• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3468 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۲۸ بهمن

انتخابات و حفظ هويت

عباس‌عبدي

انتخابات پيش روي مجلس شوراي اسلامي و نيز مجلس خبرگان رهبري اين پرسش را براي برخي فعالان انتخاباتي مطرح كرده كه حفظ هويت ما مستلزم چه شرايطي است؟ آيا مي‌توان به هر ليستي و با وجود هر فردي و فقدان نيروهاي مطلوب خودمان راي دهيم؟ آيا راي دادن به برخي افراد موجب مخدوش شدن مرزهاي اصلاح‌طلبي ما نمي‌شود؟ پاسخ به اين پرسش اهميت دارد و شايد يكي از اسطوره‌هاي ذهني و رسوب كرده در ذهن ما را به چالش بكشد.
فرض كنيم كه انتخاباتي برگزار مي‌شد كه همه افراد و نيروهايي كه مطلوب نظر ما هستند و مي‌توانند مطالبات و خواسته‌هاي ما را نمايندگي كنند، در آن حضور داشتند، در اين صورت شركت در انتخابات نيازمند تفكر يا چون و چرا نبود، هر فرد عادي و با داشتن حداقلي از عقل در آن شركت مي‌كرد و به نامزدهاي موردنظر خود راي مي‌داد. ولي پرسشي كه براي ما مطرح مي‌شود اين است كه اگر آن شرايط ايده‌آل نيست، چه كار بايد كرد؟ آيا آن شرايط مستقل از وجود و رفتار ما شكل مي‌گيرد؟ اصولا در كجاي جهان چنين شرايط ايده‌آلي در همه زمينه‌ها براي همه شهروندان وجود دارد؟ اگر يك فرد كنكور مي‌دهد و مي‌خواهد هر رشته‌اي را در هر دانشگاهي كه دوست دارد انتخاب كند، مستلزم آن است كه نمره‌اش بسيار بالا باشد ولي اگر نمره او به هر دليلي كمتر شده و نتوانسته به آن جايگاه برسد، آيا به‌ آن معناست كه دست از انتخاب بكشد؟ و اگر در اين شرايط رشته‌اي را انتخاب كند كه در گزينه‌هاي اول او نيست، آيا بايد او را سرزنش كرد؟ مسلما پاسخ منفي است. رسيدن به وضعيت مطلوب نيز جزيي از كنش ما است يا حداقل متاثر از اين كنش است. انتخابات هم مثل هر چيز ديگر در زندگي وضعيت صفر و صد ندارد. انتخاب سياسي هم مثل انتخاب‌هاي ديگر زندگي ما است. اگر سرمايه‌اي به نام راي داريد و مي‌توانيد آن را در جايي بهتر از انتخابات سرمايه‌گذاري كنيد، حتما اقدام كنيد. البته بايد گزارش توجيهي آن را ارايه كرد. ولي اگر اين سرمايه را در انتخابات به كار نبريم و پس از آن نيز سرمايه سوخت شود، پس چرا نبايد آن را صرف خريد يك كالاي تا حدي مطلوب‌تر در اين انتخابات كنيم؟ اين چه ربطي به نقض هويت اصلاح‌طلبي دارد؟ اتفاقا برعكس هويت اصلاح‌طلبي در اين انتخاب است كه خود را نشان مي‌دهد. اينكه يك اصلاح‌طلب واقعي در پي بهبود امور حتي به اندازه يك گام است؛ و از برداشت اين يك گام هم نمي‌گذرد، چه رسد به اينكه چند گام را بتوان با يك انتخاب برداشت. عرف عمومي مي‌فهمد كه چرا يك اصلاح‌طلب، حتي حاضر است به نيرويي راي دهد كه در برخي زمينه‌ها با او اشتراك‌نظر ندارد. اگر نتوانيم بر اين گرايش‌هاي خودمحورانه و فانتزي غلبه كنيم، چگونه مي‌توانيم خود را اصلاح‌طلب بدانيم؟
اجازه دهيد با ذكر مثالي روشن به اين مساله پرداخته شود. چهار سال پيش در اين روزها و ماه‌هاي پيش از آن چالشي اساسي ميان اصلاح‌طلبان درگرفت و يك گروه طرفدار مشاركت در انتخابات مجلس نهم بودند. آنان طرفدار معرفي نامزد و راي دادن به آنان بودند. يك گروه ديگر با ادعاي اينكه اين برخلاف هويت اصلاح‌طلبي است و با ادعاي اينكه نامزدهاي ما را تاييد نمي‌كنند، شركت نكردند. اين چالش كمتر به عرصه عمومي كشيده شد و بيشتر در سطح جلسات خصوصي بود. كساني كه صداي بلندتري داشتند، طرفدار عدم مشاركت بودند، ولي ترديدي نيست كه در آن روز اگر شركت و بر اين ذهنيت ناقص غلبه مي‌كردند، تعداد تاييد صلاحيت‌هاي آنان بيشتر از امروز بود. گو اينكه مي‌ترسيدند به دليل شركت پايين راي نياورند. ولي وظيفه نيروي سياسي بسيج مردم و غلبه بر اين موانع است و نه ساكت نشستن. در هر حال گذشت. ولي اگر در مرحله نهايي شركت مي‌كردند، به راحتي مي‌توانستند حداقل 20 تا 30 نماينده مجلس را (حداكثر 10درصد تعداد نمايندگان) جابه‌جا كنند، 40 تا 60 نماينده (دو برابر آن تعداد) به نفع اصلاح‌طلبي و اعتدال را وارد مجلس كرده بودند، مجلسي كه در چهار سال گذشته براي اين كشور قانون نوشته، دولت را تعيين كرده و بسياري از كارهاي ديگر را انجام داده كه همه اصلاح‌طلبان از آن ناراضي هستند  .
اكنون وقت حساب‌كشي از آن رفتار است. آن سرمايه‌اي را كه خرج نكردند و رايي را كه نداند، اكنون كجا رفته است؟ چه نفعي از آن حاصل شده است؟ هيچ. ولي ضررهايش را همه مي‌دانيم. مجلسي كه با 40 راي متفاوت به سمت اعتدال و اصلاح‌طلبان تشكيل مي‌شد، بسياري از مشكلات را ايجاد نمي‌كرد يا آنها را حل مي‌كرد. چرا شركت نكردند؟

فقط با اين توجيه كه هويت اصلاح‌طلبي خود را حفظ كنيم؟ آيا بهبود شرايط كشور هويت ماست يا برخي معيارهاي ذهني و دور از واقعيت؟ آيا اگر يك مجلس با تعدادي نماينده بهتر تشكيل مي‌شد، امروز وضع بهتري داشتيم، يا مجلس فعلي؟
سياست محل انتخاب‌هاي عقلاني است. بايد ميان سود و هزينه و رفتار محاسبه كرد. نمي‌توان در اوهام و خيالات غوطه‌ور بود به اميد آنكه «دستي از غيب برآيد و كاري بكند». هرچه هست محصول اراده و فهم و مشاركت تك‌تك ما است. خيلي خود را در بند اين فرد و آن فرد يك ليست نكنيم. هويت اصلاح‌طلبي به مشاركت مستمر و برداشتن گام‌هاي كوتاه ولي بازگشت‌ناپذير است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها