گفتوگو با شهرام حيدرآباديان، رييس موزه رضا عباسي
اهميت آيدين آغداشلو در مرمت آثار
اعتماد| چهاردهم اسفندماه 94، موزه هنرهاي معاصر تهران، به بهانه رونمايي از هشت جلد مقالات و مصاحبههاي آيدين آغداشلو، ميزبان ايشان و خيل مردم فرهنگدوست بود. نزديك به چهار سال پيش نيز موزه رضا عباسي با برگزاري نمايشگاهي از آثار مرمت و هنرهاي سنتي، به وجه ديگري از اين هنرمند پرداخت كه آثار ارايهشده در آن نمايشگاه در مجموعهاي با نام «نيمهديگر» منتشرشد. در اين مصاحبه، به قصد پرداختن به اين «نيمه ديگر»، به سراغ شهرام حيدرآباديان، رييس موزه رضا عباسي رفتهايم تا درباره چگونگي آن نمايشگاه با او گفتوگو كنيم.
در مردادماه سال 1391 نمايشگاهي از مجموعه مرمتها و آثار هنرهاي اسلامي آيدين آغداشلو در موزه رضا عباسي برگزار شد كه به مدت يك ماه ادامه يافت. فكر برپايي اين نمايشگاه چگونه شكل گرفت؟
همه ميدانيم كه آيدين آغداشلو يكي از بنيانگذاران جدي موزه رضا عباسي است. تا چند ماه پيش از برپايي آن بزرگداشت و نمايشگاه، ايشان- طبق گفته خودشان- ارتباطي با موزه رضا عباسي نداشتند تا زماني كه موزه نمايشگاهي از آثار خوشنويسان مطرح ايراني براساس آثار مخزن موزه برگزار كرد. هنگام بازديد ايشان از آن نمايشگاه، من مشتاق شدم كه ايشان را ديده و صحبت كنم چرا كه ميدانستم درخصوص پيشينه موزه رضا عباسي، جمعآوري آثار و چيدمان بينظير آن كه طبق گفته خودشان طي شش ماه با همكاري يك تيم بسيار حرفهاي انجام شد و خصوصا چاپ چهار كاتالوگ و حتي برگزاري نمايشگاههاي خارجي در همان مدت كوتاه يكي دو سال حضور ايشان در موزه از او اطلاعات بسيار خوبي توانستم بگيرم. به هرحال، براي خود من جالب بود كه از نزديك ايشان را ببينم و از دانششان استفاده كنم. حين صحبت، اين فكر- بهطور مشترك- مطرح شد كه با آثار بسيار خوبي كه از مرمتهاي ايشان در موزه داريم به همراه آثار شخصي او كه ميتواند مكمل اين مجموعه باشد، نمايشگاهي در بزرگداشتش برپاكنيم. اين حداقل كاري بود كه موزه رضا عباسي ميتوانست بعد از اين همه سال و آن جدايي، براي نخستينبار بعد از انقلاب براي اين هنرمند در يك سيستم دولتي انجام دهد كه خوشبختانه اين اتفاق افتاد و ما بسيار خوشحال هستيم از برگزاري آن نمايشگاه.
چنانكه شما نيز اشاره كرديد، برخي از آثار اين نمايشگاه متعلق به مجموعههاي شخصي بوده و برخي ديگر متعلق به موزه. در اين ميان يكي از نقاشيهاي ايشان و دو ظرف مرمتشده چشمگير بودند. جمعآوري اين مجموعه در كنار هم با قصد انتقال چه مفهومي بوده؟
آن دسته از آثار استاد كه نزد ما در موزه رضا عباسي هست به پيش از انقلاب برميگردد. آن زمان كه اين آثار مجموعه شخصي ايشان بوده، به موزه نگارستان فروخته شده و با بررسيهاي كارشناسانه خيلي دقيق آن موقع، افرادي چون يحيي ذكاء، مرحوم فروغي، همايون فرخ و ديگران بر اصالت آنها صحه گذاشته شد. بعد از انقلاب كه موزه نگارستان منحل شد اين آثار به موزه رضا عباسي ورود پيدا كرد.
ما عنوان نمايشگاه را «نيمه ديگر» گذاشتيم به خاطر اينكه تمام دوستداران استاد و اهالي هنر و فرهنگ ايشان را به عنوان نقاش و گرافيست ميشناختند. اما آن نمايشگاه و بزرگداشت باعث شد كه نيمه ديگر استاد كه مشتمل بر تواناييهاي او بر مرمت، قطعهبندي، تذهيب و ديگر هنرهاي سنتي بود كه بهطور كلي يك نوع نجاتبخشي آثار محسوب ميشود را براي ما بيشتر عيان كند. هدف اصلي ما همين بود.
در كنار اين نمايشگاه كاتالوگ بسيار خوبي در قالب كتابي با همان نام نيمه ديگر به چاپ رسيد كه تصوير تمامي آثار ارايهشده در نمايشگاه را در خود داشت و در مورد هر اثر بخش قديمي و بخش مرمتشده و قطعهبندي و تذهيبهاي اضافهشده را به روشني توضيح ميداد. سوال من از شما در جايگاه يك باستانشناس و مدير موزه در مورد اهميت مرمت در حفظ آثار قديمي است.
خب ما باستانشناسها طبق وظيفه و علاقهاي كه داريم اين آثار را از زير خاك درميآوريم يا نسخههاي خطي و قطعات خط چند قرن دستبهدست شدهاند. اين آثار طبيعتا در گذر زمان دچار ضعف و ناپايداري شدهاند و نياز به پاكسازي و بهبود و نوسازي دارند. در هر صورت، عوامل بيولوژيكي يا گرد و غبار محيطي و خود دستهايي كه به مرور در اين چند صد سال به اينها خورده باعث ميشود كه اين آثار طبيعتا صدمات فيزيكي زيادي ديده باشند. اگر بحث مرمت نباشد، احيا و زنده بودن اينها، به چشم آوردنشان و همان ارايه مفهومي كه ما در پياش هستيم و داستانهايي كه در پشت اين آثار است و هدف اصلي ما را از گردآوري آثار و معرفي آنها به مردم شكل ميدهد، قطعا اتفاق نميافتد و اگر اين نجاتبخشي نباشد، قطعا بسياري از اين آثار نفيسي كه شما در سراسر دنيا ميبينيد، چه در موزه رضا عباسي و چه موزههاي معتبر ديگر، ماهيت اصلي خودشان را نميتوانند نشان دهند و پايدار نخواهند بود.
مرمت آثار قديمي چگونه بايد باشد؟ آيا بايد بخشهاي صدمهديده به كل ترميم شده، به حالت اوليه درآيد يا بايد بهگونهاي باشد كه اثر مرمت مشخص باشد؟
طبق قوانين مرمت و عرف اين كار - البته من مرمتگر نيستم، اما تا آنجايي كه اطلاع دارم- در عين وابستگي به آن اصالت و ماهيت بايد وضع مرمتي خاص باشد. يعني تمامي مرمتگرها به صورت عمدي، در عين اينكه يك ظرف يا يك نسخه را به سلامت ميرسانند، اما ردپاي مرمتشان بايد مشخص باشد و اين وجه تمايز بايد وجود داشته باشد و اين اصلا چيز بدي نيست بلكه يك عرف فني و هنري كار محسوب ميشود. در مواردي هم مانند مجموعه آقاي آغداشلو همين اواخر كارشناسي و بررسي انجام شد.
پس اين مساله در اين مجموعهاي كه آقاي آغداشلو مرمت كرده بودند لحاظ شده بود؟
صددرصد همينطور است. ما در آن كاتالوگي هم كه از آن نمايشگاه چاپ كرديم بهطور كلي آثار ايشان بهعنوان مجموعه شخصي و آثار موزه بهطور تفكيكشده مشخص است و در زيرنويس آثار مشخص شده استاد كدام قطعات را قطعهبندي، مرمت و تذهيب جديد كرده يا با قلممو كار كردهاند.
چنانكه خودتان نيز اشاره كرديد، آثار متعلق به موزه كه در نمايشگاه نيمه ديگر ارايه شدند، در سالهاي پيش از انقلاب توسط افرادي چون مهندس محسن فروغي، يحيي ذكاء و ركنالدين همايون فرخ كارشناسي شده بودند. آيا اين شيوه پس از انقلاب نيز برقرار بوده است و آيا الزاما آثار عرضهشده براي خريداري با كارشناسي كارشناسان همراه است؟
صددرصد. در اين موضوع شكي نيست. چه در مورد اين موزه و چه در مورد هر موزه ديگري در دنيا همواره تيمهاي كارشناسي حرفهاي كه مسلط به فرهنگ، هنر، مسائل باستانشناسي و غيره باشند حضور دارند. اين تيمها براساس تخصصشان طيفبندي كارها را بررسي ميكنند و نظر ميدهند. چه پيش و پس از انقلاب و بهعنوان مثال در اين شش سالي كه من در اينجا بودهام، ما 120 اثر نفيس هنري، شامل قلمدان، قطعات خط و كتب هنري براي موزه خريداري كردهايم كه توسط تيم رسمي كارشناسي ميراث فرهنگي ارزيابي هنري شده، ارزشگذاري شده، اصالت و جعلشان مشخص ميشود و زماني كه سازمان ميراث با فروشنده آثار به توافق رسيد آن را براي هر موزهاي خريداري ميكند. بنابراين كارشناسي آثار هنري در هر موزه جزو اصلي خريد آثار و ورودشان به موزه است و اگر غير از اين باشد مخازن موزهها پر از آثار جعلي خواهند بود.
آيا پس از اتمام نمايشگاه آثار متعلق به موزه روي ديوارها باقي ماند يا به مخزن برگشت؟
نمايشگاه بزرگداشت استاد آغداشلو تحت عنوان نيمه ديگر، مثل ساير نمايشگاههاي ما، در محل نمايشگاههاي موقت در طبقه همكف موزه برگزار شد. محل نمايشگاه موقت، جايي است كه ما نمايشگاههاي دورهاي خودمان را براساس آثار كناري موجود در مخزن برپا ميكنيم يا گاهي هنرمنداني از بيرون به موزه مراجعه ميكنند. مثل همين نمايشگاهي كه اين روزها در اين سالن برقرار است و هنر قلمكار را به نمايش گذاشته است. اين نمايشگاهها به صورت دورهاي، هفتهاي يا ماهانه، برگزار ميشوند. در مورد نمايشگاه استاد آغداشلو هم همينطور بود. طبق برنامهريزي ما، اين آثار حدود يك ماه به ديوار بود و بعد، آن بخش از آثار كه متعلق به استاد بود تحويل ايشان شد، مابقي آثار كه متعلق به موزه بود وارد مخزن شد و يكيدوتا تابلوي بزرگ نقاشي كه از مجموعهداران خصوصي به امانت گرفته شده بود عودت و درواقع نمايشگاه تمام شد.
پس بر اين اساس از زمان پايان آن نمايشگاه، تمامي آثار متعلق به موزه در مخزن موزه بوده و هنوز هم هست؟
آثار آن نمايشگاه بله.