نجفقلي حبيبي در گفتوگو با «اعتماد»:
اصلاحطلبان هويت خود را گم نكردهاند
نمايندگان اصلاحطلب در حفظ هويت اصلاحات وظيفه سنگيني دارند
مريم وحيديان/ «اصلاحطلبان در سال 92 و 94 با ائتلاف با نيروهاي معتدل اصولگرا بر نيروي خود براي رسيدن به اهداف اصلاحطلبانه افزودند.» اين گفته نجفقلي حبيبي، نماينده اسبق مجلس است. او معتقد است كه اصلاحطلبان در دو انتخابات سال 92 و 94 با هويت اصلاحطلبانه خود در انتخابات شركت كردند و مردم به اين هويت اصلاحطلبانه بود كه راي دادند. او همچنين معتقد است كه مسووليت سنگيني به دوش نمايندگان اصلاحطلب مجلس دهم در حفظ هويت اصلاحطلبانه اين جريان خواهد بود. اين فعال سياسي اصلاحطلب ميگويد كه اصلاحطلبان همواره بايد بر رفتارهاي خود مراقبت داشته باشند چرا كه همواره افتادن در دام محافظهكاري در مسير جريانهاي اصلاحطلبانه گسترده است.
از سال 92 اصلاحطلبان وارد يك ائتلاف عملگرايانه با اصلاحطلبان شدند. اين مساله بر هويت اصلاحطلبانه آنان و آينده اصلاحات چه تاثيراتي دارد؟
در طبيعت اصلاحات و اصلاحگري است كه به شرايط زمان و مكان بنگرد و براي خود راه باز كند چرا كه نميخواهد با مخالفت و ضديت و جبههگيري مشكلات را حل كند. از اين منظر ميتواند به كمك جريانهاي فكري ديگر در مسير مورد نظر خود حركت كند. در سال 92 و 94 اصلاحطلبان و اعتدالگرايان كشور كنار هم قرار گرفتند. به عقيده من جاي نگراني از نظر از دست دادن هويت اصلاحطلبي نيست. بستگي به اصلاحطلبان دارد كه هويت اصلاحطلبانه خود را حفظ كند يا در عمل از اهداف و آرمان خود دست بكشند. اصلاحطلبان با تكيه بر اين هويت به تناسب مسائلي كه در جامعه پيش ميآيد ميتوانند با ديگر گروهها و جريانهاي سياسي براي رسيدن به اهدافشان همكاري كنند. من تصور نميكنم همكاري با جريانها و گروهها سبب ميشود كه اصلاحطلبي از بين رود. از بين رفتن اصلاحات فقط بستگي به اصلاحطلبان دارد. در صورتي كه آنها خود از هويتشان دست بكشند، خطر بزرگي متوجه اصلاحات در كشور خواهد بود. كنار هم قرار گرفتن جريانهاي سياسي هيچگاه سبب نميشود كه هويتشان گم شود.
با چه نوع رفتارهايي در اردوگاه جريان اصلاحطلبي ممكن است هويتشان خدشهدار شود؟
به عقيده من كنار آمدن با افراطيون جزو خط قرمزها است كه اگر اتفاق بيفتد هويت جريان اصلاحطلبي خدشهدار خواهد شد اما در مسائلي كه ميتوانند با همكاري و كمك اعتدالگرايان مشكل را حل كنند و مصلحت ميبينند، ميتواند مفيد باشد.
اصلاحطلبان ممكن نيست در اين مسير دچار محافظهكاري شوند؟
هميشه چنين احتمالي وجود دارد. به همين دليل اصلاحطلبان هميشه بايد مراقبت كنند كه گرفتار محافظهكاري نشوند. به اين خاطر كه محافظهكاري به چيزهاي بدتري منتهي ميشود. اگر چنين اتفاقي بيفتد نميتوانند خود را اصلاحطلب تلقي كنند.
پس معتقديد كه همكاري اصلاحطلبان با اعتدالگرايان هرگز منجر به كمرنگ شدن هويت اصلاحطلبي نيست؟
خير. اصلاحطلبان همكاري با جريانهاي اعتدالگرا را به عنوان يك مشي انتخاب كردهاند و هويت خود را گم نكردهاند. با گروههايي كه در مسائل و موضوعاتي اشتراك نظر دارند يا ميتوانند بهنحوي با هم همكاري كنند، ائتلاف كردهاند. همكاري با اين گروه به اصلاحطلبان كمك كرده است كه به اهداف بزرگ و ملي خود برسند. اگر اصلاحطلبان منفعت گروهي و شخصي خود را بخواهند با اصل اصلاحطلبي ناسازگار است. اصلاح امور جزو اهداف ما است. بنابراين با برخي جريانهاي سياسي كه در رسيدن به اهداف مشترك هستند، ميتوانند همياري كنند و بر نيروي خود براي رسيدن به اهداف ميافزايند. تا به حال چنين اتفاقي رخ داده است.
نسبت هويت اصلاحطلبانه با ائتلافهاي 92 و 94 چيست؟
در انتخابات 94 اين هويت اصلاحطلبي بود كه حضور پيدا كرد و اثر آن را نيز ديديم. در عين حالي كه با نمايندگاني از اصولگرايان و اعتدالگرايان ائتلاف كردند، هويت اصلي كه تعيينكننده بود اصلاحطلبي بود. از نظر افكار عمومي نيز همينگونه بود. كسي تصور نكرد كه اصلاحطلبي محو يا كمرنگ شده است.
ائتلاف با اعتدالگرايان را نشانه بلوغ و هوشمندي سياسي جريان اصلاحات ميدانيد؟
به هر حال اصلاحطلبان به سامان يافتن امور را ميخواهند. ممكن است در اين راه به همه هدف خود نرسند. طي محاسباتي جريان اصلاحطلب با خود انديشيد كه با انتخاب اين مسير ميتواند به بخشي از هدف خود برسد و آنچه مهم است اين است كه هويت اصلاحطلبي آنها حفظ شده است. اعتدالگرايان بودند كه در سايه اصلاحطلبي بالا آمدند. اصلاحطلبان با آگاهي وارد معركه شد. به همين دليل نيز عنوان خود را در طول انتخابات حفظ كرد.
آيا جريان اصلاحات در آينده به اين نوع ائتلافها روي ميآورد يا آن را تنها يك استراتژي مقطعي ميدانيد و اصلاحطلبان ميتوانند زماني دوباره پرچم اختصاصي خود را به دست گيرند؟
رقابت سازنده ميان گروهها و طيفهاي مختلف مفيد است. بهتر است كه جريانهاي سياسي با هم رقابت كنند اما اگر شرايط ويژهاي پيش آمد همكاري جريانهاي سياسي ميتواند اتفاق بيفتد به شرط اينكه به هويت خود آسيب نرسانند؛ مانند ائتلافهايي كه در دو انتخابات اخير رخ داد. جريان اصلاحطلبي كشور بايد تمام كوشش خود را بكند كه اين هويت را نگه دارد. مردم با اين هويت به آنها اعتماد كردهاند. اتفاقا در اين ائتلاف مسووليت اصلاحطلبان بالا رفته است؛ نه گروههاي ديگر. در حال حاضر با وجود ائتلافي كه اصلاحطلبان داشتهاند بايد مسووليت آن را نيز بپذيرند به اين خاطر كه مردم به اين وجهه اصلاحطلبي راي دادند. بنابراين اصلاحطلبان بايد تلاش كنند كه وجهه اصلاحطلبي خود را حفظ كنند.
يعني اصلاحطلبان با وجود حفظ هويت خود توانستهاند از مردم راي بگيرند؟
بله. تمام تراكتهايي كه در جامعه پخش شد و در زمان تبليغات در اختيار مردم قرار گرفت با عنوان اصلاحطلبي بود و مورد استقبال عامه قرار گرفت. مردم به اصلاحطلبان راي دادند. در اين مسير به تصميم و مصلحت چيني اصلاحطلبان اعتماد كردند.
بنابراين معتقديد كه مردم هم در آينده ميخواهند اصلاحطلبان را با پرچم اختصاصي خود در انتخابات ببينند؟
بله. البته هر طور كه باشد مهم اين است كه اصلاحطلبان با حفظ هويت خود تصميم بگيرند. شايد اصلاحطلبان تصميم بگيرند با بخشهاي ديگري از جامعه نيز كنار بيايند. اين اصلاحطلبان هستند كه تشخيص ميدهند كه كنار بيايند. مردم به هويت اصلاحطلبانه راي دادند. از اين بابت كار آنان سخت است كه اين هويت را حفظ كنند.
به دلايلي جريان اصلاحات به ائتلاف روي آورده است. چه زمينهها و پيششرطهايي لازم است تا جريان اصلاحطلبي بتواند در انتخاباتي در آينده با پرچم اصلاحات در انتخابات حضور يابد؟
احزاب بايد آرمانها و اصول خود را شفاف كنند تا مردم بهدرستي آنها را بشناسند. هرچقدر زمان ميگذرد مشخص كردن اين آرمانها ضرورت بيشتري پيدا ميكند. در اين حالت ديگر طيفهاي مختلف با هم مخلوط نميشوند. اين شفافيت براي همه جريان سياسي مفيد است. مردم نيز با شناخت بيشتري در هر انتخابات تصميم ميگيرند.
از نظر فضاي قدرت چه بستري لازم است تا اصلاحطلبان با پرچم خودشان در انتخابات شركت كنند؟
قدرت از درون خودشان ميجوشد. قدرت از بيرون نميآيد. اگر اصلاحطلبان بهدرستي حركت كنند، جامعه به آنها رو ميآورد. اصلاحطلبان قدرتشان را از جامعه ميگيرند. اگر جريان اصلاحات حرف از آزاديهاي اجتماعي، برابري فرصتها و عدالت اجتماعي ميزند بايد بر اساس همين گفتهها رفتارش را تنظيم كند. همچنين بايد راهحلها را براي رسيدن به آنها انتخاب كند.
تقويت پايگاه اجتماعي ميتواند اصلاحطلبان را دوباره با عنوان اختصاصي خودشان به عرصه سياسي بازگرداند؟
بله. اگر درست عمل كنند؛ از افراط و تفريط دور شوند و آرمانهاي خود را بررسي و پخته كنند تا با فضاي جامعه بيشتر بخواند، جامعه به آنها روميآورد. جريان اصلاحات بايد اصولي را كه به آنها پايبند است شفاف كند.
كنش سياسي اصلاحطلبان از 10 سال پيش تا الان چه تفاوتهايي كرده است؟
به هر حال از آنجايي كه اجتماع دايم در حال تغيير است، حركتهاي اجتماعي نيز تغيير ميكنند. مسائل جديد و ديدگاههاي جديد در جامعه پيدا ميشود. حتي از نظر علمي هم بشر دايم در حال تغيير است. طبيعتا اصلاحطلبي نيز به عنوان يك حركت اجتماعي تغيير كرده است. حل مسائل بهگونهاي علمي و بر مبناي توصيههاي اسلام صحيح، مدام مورد تلاش اصلاحطلبي بوده است. پيدايش مسائل جديد نيازمند موضعگيريهاي جديد است. نسل جوان ديروز با نسل جوان امروز متفاوت است. جريان اصلاحطلبي دايما بايد اين مسائل را رصد كند و براي آنها راهحلهايي بيابد. گاهي لازم است كه اصلاحطلبي با جريانهاي ديگر كنار بيايد. اينها در پي خواستههاي اجتماعي پيدا ميشود.
راهبرد سياسي اصلاحطلبان معطوف به قدرت است يا به جامعه؟
ديدگاههاي مختلفي وجود دارد. شخصا فكر ميكنم كه معطوف به جامعه بوده است. جامعه ايراني امروز بيشتر طالب هماهنگي همگرايي و تعامل و دوري از افراط است.
معطوف به جامعه بودن را چگونه ميتواند به جامعه نشان دهد و اعتماد مردم را جلب كند؟
در عمل بايد نشان دهد. اگر مثلا تكان اقتصادي غيرمنطقي به كشور وارد شود؛ همانطور كه در دوره پيشين رياستجمهوري ديديم؛ ممكن است كشور در خطر قرار گيرد. وظيفه روشنفكر و اصلاحطلب اين است كه كاري كند تا كشور به چنين سمتي نرود. نظام ما جمهوري اسلامي است. تبيين اسلام درست در هر مسالهاي يكي از واجبات است تا افراطيگريها به نام اسلام جا نيفتد. مثلا اينكه مطرح ميشود احمدينژاد وعده 250 هزار تومان يارانه ميدهد، آيا ميتواند عدالت اجتماعي را در كشور برقرار كند يا در واقع نوعي مسكن است كه تبي را پايين ميآورد؟ ما به ساختار سالم در جامعه لازم داريم. اصلاحطلبي بايد به پيشگيري بينديشد و اجازه ندهد اين مسكنهاي مقطعي شرايط كشور را دوباره به هم بريزد.
سال 76 اصلاحطلبان تعريفي از خودشان ارايه كردند. الان براي پايگاه اجتماعي اين جريان اين سوال پيش آمده كه آيا جريان اصلاحات با ائتلاف با جريانهاي اعتدالي و در فضاي مجلس دهم از سقف مطالبات خود پايين آمده است؟
من تصور ميكنم كه ائتلافي كه صورت گرفت فرصتي براي جريان اصلاحات ايجاد ميكند كه بتواند با همان ديد اصلاحاتي اهداف كلاني كه به مصلحت جامعه ميداند محقق كند. با اين ائتلاف عدهاي توانستهاند راي خوبي از جامعه بگيرند. به همين دليل ميگويم كه هويت اصلاحطلبي بود كه راي آورد چرا كه ديگران زير نام و پرچم نام اصلاحات توانستند راي بياورند.
شما وظيفه مجلس دهم را در حفظ هويت اصلاحطلبي چقدر سنگين ميدانيد؟
خيلي سنگين ميدانم. فرصت بسيار مغتنمي است كه ميتوانند بعد جمهوريت و اسلاميت نظام را تامين كنند. آثار آن اين است كه فساد و مشكلات اقتصادي كاهش مييابد.