• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3512 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۷ ارديبهشت

قسمت بيست و دوم خاطرات مديريت راديو در دهه شصت

راديو و حذف شخصيت‌هاي سياسي اول انقلاب

تاريخ شفاهي محمدعلي ابطحي

ظرفيت شهرستان‌ها براي راديو مركزي در دهه اول انقلاب، ظرفيت مهمي بود كه منجر به راه‌اندازي دفتر شهرستان‌ها در راديو شد. يكي از ظرفيت‌ها وجود نيروهاي فكري و انقلابي مقيم در شهرستان‌ها در اندازه ملي بود. در ابتداي اين خاطرات بايد توضيح داد كه در فضاي بسته و غير شفاف آن دوران، مسوولان و برنامه‌سازان راديويي كه در انقلاب هم نقش داشتند و در اعتصابات شركت كرده بودند و براي خودشان حق قايل بودند، تصور مي‌كردند راديو مال همه گروه‌هاست و به همين دليل هر كس سابقه مبارزه با رژيم گذشته داشته يا چپ بوده يا كتاب ممنوع‌الانتشار داشت يا ممنوع‌الشعر و ممنوع‌التصوير بوده يا در نزديكي‌هاي انقلاب از خود در راهپيمايي‌ها حضور و ظهور بيشتري نشان داده، بايد دعوت شود تا از آنها در برنامه‌هاي راديويي استفاده شود. خبر سخنراني‌هاي شهرستان‌ها هم به تهران مي‌رسيد و طبعا توقع مي‌رفت كه در سطح ملي از آنها استفاده شود. نمونه بارز آن سخنان مرحوم استاد محمدتقي شريعتي، پدر دكتر شريعتي بود كه زماني كه من هنوز مدير برنامه‌هاي راديو تلويزيون مشهد بودم، از ايشان درس‌هايي از نهج‌البلاغه ضبط مي‌كرديم و در مشهد پخش مي‌كرديم كه آوازه آن به تهران رسيده بود.
از سويي در شهرستان‌ها از افرادي استفاده مي‌كردند كه بر اساس قاعده اينكه انقلاب مال همه گروه‌هاي مبارز عليه رژيم بود، حضور آنها غيرطبيعي نبود. مثلا استفاده از احسان طبري در راديو تلويزيون رشت يا فريدون توللي در شيراز كاري غيرعرف به نظر نمي‌رسيد. اساسا توده‌اي‌ها چهره‌هاي رسانه‌اي زيادي داشتند كه يا شاعر يا داستان‌نويس و دست‌اندركار ادبيات بودند و خوش‌بيان و حرف بودند و زمينه حضور آنان در تلويزيون فراهم بود. از سوي ديگر چهره‌هايي در بعضي شهرستان‌ها در راديو حضور پيدا مي‌كردند كه بعضا در رژيم گذشته همكاري‌هاي فرهنگي با آنان داشتند يا روحانيوني كه يا با منش امام خميني مخالف بودند يا بي‌تفاوت بودند كه در قالب اصطلاحات آن روزها با عنوان انجمن حجتيه‌اي از آنان ياد مي‌شد كه در ميان اعضا و هواداران آن انجمن در همه شهرستان‌ها سخنوران ديني زيادي بودند. روز به روز كه روحانيون و اطرافيان امام خميني نقش بيشتري پيدا مي‌كردند اين شكاف و درگيري بيشتر مي‌شد. اين مساله در مورد روحانيون نيز وجود داشت. به صورت طبيعي در راديوي بعد انقلاب يا در راديوي بعضي شهرستان‌ها سخنراناني را به راديو فرا مي‌خواندند كه بنا به اصطلاح انقلابيون مذهبي آن دوران‌ها مرتجع، واپسگرا و غير انقلابي بودند. نيروهاي انقلابي خط امامي آنان را نمي‌پذيرفتند و معتقد بودند اين شخصيت‌هاي سياسي و حتي مذهبي بايد در انزوا قرار گيرند تا جريان انقلاب منحرف نشود و خط مترقي امام ميدان‌دار باشد. در اين موارد بعضي از روحانيون كه طرفداران امام در قبل انقلاب بودند و عمده آنها در مصدر امور قرار داشتند، نسبت به حذف و طرد نيروهاي غيرانقلابي و حضور آنها در صداوسيما حساسيت بيشتري نشان مي‌دادند. البته پيدا كردن همين معيار كه چه كسي انقلابي بوده است و چه كساني نبوده‌اند، خود مشكل مهمي بود. بعضي‌ها بودند كه در انقلاب ۱۳۵۷خيلي فعال بودند و به همين دليل مورد شناخت قرار گرفته بودند.
نتيجه آن تغييرات اين شد كه نه تنها دايره ورود افراد به پشت آنتن صدا وسيما مدام محدود شد، بلكه در جريانات سياسي رسمي هم راديو تلويزيون طرفدار جناح حزب جمهوري اسلامي آن روز بود و راديو تلويزيون در برابر چهره‌هايي مثل بني‌صدر در دوران رياست‌جمهوريش، قرار داشت. در آن دوران آقاي عبدالله نوري، مدير پخش خبر بود. اين اتفاق البته بيشتر در حوزه اخبار سياسي بود و كم‌كم به حوزه‌هاي ديگر، منجمله ادبيات هم رسوخ كرد. راديو تلويزيون از ابتداي انقلاب كه در پي دست به دست شدن‌هاي متعدد در اختيار حزب‌الله آن روزها قرار گرفته بود، بيشترين نقش را در به انزوا كشاندن نيروهاي غيرخودي به تعريف آن روزها داشت. مخالفان سريع از حوزه صدا وسيما و پخش خطابه‌ها و خبرها حذف شدند. با گروگانگيري و ماجراي سفارت امريكا، عملا راديو و تلويزيون در اختيار دانشجويان خط امام قرار گرفت و دولت موقت مهندس بازرگان سقوط كرد و پس از آن به صورت مرتب دانشجويان عليه افراد حقيقي و نهادهاي حقوقي در راديو تلويزيون افشاگري مي‌كردند و همين شيوه در دوران بني‌صدر در راديو تلويزيون وجود داشت. وقتي من مدير راديو شدم، مساله استفاده از نيروهاي غيرهمسو با خط امام ديگر مطرح نبود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون