• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3489 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۲۵ اسفند

پيوندي وراي مرزها

مهرداد احمدي شيخاني

چند سال پيش فرصتي دست داد تا به همراه دوستان سفري كوتاه به هرات داشته باشم. براي من اين سفر، سفر به ايران بود چرا كه آنچه مي‌ديدم همان تصويري كه از هويت فرهنگي ايران مثلا قرن پنجم در ذهن داشتم، متبادر مي‌كرد. براي من هرات همان ايراني بود كه نديده بودم. اين حس سفر به ايران، وقتي برايم به اوج رسيد كه مدرسه و مدفن خواجه عبدالله انصاري (پير هرات) و مقبره بايسنقر ميرزا را ديدم و اين يعني يافتن مشتركات با جامعه‌اي ديگر. جامعه‌اي كه هر چند با ما بستري يكسان دارد ولي در اين يكصد سال اخير و توسط مرزهاي سياسي، مسير متفاوتي را آزموده است. اگر مرزهاي سياسي را همچون «قيچي» جدا‌كننده جوامع بدانيم، مشتركات «چسب»ي است كه پيوندها را تقويت مي‌كند. در هر دوره‌اي از قيچي‌هاي جدا‌كننده گريزي نيست، كه هميشه شرايطي به اين بريده شدن‌ها منتهي مي‌شود، اما مهم آن است كه چسب‌هاي اتصال را براي حفظ پيوندها تقويت كنيم. به گمان من يكي از مهم‌ترين چسب‌هاي اتصال، آيين‌ها و مناسك هستند و حتي مهم‌ترين آنها.  بدون رفتار مشترك و جمعي تكرار‌شونده، هيچ پيوندي دوام نمي‌آورد، چه پيوند خُرد و كوچك مانند خانواده و چه پيوندي عظيم از پيروان يك دين كه مرزها را درمي‌نوردد. همانقدر كه قيچي ـ قيچي شدن يك بافت به هم پيوسته، آن را متلاشي مي‌كند، چسب‌هايي كه اين بافت را به هم متصل مي‌سازد، بر استحكام و قوت آن مي‌افزايد. اين‌گونه است كه آيين‌ها عين و خود هويت يك جامعه مي‌شود. ايجاد مرزهاي سياسي در 200 سال اخير، همچون يك قيچي ويرانگر، جوامع به هم پيوسته گذشته را متلاشي كرده و آنها را به واحدهاي جدا از هم تبديل كرده است. نتيجه اين تكه تكه شدن‌ها را مي‌توان در مصيبت‌هاي ويرانگر خاورميانه ديد. شايد اگر اين جوامع چسب‌هاي اتصال‌دهنده مستحكمي داشتند كه مي‌توانست وراي اين مرزها عمل كند، امروز كمتر شاهد فجايعي اينچنين بوديم. خوشبختانه براي ما چسب‌ها و آيين‌هاي مشتركي كه جامعه ايراني را به هم متصل كند وجود دارد. برخي از اين چسب‌ها فقط در داخل مرزهاي سياسي ايران كاربرد دارد و برخي از مرزهاي سياسي فراتر مي‌رود. ناپلئون جمله‌اي طلايي دارد كه مي‌گويد «آنكه درون سنگر خود مي‌جنگد قبل از شروع جنگ، آن را باخته است». با همين نگاه، آيين‌هايي كه مرزهاي سياسي موجود را درمي‌نوردند اهميت بيشتري براي حفظ هويت جمعي ما خواهند داشت. از اين منظر «نوروز» مهم‌ترين آيين ما براي حفظ هويت و چسب اتصال‌دهنده جامعه ايراني در منطقه‌اي تكه تكه شده است. «نوروز» آيين مشترك اقوامي است كه حتي ممكن است همه آنها به يك زبان سخن نگويند، اما چسب هويتي مردمي است كه در گستره‌اي به نام فلات ايران پراكنده‌اند؛ فلاتي كه بسيار وسيع‌تر از ايران با مرزهاي سياسي امروز آن است. برگزاري اين آيين در بين هر كدام از اقوام اين فلات و حتي بيرون از اين فلات به مفهوم حفظ پيوند با سرزميني مادري است كه ايران ناميده مي‌شود، حتي اگر بسيار دورتر از مرزهاي قيچي شده‌ كنوني باشد. اما به ياد داشته باشيم آنچه بر پيوند هر چه بيشتر يك جمع اثر مي‌گذارد برگزاري مشترك و جمعي يك آيين است. نكته بسيار مهم آن است كه برگزاري «نوروز» در بيرون مرزهاي سياسي ايران امروز، بيشتر به تصوير برگزاري يك مناسك مي‌ماند تا برگزاري آن در مرزهاي ايران خودمان. به عبارتي اقوام بيرون مرزهاي سياسي ايران، بيشتر بر پيوندهاي آييني «نوروز» تاكيد و عمل مي‌كنند تا ما به عنوان سرزمين مادري «آيين نوروز». در ايران امروز ما، «آيين نوروز» بيشتر يك حركت خُرد و در محدوده خانواده است در صورتي‌كه برگزاري آييني و جمعي آن مي‌تواند پيوند‌هاي هويتي ما را به استحكامي قابل اعتنا افزايش دهد. بكوشيم تا با برگزاري جمعي آيين‌هاي‌مان، پيوندهاي هويتي‌مان را مستحكم‌تر كنيم؛ پيوندهايي وراي مرزهاي سياسي.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون