مسير جاده ابريشم قرار داشتند داراي فروشگاه براي خريد و فروش، تهيه نان، تهيه گوشت، نماز خانه و آسياب بودند كه براي سهولت مسافران در نظر گرفته شده بود.
دير گچين يكي از غنيترين كاروانسراهاي فلات مركزي ايران است. بنايي كه علاوه بر اتاقها، حجرهها، ايوانها، شترخوانها و فضاهاي اقامتي ويژه، شامل بخشهاي مختلفي مثل چاه آب در شتر خوان ضلع غربي بنا و حمام عمومي، سرويسهاي بهداشتي عمومي، آسياب، مسجد (كه قبل از دوره اسلامي آتشكده بوده) فروشگاههاي خريد و فروش كالا، حياط خلوت و كوره آجرپزي و آب انبار در خارج بنا است. هنوز هم آثاري از كوره آجر پزي مجاور كاروانسرا وجود دارد و كاملا مشهود است.
سايه بلند كملطفيها
در چهار گوشه دير گچين سازههايي قرار دارد كه سكونت موقت در آن را براي مسافران تسهيل ميكرد، حمام عمومي، مسجد و آسياب و بخش VIP در چهار گوشه بنا قرار دارند. اما ورود به هر كدام از اين بخشها آه از نهاد هر كسي بلند ميكند.
حيات خلوت يا VIP در ضلع شمال شرقي قرار دارد، و يكي از بخشهاي روباز بناست، ديوارها و ستونهاي اطراف تا نيمه تخريب شدهاند اما نميشود فرسايش عجيب اين بخش را صرفا نتيجه عبور شترها از كنار ديوار دانست.
مسجد با محرابي زيبا در ضلع جنوب شرقي پر از زبالههايي است كه يادگار كساني است كه كنجكاوي مسيرشان را از جاده منحرف كرده تا به دالانهاي ديرگچين سر بكشند و با همين زبالهها ردپايي از خودشان باقي بگذارند.
در بخش جنوب غربي بنا حمامي خزينهاي قرار دارد و پشت آن سرويسهاي بهداشتي عمومي، ديوارهاي بخشي كه متعلق به حمام عمومي است، مرمت شده و سفيد كاري شدهاند. اما زغال يادگاري نويسي جاي سفيدي روي ديوارها باقي نگذاشته و روي بازديدكنندگان را در فرهنگ حفاظت از بناهاي تاريخي سياه كرده.
سنگ بزرگ آسيابي كه در ضلع شمال غربي بنا قرار دارد چند سالي است به سرقت رفته، به اين دليل كه بنايي با اين عظمت و اهميت نگهبان ندارد. بنا نگهبان ندارد به اين دليل كه سازمان ميراث فرهنگي بودجه ندارد و شايد سازمان ميراث فرهنگي بودجه ندارد به اين دليل كه اهميت بناهاي تاريخي هنوز آنقدر كه بايد در سياستگذاريهاي كلان درك نشده است.
مادر كاروانسراهاي ايران
به دليل شاخصههاي مهمي چون وسعت و امكانات موجود در دير گچين، او را به عنوان مادر كاروانسراهاي ايران ميشناسند. مادر بودن در دنياي آدمها مساوي است با گذشت و بزرگواري و مهرباني، مادرها در دنياي آدمها هر چقدر كملطفي و بيمهري ببينند باز هم مهربان ميمانند. در دنياي بناهاي تاريخي هم شايد همين قانون تزريق شده و دير گچين قرار است با تمام كم لطفيها و بيمهريها همچنان در دل كوير بدرخشد و اميدوار باشد كه حق مادرياش ادا شود و آنقدر كه شايسته است مورد توجه قرار گيرد و به زخمهاي ساليانش رسيدگي و مرهمي براي دردهاي كهنهاش پيدا شود.