• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3512 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۷ ارديبهشت

درباره شكسپير و اقتباس‌هاي سينمايي

اقتباس تفسير است نه چيزي بيشتر

اميرعلي نجوميان نويسنده و استاد دانشگاه

حدود ۱۲۰ سال است كه آثار شكسپير در سينما مورد اقتباس قرار مي‌گيرد، اقتباس، تفسير است و نه چيزي بيشتر. اينكه اقتباس وفادارانه باشد يا نه، امروز در حوزه مطالعات اقتباس چندان اهميتي ندارد. امروز مي‌گوييم كه هيچ اقتباسي وفادارانه نيست. اقتباس يك نوع ترجمه است كه به بسياري از عناصر و عوامل بستگي دارد و اتفاقا زيبايي اقتباس هم در اين است كه اقتباس‌گر بخشي از نگاه و تفسير و دنياي خودش را در فضاي اجتماعي، سياسي، زماني و مكاني خود، وارد اقتباس مي‌كند. شكسپير در حوزه اقتباس از موفق‌ترين نويسنده‌هاي دنياست. گفته مي‌شود ۴۱۰ اقتباس سينمايي و تلويزيوني از آثار شكسپير در جهان، به زبان‌هاي متفاوت اتفاق افتاده است. شكسپير داراي بيشترين تعداد اقتباس سينمايي در تاريخ ادبيات جهان است. متن او اين اجازه را مي‌دهد كه فرهنگ‌هاي متفاوت‌ در دوره‌هاي زماني متفاوت در مكان‌هاي متفاوت به اقتباس از آثارش اقدام بكنند.
اين درحالي است كه عنصر اصلي تئاتر، زنده بودن اجراي آن است. شكسپير در فاصله ۲۲ سال، از ۱۵۹۰ تا ۱۶۱۲، چهل و دو اثر مي‌نويسد و اكنون كه پنج اثر او از بين رفته و به دست ما نرسيده است، ۳۷ اثر نمايشي او در دسترس ما است. تا امروز در زبان انگليسي حدود ۳۰ جلد كتاب در مورد شكسپير و سينما نوشته شده است؛ جدا از آثاري كه به‌صورت تخصصي روي اقتباس‌هاي خاص كار كرده‌اند. اقتباس‌هاي صورت‌گرفته از نوشته‌هاي شكسپير را به هفت قسمت بخش كرده‌اند. بخش اول مربوط مي‌شود به دوران سينماي صامت (۱۸۹۸ تا ۱۹۲۹)، حدود سي و يك سال. يكي از ويژگي‌هاي دوران صامت اين است كه دوربين ثابت است و افراد به دوربين نگاه مي‌كنند. آنها نمي‌توانند حضور دوربين را فراموش كنند. بازي‌ها بسيار اغراق‌شده است و اين خصيصه را از تئاتر به سينما آورده‌اند. دلالت‌ها و مفاهيم زباني شكسپير كه يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي آثار اوست، در اين دوران از بين مي‌رود. سينماگران با نشان دادن يك صحنه زيبا، اين مورد را جبران مي‌كنند و مي‌خواهند تماشاگر را غرق در خصايص سينماي صامت كنند. آثار مهمي در اين دوره ساخته مي‌شود.
بين ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰، ستارگان هاليوود به دنياي شكسپير وارد شدند و نقش شخصيت‌هاي شكسپير به بازيگران بزرگ وقت رسيد. آنها كوشيدند صدا و تصوير را هماهنگ كنند. در اين دهه‌ اتفاقي مهم در اقتباس‌هاي شكسپير مي‌افتد و آن هم ورود دو هنرمند درجه يك سينما به حيطه شكسپير است: لارنس اولوويه و اورسن ولز. اين دو بسيار مهم هستند. چرا؟ چون هر دو هم فيلمسازند، هم بازيگر و هم كارگردان درجه يك. اينجا شخصيت‌پردازي اهميت پيدا مي‌كند. آنها مي‌خواستند جنبه‌هايي از شخصيت‌هاي مهم را در سينما بيابند و نشان دهند. در دهه پنجم، كه دهه پس از جنگ است، تلويزيون قدم به دنيا مي‌گذارد و ما با سيل اقتباس‌هاي تلويزيوني از آثار شكسپير روبه‌رو مي‌شويم و با توجه به توسعه اقتصادي امريكا در بعد از جنگ، اين امكان فراهم مي‌شود كه آثاري با بودجه‌هاي بالا از آثار شكسپير ساخته شود و شكسپير تبديل مي‌شود به صنعت. ما امروز با صنعت شكسپير روبه‌رو هستيم. شكسپير يكي از مهم‌ترين محصولات كشورهاي انگليسي‌زبان و به طور ويژه انگلستان است. اين صنعت در سال كتاب چاپ مي‌كند، فيلم مي‌سازد، مستند مي‌سازد و... در كنار اين صنعت سينما از دهه پنجاه، به طور جدي وارد اين حوزه مي‌شود. در ۱۹۵۷ اثري بسيار مهم در حوزه اقتباس‌هاي شكسپير ساخته مي‌شود كه بسيار مهم و جديد است. اين اقتباس كه از مكبث صورت گرفته، شروع جريان جديدي در اقتباس‌هاي شكسپير است كه به آن «تصاحب» گفته مي‌شود. اقتباس‌گر در اين شيوه اثر اصلي را تصاحب مي‌كند. اثر مورد اشاره عبارت است از فيلم «سرير خون» ساخته كوروساوا كه در واقع تفسيري است شرقي از شكسپير. كوروساوا داستان مكبث را به زمينه شرق دور مي‌برد و در آن زمينه بازسازي مي‌كند. او از تاريخ ژاپن استفاده مي‌كند و داستان مكبث را كه داستان قدرت‌طلبي و حرصِ كسب قدرت است به تصوير مي‌كشد.  در دهه‌هاي شصت و هفتاد وارد دوره جديدي مي‌شويم كه نامش را «انقلاب فرهنگي و ابداع سينمايي» گذاشته‌اند. در اين دوره‌، سينماي نو، پا به وجود مي‌نهد و كسي مثل گدار وارد سينما مي‌شود و حركت موج نو در سينماي جهان شكل مي‌گيرد. كار كوروساوا كه ۱۹۵۷ ساخته شده، پيش از دهه ۶۰ به‌گونه‌اي پيشگام حركتي است در حوزه اقتباس‌هاي سينمايي دهه‌هاي ۶۰ و ۷۰. مهم‌ترين نمونه هملت است؛ هملتِ روسي. اين فيلم در ۱۹۶۴ ساخته مي‌شود. در اين دوره، در ۱۹۷۱، پولانسكي هم مكبث را مي‌سازد كه اگرچه فروش خوبي ندارد، از نظر فرم سينمايي فيلم مهمي است. واقعه مهم ديگر ورود دو چهره تئاتري به عرصه سينماست: پيتر هال و پيتر بروك. پيتر بروك در ۱۹۷۰ شا‌ه‌لير را مي‌سازد. در اين دوره فرم‌هاي سينمايي نو وارد سينما مي‌شود. كار كوروساوا هم اثري اكسپرسيونيستي است.
٭بخشي از سخنراني در نشست «چهار صد سال با شكسپير » در شهر كتاب

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون