طوسي: سيگار كشيدن ميتواند بخشي ازشخصيت افراد يك داستان باشد
اعتراض اداره دخانيات به استعمال سيگار در سريال شهرزاد
زهره عزپور
اصل يكصد و بيست و سوم (123) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران قانون جامع كنترل و مبارزه ملي با دخانيات كه با عنوان طرح جامع كنترل و مبارزه ملي با دخانيات است سال 85 به مجلس شوراي اسلامي رفت و تصويب شد. بر اساس اين مصوبه مدير اجرايي جمعيت مبارزه با استعمال دخانيات ايران از ارسال نامههاي جداگانه به علي جنتي، وزير ارشاد و حسن فتحي، كارگردان سريال شهرزاد خبر داده و از بيتوجهي به ماده سوم «قانون جامع كنترل و مبارزه ملي با دخانيات» در ساخت اين سريال انتقاد كرده است. علي طاهري، مدير اجرايي جمعيت مبارزه با استعمال دخانيات ايران ضمن اشاره به متن ماده سوم قانون جامع كنترل دخانيات مبني بر ممنوعيت هر نوع تبليغ، تصويب، حمايت مستقيم و غيرمستقيم يا تحريك افراد به استفاده از دخانيات، با اشاره به سريال شهرزاد و استفاده مكرر صحنههاي استفاده از سيگار به اين موضوع واكنش نشان داده است و اعتراض خود را هم به وزير و هم به حسن فتحي در اين باره رسانده اما ميگويد كه هنوز پاسخي دريافت نكرده است.
گرچه اين قانون به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيده است اما براي عدم اجراي آن هيچ مجازاتي درنظر گرفته نشده است.
در بخشي از متن نامه جمعيت مبارزه با استعمال دخانيات خطاب به حسن فتحي، كارگردان سريال شهرزاد آمده است:
«به استحضار ميرساند با توجه به كاهش سن مصرف مواد دخاني عليالخصوص استعمال قليان كه متاسفانه قبح آن در اكثر خانوادهها از بين رفته است و نظر به رسالت كارگردانها و تهيهكنندگان توليدات فرهنگي از جمله فيلمهاي سينمايي، سريالهاي تلويزيوني و شبكه خانگي ميتوانند با حذف صحنههاي استفاده از دخانيات بدون اينكه خدشهاي در پيام يا محتواي مورد نظر ايجاد كنند در جذب مخاطب، اثر خوب داشته باشند، ولي متاسفانه شاهد صحنههاي مصرف مواددخاني توسط شخصيتهاي مثبت و منفي بازيگران هستيم.
اين صحنهها براي مخاطب خصوصا كودكان و نوجوانان (دختر و پسر) به دليل حضور افراد مشهور و شناخته شده جذاب خواهد بود، لذا از آن برادر بزرگوار كه مسووليتي سنگين در قبال جامعه دارد، درخواست ميشود براي آگاهسازي از مضرات مصرف مواد دخاني كه متاسفانه دروازه ورود به ديگر اعتيادهاست و عدم تشويق ناخواسته جوانان و خانوادهها، استعمال مواد دخاني را در كليه صحنهها حذف فرماييد.»
اين جمعيت فعال در حوزه مبارزه با مصرف دخانيات، به علي جنتي، وزير ارشاد هم نامهاي نوشتند كه در آن به كاهش سن مصرف مواد دخاني به خصوص استعمال قليان كه در خانوادهها قبح آن از بين رفته است اشاره كردند و خواستار جلوگيري از اشاعه مصرف دخانيات در جامعه و به خصوص در سريالها از جمله سريال شهرزاد شدند.
جواد طوسي
كارشناس سينمايي و قاضيدادگستري
قانون جامع و كنترل مبارزه ملي با دخانيات مصوبه 15/6/1385 در واقعيت امر براي برنامهريزيهاي آموزشي و تبليغاتي در جهت مبارزه با دخانيات تصويب شد و ماده 3 كه مبناي اين نامه اخير يكي از مسوولان ستاد تعيين شده در اين قانون قرار گرفته است تصريح به اين موضوع دارد كه هر نوع تبليغ، حمايت، تشويق مستقيم و غير مستقيم يا تحريك افراد به استعمال دخانيات ممنوع است. آيا سريالي كه موضوع محوري اين نامه به وزير ارشاد اسلامي و فيلمنامه شهرزاد قرار گرفته اين است كه بعضي از شخصيتهاي سريال شهرزاد به كارگرداني حسن فتحي دارند به يك شكل غيرمستقيم فرهنگ استعمال دخانيات را تبليغ ميكنند يا گسترش ميدهند؟ در صورتي كه به عقيده من يك نوع قياس معالفارق محسوب ميشود. يك اثر هنري هم از فيلم سينمايي يا سريال گاهي اوقات براي انطباق با دوره تاريخي با ثبات رئاليستي جاري در آن ميخواهد يك نوع شخصيتپردازي كند كه بعضي از اين شخصيتها با فرهنگ و مناسبات فردي و اجتماعي آن دوران همخواني داشته باشند. قاعدتا حسن فتحي در مقام كارگردان پرمخاطب سريال شهرزاد بعضي از افراد را به گونهاي شخصيتپردازي ميكند كه در آن مناسبات فردي و اجتماعي بتوانند هم يك قابليتهاي پرجذبه نمايشي داشته باشند و هم آن وجه رئاليستي داستان در آن دوره تاريخي را به درستي دربربگيرند و پوشش بدهند. در اينجا به نظر اينجانب اين مساله در ماده 3 قانون مورد نظر نميتواند انطباق داشته باشد. همان طور كه اشاره كردم اين ميتواند بخشي از پيكره شخصيتبندي فرد و افراد در يك داستان يا يك موقعيت نمايشي باشد نه بيشتر. بنابراين لااقل مفاد آن نامه و بيان اعتراضي يكي از افراد مسوول در ستاد كنترل و مبارز با دخانيت با روح و درواقع مفهوم واقعي سريال شهرزاد و آن شكل و شيوه شخصيتپردازي نميتواند انطباق داشته باشد. اين مورد در مفاد نامه و بيانيه وقتي موثق است كه كاملا مصداق داشته باشد و لااقل در آن تعداد از قسمتها ثابت شود كه كارگردان در مقام سازنده اين اثر به شكل ارادي خواسته است در چرخه زندگي روزمره و مناسبات اجتماعي به فرهنگ استعمال مواد دخانيات دامن زند. به اين نكته هم توجه داشته باشيد همين قانوني را كه به آن اشاره كردم در جاي ديگر خواهان عامل بازدارنده باشد و پيشنهاددهنده برنامهريزيهاي آموزشي، تبليغاتي و هشداردهنده براي مبارزه با آثار سوء اجتماعي و اقتصادي و بهداشتي سلامتي دخانيات است. پارادوكس و تعارض همين توصيه را ما در قسمتهاي ديگر اين قانون ميبينيم مثلا در ماده 6 همين قانون اشاره ميشود كه كليه فرآوردههاي دخاني بايد در بستههايي به شماره سريال و برچسب ويژه شركت دخانيات عرضه شوند يعني وقتي اسم عرضه بيان ميشود مبادلات تجاري و فروش اين كالا به عنوان سيگار بلامانع است. به نظر من بايد يك تعاملي وجود داشته باشد در همان نشستهايي كه قانون پيشبيني كرده است و ستادي تشكيل شود با حضور وزير بهداشت، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، وزير بازرگاني، وزير آموزش و پرورش، فرمانده نيروي انتظامي، و 2 نفر كميسيون بهداشت درمان مجلس شوراي اسلامي به عنوان ناظر و رييس سازمان صدا و سيما به عنوان ناظر. و قاعدتا اگر به طور مستمر جلسات اين ستاد برگزار شود و نماينده فرهنگ و ارشاد اسلامي در اين جلسات حضور پيدا ميكند براي اين رفع سوءتفاهم و رفع اين شبهات بسيار موثر است. حرف آخر اينكه اگر بخواهيم با اين يكسويهنگري استدلال غلط در مورد بازيگران و فيلمهاي تاريخ سينماي جهان داوري كنيم بايد تعداد قابل توجهي از آثار مطرح و ديدني با بازي همفري بوگارت، ايو مونتان، جيمز دين، آلندلون، فيلم ماندگار بيلياردباز به كارگرداني رابرت راسل را ممنوعالنمايش كنيم.