• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3475 -
  • ۱۳۹۴ پنج شنبه ۶ اسفند

جامعه‌شناسان و پژوهشگران تاريخ معاصر از ضرورت شركت در انتخابات مي‌گويند

رشد دموكراسي در گروي مشاركت حداكثري

سياست‌نامه|يكي از مهم‌ترين مولفه‌هاي دموكراسي و رسيدن به توسعه سياسي در همه جوامع، توجه به صندوق راي و حضور در انتخابات است. اظهارنظرها و ديدگاه‌هاي ارايه شده در رسانه‌هاي مختلف طي روزهاي اخير نيز، به خوبي بيانگر باور همگان به اهميت اين موضوع است. صفحه
سياست نامه با توجه به اهميت دو انتخابات پيش رو، نظرسنجي‌اي را درباره «اهميت صندوق راي و حضور در انتخابات» انجام داده و در اين شماره به بررسي آرا جامعه‌شناسان، روشنفكران و صاحبنظران اين حوزه پرداخته است. چهره‌هاي شركت‌كننده در اين نظرسنجي با تاكيد بر اهميت آراي جامعه اعتقاد دارند كه بايد با درك حساسيت وضعيت موجود، در اين مقطع نيز هوشمندانه عمل كرده و همواره به خاطر داشته باشد كه در همين برهه‌ها و با همين حركت‌ها و به تدريج است كه سرنوشت جامعه با خواست خود او تعيين مي‌شود. اين نخبگان فكري و فرهنگي همچنين بر اين باور هستند كه جامعه مي‌تواند با انتخاب آناني كه به افكارشان نزديك‌تر هستند مجلسي متنوع، كارا و به دور از افراط به وجود آورد و حتي مي‌تواند تعيين كند كه ضروري است بر سر كدام مسائل كشور اجماع صورت گيرد، چرا كه با انتخاب خود، خواسته‌ها و مطالبات خويش را به روشني بيان مي‌كند.

هادي خانيكي: انتخابات و نحوه مشاركت در آن، از مهم‌ترين شاخصه‌هاي توسعه سياسي است
به‌طور كلي، هميشه انتخابات و نحوه مشاركت و رقابت در آن، يكي از مهم‌ترين شاخصه‌هاي توسعه سياسي است. به گونه‌اي كه هم مشاركت و هم رقابت سياسي، كيفيت و كميت خود را از طريق انتخابات نشان مي‌دهند، به ويژه در جامعه ما كه يكي از بالاترين مميزه‌هاي آن، اين است كه نظام سياسي با وجود اينكه از درون انقلاب بيرون آمده اما مشروعيت خود را از طريق انتخابات و نهادهاي نمايندگي كسب كرده است. كمتر از 50 روز پس از پيروزي انقلاب، بزرگ‌ترين رفراندوم در كشور با درخواست و تاكيد امام(ره) براي برگزاري اين انتخابات، به انجام رسيده و راي تاييد به جمهوري اسلامي از سوي ملت داده شد و همين راي باعث دادن وجه و اعتبار قانوني به نظام جمهوري اسلامي شد. در نخستين سال بعد از پيروزي انقلاب نيز مجلس خبرگان تشكيل و كشور داراي قانون اساسي شد. همه اينها نشان‌دهنده اين است كه نظام ما، بر پايه قانون اساسي توسط انتخابات است كه مرتبا خود را نشان مي‌دهد. از سوي ديگر، جامعه ما به دليل ديرپا بودن حاكميت استبداد از يك نوع مشاركت‌ستيزي و رقابت‌گريزي رنج برده و مي‌برد، بنابراين بايد زمينه و فرصتي را كه با پيروزي انقلاب فراهم شده پاس داشت. از منظر اصلاحات و اصلاح‌طلبان نيز اعتباربخشي به مولفه‌هاي قانوني كه به بالا رفتن مشروعيت نظام سياسي از طريق دموكراسي منجر مي‌شود، خود در واقع تامين‌كننده منافع و مصالح ملي نيز هست. انتخابات پيش‌رو همان‌گونه كه به درستي در امتداد انتخابات سال 92 است، انتخاباتي برآمده از يك گفتمان گسترده و فراگير مشاركت است كه هم مشاركت نخبگان و هم آحاد مردم را شامل مي‌شود و نشان‌دهنده گام‌هاي موثر رو به جلويي همچون موضوعيت و محوريت عقلانيت در كنش‌هاي سياسي و شكل‌گيري ائتلاف و رفتار جمعي است. همه اينها مشخصه‌هايي است كه نشان مي‌دهد به خواسته‌هاي جامعه و منافع كشور كه مشاركت فراگير از سويي و پيدا كردن قاعده جديدي براي رقابت از سوي ديگر است توجه مي‌شود، حتي در شرايطي كه متاسفانه موقعيت برابري براي اصلاح‌طلبان با رد‌صلاحيت‌ها وجود ندارد. با وجود اين، شركت در انتخابات و پيدا كردن سازوكارهاي رقابت با همين محدوديت‌ها و تنگناها از مولفه‌هاي جديدي است كه به وضوح در اين انتخابات ديده مي‌شود و اميد مي‌رود كه حاصل آن تشكيل مجلسي معتدل‌تر باشد كه افراطي‌گري را به حاشيه مي‌راند. تشكيل چنين مجلسي نيز هم با خواست جامعه يعني موضوعيت و محوريت عقلانيت و تدبير بر اداره كشور سازگارتر است و هم تامين‌كننده بيشتر منافع ملي خواهد بود.

محمد امين قانعي‌راد: جامعه بايد حساسيت وضع موجود را درك كرده و هوشمندانه عمل كند
در انتخابات پيش رو بحث حضور يافتن پاي صندوق‌هاي راي، فراتر از همدلي با دولت بوده و با صف‌بندي‌هايي كه ايجاد شده در واقع براي همدلي با ملت است كه بايد در انتخابات شركت كرد و براي نشان دادن اينكه اساسا چيزي به نام ملت وجود دارد و افكار عمومي‌اي كه مي‌تواند تاثيرگذار باشد و مسيري را پيش ببرد كه متناسب با منافع مردم است. به نظر مي‌رسد صف‌بندي‌هاي موجود در قياس با موارد مشابه آن در دوره‌هاي قبل، تا حدي شديدتر است و گروه‌هايي در پي تصاحب قدرت و كرسي‌هاي هر دو مجلس برآمده‌اند كه به نظر مي‌رسد خيلي اعتقادي به راي مردم و حضور آنها ندارند و اگر تن به انتخابات مي‌دهند به دليل وظيفه‌اي است كه قانون اساسي و سنت موجود به آنها تحميل مي‌كند. به همين دليل تصور من بر اين است كه اين مرحله اهميت زيادي دارد، در بين نمايندگاني كه در عين حال با يكديگر تفاوت‌هاي جدي نيز دارند، بنابراين بايد از اين فضاي مقدورات و امكان موجود استفاده كرد. شايد جناحي كه مي‌خواهد مردم را حذف كند از آنجا كه امكان حذف مستقيم ندارد بيشتر بخواهد از شيوه‌هاي ديگري استفاده كرده و از لحاظ روانشناختي و با ايجاد نااميدي، شرايطي را ايجاد كند كه مردم خود به حذف خود اقدام كنند و به صحنه وارد نشوند. چرا كه براي حذف مردم بايد ابتدا شرايط بازي را محدود كرد تا آنها در همين شرايط محدود، به اصطلاح قهر كنند و اين كم هزينه‌ترين راه براي رسيدن به هدف از سوي اين جناح است. در نهايت نيز در شرايط عدم حضور اكثريت مردم، اقليتي كه طرفدار اين جناح هستند حضور خواهند يافت و صندوق‌ها را پر خواهند كرد، در نتيجه نمايندگان آنها به مجلس راه خواهند يافت و گام به گام به هدف خود نزديك خواهند شد بدون اينكه هزينه زيادي را پرداخته باشند. بنابراين به‌طور مشخص، جناح‌هاي موجود تفاوت‌هاي معناداري با يكديگر دارند، گرچه ممكن است در جناح اصلاح‌طلب و معتدل برخي از افراد باقي مانده، نماينده‌هاي شناخته شده مردم نباشند اما در عين حال از نظر فكري با جناح مقابل تفاوت زيادي دارند. خواست ما اين است كه مردم و ظرفيت خود را نشان دهند همان‌طور كه در دوره‌هاي تاريخي خاص و هر جا كه احساس خطر كردند اين قدرت را نشان دادند. در حال حاضر نيز مردم بايد انتخابات را جدي بگيرند زيرا در همين برهه‌ها و با همين حركت‌ها و به تدريج است كه سرنوشت آنها تعيين مي‌شود. بنابراين اگر هوشمندانه عمل نكنند و اگر نخواهند در اين شرايط كنشگري و عمل كنند بايد براي محدوديت‌هاي بيشتر آماده شوند و با پيش آمدن شرايط محدودتر نبايد گله‌اي كنند زيرا رفتار خود آنها نيز در ايجاد اين محدوديت دخيل بوده است. در نهايت، انتظار ما اين است و فكر مي‌كنيم اكثريت جامعه نيز به اين درجه از رشد رسيده باشند كه با برخورداري از تجربه 110ساله انقلاب مشروطه تاكنون، حساسيت‌هاي موقعيت‌هاي تاريخي را درك كرده و كنشگرانه وارد شوند و كمك كنند كه سرنوشت آنها بهتر شود. از جامعه انتظار مي‌رود در اين برهه و در اين انتخابات، هوشمندانه عمل كنند و اميدوار هستيم كه اين اتفاق نيز بيفتد.
محمد فاضلي: حضور در انتخابات، چارچوب اجماع در كشور را با قدرت بيشتري تعيين خواهد كرد
حضور در انتخابات، حضوري بسيار ضروري و مهم است و هر حضوري را بايد در چارچوب يك راهبرد توجيه كرده و توضيح داد. به نظر من راهبردي كه جامعه ايران با توجه به گستره مسائلي كه با آن مواجه است و شدت بحران‌هايي كه تجربه مي‌كند به آن نيازمند است، اين است كه از حداقل فرصت‌هاي خود حداكثر استفاده را داشته باشد. اين بيشترين استفاده از كمترين فرصت‌ها نيز، ناظر بر استفاده از فرصت‌هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي و... است. به علاوه جامعه ايران نيازمند اجماع است، آن چيزي كه بيشترين بحران را براي جامعه ايران ايجاد كرده، به غير از كمبود منابع و سرمايه، اجماع كم درباره شيوه اداره كردن كشور و مسائلي است كه بايد بر آنها تاكيد كرد. مردم با حضور خود در انتخابات مي‌توانند نشان دهند كه بر چه مسائلي بايد تاكيد شود و حول چه محورهايي بايد اجماع صورت گيرد. زيرا سيستم انتخاباتي و طرفيني كه در انتخابات ايستاده‌اند نماينده بخشي از مسائل و ديدگاه‌هاي مطرح در كشور هستند و انتخاب شدن هريك از اين افراد، نشان‌دهنده اجماع بر سر بخشي از مسائل است. بنابراين هر چقدر اين اجماع با قدرت بيشتري صورت بگيرد، بيشتر به كمك جامعه ايران خواهد آمد. عدم حضور مردم كمك به برنده شدن جريان مخالف دولت خواهد بود و هر چقدر اين مشاركت كمتر باشد اين بخش اقبال بيشتري براي پيروزي در انتخابات خواهد داشت. از آنجا نيز كه اين بخش با دولت فعلي يعني دولت روحاني تعارضات جدي‌اي دارد، در نتيجه انرژي كشور بيشتر صرف معارضه سياسي بين جناح مخالفين با دولت حاكم خواهد شد. اما هر‌چه مشاركت بالاتر باشد مجموعه‌اي معتدل، اصلاح‌طلب و مستقل روي كار خواهند آمد كه سطح تعارض آنها با دولت حاكم پايين‌تر است و انرژي كشور به جاي صرف شدن در جهت حل تعارضات، براي تامين منافع ملي و مسائل مهم‌تر كشور به
كار انداخته خواهد شد. بنابراين بالا بودن مشاركت در انتخابات از اهميت زيادي برخوردار است.

مجيد تفرشي: براي حل مشكلات كشور، راهي جز داوري صندوق آرا وجود ندارد
در هفته‌هاي اخير بحث‌هاي بسياري در ميان ايرانيان در داخل و خارج از كشور و در محافل سياسي و فضاي مجازي درباره شركت يا عدم شركت يا چگونگي مشاركت در دو انتخابات پيش‌رو مجلس شوراي اسلامي و مجلس بروز كرده است. به نظر من، به اين گزينه‌هاي مطرح بايد بر اساس آموزش و دانش انتخاباتي در ديگر نقاط جهان، به همراه درس تجربه و سيلي روزگار ناشي از رويكردهاي مختلف در قبال ادوار پيشين انتخابات در ايران نگاه كرد. محدوديت‌هاي موجود در قانون كنوني انتخابات، از جمله محدود كردن شماري از مردم از نامزد شدن به دلايل مختلف تحصيلي و فكري و سياسي، اقدامي نيست كه مطابق با سنت انتخابات در جهان كنوني باشد. همين‌طور مساله نبود سازوكار صدور كارت الكترال و ثبت نشدن پيش از انتخابات مشخصات راي‌دهندگان و راي ندادن در حوزه‌اي خاص، امكان گسترش انواع بي‌قانوني انتخاباتي را افزايش مي‌دهد. مساله ديگر، كلي بودن نامزدها در شهرهاي بزرگ و ضرورت كوچك كردن حوزه‌هاي انتخابيه به مناطق كوچك‌تر و راي دادن به يك نفر مشخصا در هر محله به جاي مثلا 30 نفر در تهران است. اين روش هم انتخابات را قابل مديريت‌تر مي‌كند و هم نمايندگان منتخب را مسووليت‌پذيرتر در قبال موكلان خواهد كرد. مشكلات كلي كشوري و خاص منطقه‌اي كه در پيش رو وجود دارد و عدم تاييد صلاحيت بسياري از داوطلبان در مراحل مختلف، به همراه عملكرد نمايندگان كنوني مجلس شورا، مي‌تواند به كاهش انگيزه‌هاي شماري از راي‌دهندگان براي مشاركت در اين انتخابات بينجامد. با اين همه به نظر من، مشاركت عمومي در اين دو انتخابات كاملا ضروري است. اگر معتقد هستيم كه وضع موجود كشور و مجلس بايد بهتر از وضعي باشد كه اكنون هست، اگر خواهان بهبود عملكرد نمايندگان و وضع كلي مجلس هستيم، اگر معتقد هستيم كه افراد باتجربه، متخصص، سالم و متعهد به حقوق مردم بايد به مجلس راه پيدا كنند و اگر خواهان حل مشكلات ريز و درشت كشور از راه‌هاي مسالمت‌جويانه و قانوني هستيم، راهي جز داوري صندوق آرا وجود ندارد.
سياست هنر ممكنات است. من با همه كساني كه به آنان راي مي‌دهند آشنايي كافي نداشته و از سوابق و عملكرد همه آنها نيز كاملا رضايت ندارم. ولي در اين مساله چاره‌اي نيست كه به خيرالموجودين راي بدهيم. اگر منتظر راي دادن به بهترين و كامل‌ترين افراد هستيم، ممكن است اين بهترين‌ها به دلايل مختلف، هيچ‌گاه نخواهند يا نتوانند نامزد نمايندگي مجلس شوند. بنابراين معتقدم كه بايد راي داد. چون معتقد به اصلاح تدريجي هستم. چون معتقد به مقايسه هستم و چون معتقد هستم كه تغييرات تدريجي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي از خود و ما و از صندوق آرا و منتخبان مردم شروع مي‌شود. شماري از راي‌دهندگان به دلايل مختلف، شرايط كنوني انتخاباتي را مطلوب يا كاملا مطلوب نمي‌دانند، ولي پشت كردن به صندوق راي مسلما خواسته‌هاي آنان را تامين نكرده و شرايط را حتما از وضع كنوني بهتر نخواهد كرد.

محمد ضيمران: حضور در انتخابات، به رشد دموكراسي كمك مي‌كند
حضور در انتخابات از اهميت زيادي برخوردار است زيرا رفتن پاي صندوق‌هاي راي امري است كه در غايت و سرانجام، به رشد دموكراسي كمك مي‌كند. ممكن است عده‌اي با برخي مولفه‌ها و با قسمتي از شرايط موجود موافق نباشند اما به‌طور كلي صندوق راي فرآيندي است كه فارغ از نارضايتي‌ها و انتقادات، بايد در جامعه رشد يافته و عمق بخشيده شود. بنابراين به اعتقاد من، حضور در انتخابات بهتر از ناديده گرفتن آن است. اگر قسمتي از جامعه در انتخابات حضور نيابند در واقع سهم خود را در تصميم‌گيري منتفي مي‌كنند و در نتيجه آن، كساني به قدرت مي‌رسند كه شايد مدنظر آنها نباشند. در نتيجه رفتن پاي صندوق راي، تصميمي منعكس مي‌شود كه اين تصميم در فرآيند دموكراسي نقش مثبتي دارد. اما در صورت عدم حضور، هر اتفاقي رخ دهد تبعات آن متوجه همه جامعه خواهد بود زيرا كساني بر راس امور قرار خواهند گرفت كه انتخاب اكثريت جامعه نخواهند بود. بنابراين مي‌توان گفت رأي دادن، اعمال اراده جامعه در كشور است و حضور در انتخابات نوعي تصميم‌گيري و اعمال اراده تاثيرگذار به شمار مي‌رود كه نمي‌توان اثرات آن را بر تصميم‌گيري‌هاي كلان در كشور و سرنوشت جامعه ناديده گرفت. بنابراين، اين تصور اشتباه است كه مي‌توان با حضور نيافتن انتقادات خود به وضع موجود را اعلام كرد چرا كه اين امر به سود كساني خواهد بود كه با حداقل راي نيز مي‌توانند به اهداف خود رسيده و سررشته امور را به دست گيرند.

هوشنگ ماهرويان: انتخابات نوعي اسطوره‌زدايي در دنياي مدرن است
به‌طور كلي راي‌گيري و انتخابات و انتخاب مجدد حكمرانان نوعي اسطوره زدايي است كه در دنياي مدرن انجام مي‌گيرد. يعني مانند دوران باستان يك فرد چندين سال به عنوان پادشاه در رأس نيست تا زمام همه امور را در دست داشته باشد. هر چهار سال قوه مقننه راي‌گيري مجدد شده و قانونگذاران تغيير مي‌كنند، رييس قوه مجريه نيز انتخاب مي‌شود و كابينه تعيين مي‌كند. بنابراين هر چهارسال يك‌بار اين اسطوره‌زدايي انجام مي‌شود و اين مختص دوران مدرن است. پس اهميت صندوق راي در اين است كه اسطوره‌ها را مي‌شكند و مردم، جانشينان آنها را تعيين مي‌كنند. اين امر بايد اتفاق بيفتد و از اهميت زيادي نيز برخوردار است. اگر صندوق‌هاي راي خالي گذاشته شوند طبيعتا اقليتي كه راي چنداني هم ندارد، برنده خواهد شد. ما در گذشته مشابه اين تجربيات را داشته‌ايم و بايد با حضور در انتخابات مانع از تكرار آن شويم.

فريدون مجلسي: به انتخابات خوشبين هستم؛ عدم مشاركت هيچ نتيجه‌اي نخواهد داشت
من بارها با توجه به شرايط زمان و مكان تغيير عقيده داده‌ام و آخرين باري كه در انتخابات شركت كردم به تشويق كليدي بود كه آقاي روحاني نشان داده و گفت مسائل تحريم‌ها را حل خواهد كرد. ممكن است گمان كنيم كه يك راي من تاثيري نداشته است اما مجموعه كساني كه آن كليد را ديدند با راي دادن به روحاني نشان دادند كه خواهان بحران نيستند بلكه خواهان رفع تحريم‌ها بوده و به تدبير ايشان اميدوار هستند و اين تجربه‌اي بود كه همگي شاهد آن بوديم. نكته ديگر اينكه شركت نكردن در انتخابات به هر دليلي، به ويژه با اين استدلال كه اشخاص مورد نظر يا دلخواه ما حذف شدند يا ردصلاحيت‌ها گسترده بوده و وجود چنين محدوديت‌هايي، هيچ نتيجه‌اي ندارد و شركت كردن نيز اگر هيچ خاصيتي نداشته باشد تازه به شركت نكردن مي‌رسد. در حالي كه چه بسا حضور يافتن به نتيجه منجر شود و غالبا مي‌تواند پيامي را از سوي راي‌دهندگان به صندوق‌هاي راي منتقل كند. نكته مهم ديگر اينكه در هيچ جاي دنيا دموكراسي را در سيني نگذاشته و به مردمي پيشكش نكرده‌اند كه زماني 90 درصد آنها بي‌سواد بوده‌اند. در آغاز قرن بيستم، تنها 15 درصد از مردم انگليس حق راي داشتند آن هم كساني كه مالك بودند و ماليات مي‌دادند، به تدريج اين محدوديت‌ها كم شده و همگان حق راي پيدا كردند. ما نيز سوابق دموكراسي آن چناني نداريم، بالاخره صدسال از مشروطيت ما مي‌گذرد و اين تجربه گرچه هنر بزرگي بوده است اما در آن زمان 90 درصد مردم ما بي‌سواد بودند. امروز اما اوضاع جامعه ما تغيير زيادي كرده است؛ اميد به تحول براي آينده بيشتر شده و اعتدالي‌تر نيز خواهد شد. بنابراين من با خوشبيني به برگزاري انتخابات نگاه مي‌كنم و به‌طور قطع، براي شركت نكردن كوچك‌ترين نتيجه‌اي را قايل نيستم. عدم حضور در پاي صندوق‌هاي راي سبب خواهد شد. مخالفين دولت كه از نفوذ، سازماندهي، توانايي برقرار كردن تماس و به صف كشيدن راي‌دهندگان برخوردار هستند مجلسي يكرنگ و يكپارچه به رنگ خود تشكيل دهند كه مشخص نيست حتما به منافع ملي بينديشد. در حالي كه چنانچه راي‌دهندگان تنوع داشته باشند، مجلس متنوع‌تري ايجاد خواهد شد كه موثرتر نيز خواهد بود. مجلس يكپارچه، تابع افكار و سازماني خواهد بود كه آن را به وجود آورده است، بنابراين براي دولت يك رقيب به شمار خواهد آمد اما مجلسي كه متنوع باشد بدون شك كارايي بيشتري خواهد داشت.

علي محمد حاضري: انتخابات مدني‌ترين شكل اعلام موضع است
حضور در انتخابات مدني‌ترين شكل اعلام موضع، چه در جهت همسويي و همراهي با جريانات حاكم و چه در جهت انتقاد به آنهاست. به اعتقاد من اينكه مشاركت در انتخابات صرفا به معناي دفاع و حمايت و همسويي با حاكميت است، تلقي اشتباهي است كه بايد آن را مورد تجديد نظر قرار داده و نشان داد كه حتي انتقاد و اعتراض نيز از طريق شركت در انتخابات و نوع چينش و گزينش‌هايي كه انجام مي‌گيرد، امكان پذير است. عدم حضور در انتخابات به معناي پذيرش خواسته يا ناخواسته جرياني است كه با حداقل راي مي‌تواند حاكميت را در اختيار بگيرد. ما عملا مي‌توانيم با حضور خود در اين تركيب و آرايش مداخله كنيم و اگر حضور نيافتيم به منزله اين است كه طيف معيني كه با حداقل حضور مشاركت‌كنندگان راي خود را به دست مي‌آورند، روي كار خواهند آمد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون