• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3510 -
  • ۱۳۹۵ يکشنبه ۵ ارديبهشت

متهم به قتل زن 70 ساله در دادگاه:

پايان كار من اعدام است

 

 شش خواهر و برادر كه براي محاكمه قاتل مادرشان به دادگاه كيفري استان تهران رفته بودند به محض روبه‌‌رو شدند با متهم، طوري با او درگير شدند كه دخالت انتظامات دادگاه و ماموران زندان را در پي داشت. متهم مردي 37 ساله است كه بامداد 25خرداد 94، به طور مخفيانه وارد منزل صاحبخانه سابقش شد و پس از سرقت طلا و جواهرات، همسر 70 ساله او را كشت و فرار كرد. براساس شكايت اولياي دم، متهم هنگام فرار 800 گرم طلا و 3200 دلار از خانه آنها خارج كرده بود. پليس پايتخت پس از دو ماه تحقيق، متهم را دستگير كرد و پرونده‌اش را براي صدور حكم در اختيار شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده قرار داد.  صبح ديروز جلسه رسيدگي به پرونده، پس از فروكش كردن درگيري اولياي دم با متهم، با قرائت كيفرخواست در شعبه دهم آغاز شد. در آن آمده بود: «هنگام وقوع سرقت، زن صاحبخانه - مقتول - در خانه تنها بود و متهم براي سرقت طلا و جواهرات با او درگير و با فشار دادن مجاري تنفسي مرتكب قتل شد. او در بازجويي‌ها انگيزه قتل را سرقت طلا و جواهرات اعلام كرده و وقوع آن را ناخواسته دانسته است.» پس از قرائت كيفرخواست، شوهر مقتول پشت جايگاه ايستاد. براساس قانون، او حق تقاضاي قصاص متهم را ندارد اما مي‌تواند از او شكايت كند. مرد 70 ساله گفت: «متهم دو سال مستاجرم بود. در اين مدت من و همسرم – مقتول – با او مهربان بوديم اما او همسرم را به خاطر طلا و جواهراتش كشت. » پس از او كه مدعي بود متهم پيش از آن نيز به خانه‌اش دستبرد زده بود، شش فرزندش (سه مرد و سه زن) به ترتيب خواستار قصاص متهم شدند.  پس از آنها، متهم براي دفاع از خود پشت جايگاه ايستاد. او كه پيش از اين نيز پنج بار به اتهام جرايم مرتبط با سرقت و كلاهبرداري طعم زندان را چشيده، قتل را ناخواسته دانست و گفت: «5صبح بود. براي سرقت طلا و جواهرات مقتول، بايد در ورودي خانه را باز مي‌كردم. با فندك اتمي، اين كار را انجام دادم و وارد شدم. مقتول تنها در اتاقش خوابيده بود. چشمم كه به النگوها و گردنبندش افتاد تصميم گرفتم آنها را از دستش در بياورم اما هنگام انجام اين كار، او از خواب بيدار شد و دستم را گاز گرفت. داد و فرياد كرد. ترسيدم مرا بشناسد براي همين پتويي روي سرش انداختم و دهانش را فشار دادم. وقتي از حال رفت، بقيه طلاهايش را هم از دستش خارج كردم و متواري شدم. من هيچ دلاري در خانه نديدم.» انكار سرقت دلارها با واكنش اولياي دم روبه‌رو شد. آنها اصرار داشتند كه متهم علاوه بر طلا و جواهرات، 3200 دلار نيز دزديده است اما او بار ديگر اين موضوع را انكار كرد و گفت: «طلا‌ها را به مبلغ 5/5 ميليون تومان به مالخري آشنا فروختم. من مي‌دانم كه پايان كارم اعدام است، براي همين دليلي ندارد دروغ بگويم. من هيچ دلاري ندزديدم.» با ثبت آخرين دفاع متهم، قضات وارد شور شدند تا راي نهايي را صادر كنند. اگر حكم دادگاه قصاص نفس باشد، اولياي دم بايد نيمي از ديه كامل (95 ميليون تومان) را پرداخت كنند تا حكم اجرا شود؛ موضوعي كه يكي از فرزندان مقتول درباره‌اش گفت: «يك خانه داريم، آن را مي‌فروشيم تا متهم برود بالاي دار.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون